غزل «امین» از دفتر «سرمه در چشم غزل»
غلامرضا شکوهی
تا بر بسیط سبز چمن پا گذاشتهست
دستش بهار را به تماشا گذاشتهست
از بسکه دست برده در آغوش آسمان
پا بر فراز گنبد مینا گذاشتهست
میبارد از طلوع نگاهش تبار صبح
خورشید را به سینۀ خود جا گذاشتهست
تا مثل کوه ریشه دَواند به عمق خاک
یک عمر سر به دامن صحرا گذاشتهست
دستی لطیف، ساغر سرشار عشق را
در هفتسین سفره دنیا گذاشتهست
نوری «امین» نشسته در آغوش «آمنه»
دریا قدم به دیده دریا گذاشتهست
نوری که از تبلور رخسار او دمید
مهتاب را به خانه دلها گذاشتهست
غلامرضا شکوهی، شاعر در زمستان سال ۱۳۲۸ در تربت جام متولد شد. او در ۲۰سالگی سرودن شعر را آغاز کرد و در سال ۱۳۵۱ از دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد در رشته فلسفه فارغالتحصیل شد. پس از آن به استخدام آموزش و پرورش درآمد و بیش از ۳۰ سال علاوه بر فلسفه، تمام شاخههای ادبیات را تدریس کرد. دوران بازنشستگی برای او فرصتی شد تا به جمعآوری و چاپ شعرهایش بپردازد.
از آثار شکوهی میتوان به «سرمه در چشم غزل»، «یک ساغر نگاه»، «آهی بر باغ آیینه» و «صد پرده آواز خاموش» اشاره کرد.
غلامرضا شکوهی در ۱۱ مردادماه ۱۳۹۶ درگذشت.
انتهای پیام