دکتر احمد فاطمی نژاد در گفتوگو با ایسنا به بررسی مشکلات میان ایران و برخی از کشورهای همسایه پرداخت و اظهار کرد: بخشی از مشکلات ما با تعدادی از همسایگانمان، به خصوص همسایگانی مانند ترکیه، عراق، پاکستان و امارات که ما با آنان رابطه تجاری داریم، برمیگردد به تحریمهای شدیدی که علیه کشور ما وجود دارد. طبیعتا روی کار آمدن دولت بایدن بر وضعیت تحریمها تاثیر خواهد گذاشت.
وی افزود: به طبع اگر این تحریمها کاهش پیدا کند، بخشی از مشکلات ما در رابطه با کشورهای همسایهمان برطرف خواهد شد و نارضایتیهای موجود کاهش پیدا میکند. در حال حاضر به عنوان مثال یکی از مشکلات اصلی ما با عراق، بلوکه بودن درآمدهای صادراتی ما در این کشور است. مسلما این یک چالش برای سیاست خارجه ما محسوب میشود. در مورد ترکیه نیز تحریمهای فزاینده، بر روابط ما با این کشور تاثیر گذاشته است. ما از ۱۰ سال پیش با ترکیه برنامهریزی کردهایم که میزان تجارت دوجانبه را به حدود ۳۰ میلیارد دلار برسانیم، درحالیکه تحریمها کلا این برنامه را از ریل خارج کرد. طبیعی است تغییر در وضعیت تحریمها، بر این موارد نیز تاثیرگذار خواهد بود.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی با اشاره به اینکه در بین تمامی کشورهای جهان، افغانستان، عراق و ترکیه جزو ۱۰ کشور اول شریک تجاری ما هستند، خاطرنشان کرد: در مورد امارات نیز همینطور است. این کشور عملا پنجره ارتباط کشور ما با جهان خارج است و بسیاری از صادرات و واردات ما از این مسیر در حال انجام است. بنابراین طبیعتا پس از روی کار آمدن بایدن، چنانچه تحریمها کاهش یابد، میتواند نقطه مثبتی در رابطه بین ما و تعدادی از شرکای تجاری منطقهای ما باشد.
فاطمینژاد همچنین مسائل استراتژیک را دومین عامل بروز مشکلات بین ایران و کشورهای همسایه دانست و عنوان کرد: مثلا ما طی ۴۰ سال اخیر، کمابیش با دولت عربستان مشکلاتی داشتهایم، اما طبق یک فرضیه نسبتا قوی، یکی از دلایلی که باعث افزایش تنشها بین ما و عربستان و بحرین شد، این بود که عربستان تمایلی به حل مشکلات بین ما و آمریکا ندارد. عربستان در صورت حل اختلافات بین ایران و ایالات متحده، مواضع خود را ضعیف شده میبیند و سعی میکند با یک سیاست تهاجمی با ایران در منطقه مقابله کند.
وی ادامه داد: از این منظر میتوان گفت شاید آمدن بایدن تغییری ایجاد نکند و حتی به تشدید تنشها منجر شود، یعنی ممکن است در منطقه و در حوزههایی که بین منافع ما و منافع عربستان درگیری وجود دارد، تنشها افزایش یابد. اما در خصوص سایر کشورهای همسایه مانند ترکمنستان، آذربایجان و ارمنستان شاید آمدن بایدن خیلی تاثیر خاصی بر ارتباط بین ما و آنان نداشته باشد، چون نوع روابط ما با این کشورهای آنقدری گسترده نیست که دولت آمریکا بر آن تاثیرگذار باشد. حتی در شرایط تحریم هم آمریکا به نوعی از سطح روابط ما با این کشورها چشمپوشی میکند؛ چراکه تاثیر چندانی بر روی تحولات منطقه ندارد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: بنابراین در حالت کلی میتوان گفت در مورد کشورهایی که جزو شرکای تجاری برجسته ما محسوب میشوند، آمدن بایدن و همچنین بازنگری در سیاستهای داخلی کشورمان، میتواند منجر به شکلگیری یک فضای باز و بهبود شرایط شود. در رابطه با کشورهایی مانند عربستان که نگران تقویت موضع ایران و به دردسر افتادن خود هستند اما روی کار آمدن باید میتواند باعث تشدید اختلافات بین ما و آنان شود. رابطه ما با کشورهای دسته سوم، یعنی کشورهایی که رابطه بین ما و آنان ربطی به آمریکا ندارد نیز همچنان مانند گذشته ادامه خواهد داشت.
فاطمینژاد با بیان اینکه در اطلاعاتی که بایدن از سیاست خود ارائه داده است، نوعی تعارض دیده میشود، خاطرنشان کرد: به عنوان مثال بایدن بر روی مسائل حقوق بشر خیلی تاکید دارد و گفته است که پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری آمریکا، در مورد مسائل حقوق بشری که در عربستان رخ میدهد سکوت نمیکند و در مورد فروش تسلیحات به این کشور تجدید نظر میکند. هرچند نوع رابطه آمریکا با رژیم صهیونیستی کماکان به شکل قدرتمندانه باقی خواهد ماند، اما در عین حال بایدن سعی خواهد کرد زمینههای صلح با فلسطینیان را هم کامل نابود نکند و به نوعی آنان را هم از خود راضی نگه دارد. این احتمالا باعث خواهد شد که برخی از رفتارهای اسرائیل مانند شهرکسازیها، از طرف آمریکا به کنترل درآید.
وی عنوان کرد: از طرفی دیگر بایدن بر حمایت از عادیسازی روابط سایر کشورهای عربی و حتی کشورهای مسلمان غیرعربی با اسرائیل تاکید دارد. کما اینکه عمرانخان در پاکستان از فشارهای آمریکا بر این کشور به منظور به رسمیت شناختن اسرائیل سخن گفته است. همچنین بایدن بحث بازگشت به برجام در صورت اجرای کامل تعهدات از سمت ایران را مطرح کرده است. در مجموع احتمالا از حالا به بعد تفاوتهایی نسبت به زمان ریاست جمهوری ترامپ اتفاق بیفتد و شاید سیاستهای بایدن به سیاستهای اوباما در منطقه شبیه باشد.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی با تاکید بر اینکه به طور کلی سیاست بایدن در قبال خاورمیانه دارای دو پایه اصلی خواهد بود، اضافه کرد: این سیاستها شامل تداوم حمایت از عادیسازی روابط کشورهای مسلمان و اسرائیل است و دیگری برخورد جدید آمریکا با برجام میباشد.
فاطمینژاد ضمن اشاره به موضعگیریهای مختلفی که از طرف جناحهای مختلف سیاسی در داخل ایران نسبت به رابطه ایران و آمریکا وجود دارد، گفت: این در حالیست که هنوز اتفاق خاصی نیفتاده و همه چیز تنها در حد یک چشمانداز مطرح است. این موضعگیریها پیشبرد سیاست خارجی را دشوار خواهد کرد. یعنی برخلاف دورهها و سالهای گذشته، این بار ما رویکرد متحدی را در عرصه سیاست خارجی نخواهیم داشت. از طرف دیگر ما در ماههای پایانی عمر دولت آقای روحانی قرار داریم و طبیعتا دولت صاحب اختیار زیادی در پیشبرد این امور نخواهد بود، کما اینکه در تمام دنیا، معمولا دولتها در ماههای آخر عمر خود تصمیمات محافظهکارانهتری میگیرند و خیلی برنامههای بلندمدت تدوین نمیکنند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از طرف دیگر اصولگرایان نیز از همین الان در خصوص هرگونه مذاکرهای، مخالفتهای خود را مطرح کردهاند. یعنی هم دولت در ماههای پایانی عمر خود به سر میبرد و دیگر ابتکار عمل چندانی نمیتواند داشته باشد و هم تنشی که بین دو رویکرد اصلاحطلب و اصولگرا یا دو رویکرد دولت فعلی و جریان اصولگرا وجود دارد، از مسائلی هستند که در حال حاضر در عرصه سیاست خارجه کشورمان وجود دارند. ما در حال حاضر شاهدیم که رئیس قوه مقننه، رهبران گروههای اصولگرایی در جامعه و همچنین در اکثر شهرها ائمه جمعه، همگی بحث مخالفت با مذاکره را مطرح کردهاند.
وی ضمن مثبت ارزیابی کردن کاهش تعهدات برجامی ایران، خاطرنشان کرد: در حال حاضر همین موضوع تبدیل شده است به یک اهرم برای ایجاد فشارهایی از طرف ایران و اگر واقعا جمهوری اسلامی بخواهد مشکلات خود را در مورد برجام با آمریکا حل کند، به راحتی میتواند این کار را بکند؛ چراکه همان طور که آمریکا از برجام خارج شده، ایران نیز یک سری از تعهدات خود را کاهش داده است و الان برای بازگرداندن آمریکا به برجام چیزی برای عرضه دارد و دستش خالی نیست. کما اینکه شرطی که بایدن برای بازگشت به برجام ذکر کرده نیز همین مسئله است و از بازگشت به برجام به شرط انجام تعهدات از طرف ایران، سخن گفته است.
فاطمینژاد به برخی از خواستههای مطرح شده در ایران مانند پرداخت خسارت از طرف آمریکا به ایران اشاره کرد و افزود: اینها بیشتر جنبه شعاری دارند و بسیار بعید و غیرممکن اند. به طور کلی در دولت جدید آمریکا، یک نقطه قوتی در چشمانداز سیاسی ایران وجود دارد و آن نقطه قوت این است که چون ایران در گذشته تعهدات برجامی خود را کاهش داده است و میتواند با بازگشت به این تعهدات خود در قالب برجام، آمریکا را نیز نسبت به بازگشت به تعهدات برجامی خود وادار کند. البته از قرارگیری دولت در ماههای پایانی عمر خود و شکافی که بین اصولگرایان و اصلاحطلبان وجود دارد میتوان به عنوان نقاط ضعف این مسئله یاد کرد.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه چگونگی روابط و همکاریهای بین ایران و آمریکا به خواستههای طرفین از یکدیگر برمیگردد، تصریح کرد: اگر خواستههای نامعقولی مطرح شود، حتی ممکن است بازگشت به برجام نیز ابتر بماند. به عنوان مثال طرح خواستههایی مانند محدودسازی توان موشکی جمهوری اسلامی یا محدودسازی حضور ایران در منطقه، از همان اول بحث بازگشت به برجام را منتفی میکند. همچنین نکته بسیار مهم دیگری که وجود دارد این است که از سمت ایران چهقدر اراده برای مذاکره وجود دارد.
وی اضافه کرد: احتمالا دولت فعلی دیگر در عرصه سیاست خارجه کار اساسی نتواند بکند و به او اجازه انجام کاری در این زمینه داده نشود. هر اتفاقی که در رابطه با انجام مذاکره بخواهد بیفتد، به دولت بعدی محول خواهد شد و باید منتظر بود و دید دولت بعدی در دست چه افراد و جناحهایی قرار میگیرد و در آن هنگام شرایط را تحلیل کرد.
انتهای پیام