این هنرمند که از درگذشت پیاپی دوستان و همکاران خود در چند وقت اخیر غمزده است، در نوشتاری که برای پرتوی نوشته، یاد دیگر همکاران خود را نیز گرامی داشته است و آرزو کرده روزهایی روشنتر پیشرو داشته باشیم.
بابک در یادداشت خود که آن را در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است:
«چه شد کامبوزیای ما؟ چرا رفت؟ قصههای زیبایش را چه کرد؟
کامبوزیای ما! بر باد شد دریایی از شور و شوق و شوخیهایت؟
چه شدند آدمهای خوب و فقیر قصههایت؟
به من بگو فیلمهایت چه شد؟ خندههایت؟ غصههایت؟ کجا رفتند؟
نشد که آن همه ایده و فکر و خلاقیت ساخته شود، زنده شود، نشد که بشود!
چه شدند آن «گربههای آوازهخوان» که بچهها دوستشان میداشتند، همان گربههای با معرفتی که چه سان از آدمهای فقیر و ضعیف حمایت میکردند.
«گل پامچال» یادت هست که با چه شور و شوقی مینوشتی و ما تصویرش
میکردیم با داود جان رشیدی و سیمین معتمدآریا. نه! نباید هیچ کدامتان ما را تنها بگذارید. شما بزرگید، یگانهاید، کسی هستید در میهن بیکسان.
در قلب مایی کامبیز جان
در جان مایی دکتر سینایی عزیز
در روح مایی اکبر جان عالمی
در رگ و پی مایی چنگیز جلیلوند، خوش صدای شریف و جنتلمن
ما یاد تمامیتان را زنده نگه میداریم و روزهای بهتری را برای همه دوستان و مردمان و موجودات آرزو میکنیم.»
کامبوزیا پرتوی، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما، صبح روز سه شنبه 4 آذر ماه در سن 65 سالگی و به دنبال ابتلا به کرونا در بیمارستان درگذشت. در کارنامه هنری او ساخت فیلمهایی مانند «گلنار»، «گربه آوازهخوان»، «ماهی»،«کافه ترانزیت»، «ننه لالا و فرزندانش»، «بازی بزرگان»، «کامیون» و همینطور نگارش فیلمنامههای «فراری»، «من ترانه پانزده سال دارم»،«دایره»، «محمد رسول الله» و «گل پامچال»... به چشم میخورد.
انتهای پیام