به گزارش خبرگزاری اسنا، سرانجام سریال پرحاشیه «ایلدا» با کارگردانی «راما قویدل» به پایان رسید، سریالی که مورد اعتراض ایلامیان قرار گرفت که در ظاهر و به گفته «نوشین پیرحیاتی» نویسنده خرمآبادیاش روایتی از حماسههای عشایر شهرهای مرزی مهران و دهلران در جنگ بود، اما فیلم در لرستان ضبط شده بود با لباس و گویش و فرهنگ آن منطقه!
البته این درست که استانهای ایلام و لرستان به دلیل هممرز بودن، دارای اشتراکات فرهنگی هستند اما به لحاظ زبانی، پوشش و برخی رسوم دارای تفاوت هایی هم هستند و بدون شک اگر فیلم در فضای جغرافیایی ایلام ساخته میشد واقعیتر و اثرگذارتر بود و شاید دچار این تناقضات و حواشی نمیشد، ضمن اینکه عدم شناخت و پژوهش کافی از نقش عشایر استان ایلام در جنگ، مهم ترین ضعف این مجموعه بود.
به هرحال در زمان پخش سریال اعتراضات زیادی از سوی برخی مسئولان و متولیان فرهنگ و هنر، اهالی رسانه و... مطرح شد و حتی خواستار توقف پخش شدند اما در نهایت این سریال بدون هیچ تغییر و اصلاحی پخش و به اتمام رسید و به نظر می رسد همگی باید به خانههایمان برگردیم و منتظر بمانیم تا فیلمی و سریالی دیگر با موضوع ایلام ساخته شود و مجدد غافلگیر شویم و دست به اعتراض بزنیم!
خیلی راحت و صریح بگویم که ما سالها و دهههاست که غافلگیر میشویم، چرا که مدیران و متولیان پشت میزهایشان لم دادهاند و منتظرند اهالی فرهنگ و هنر آثار فاخری در راستای معرفی استان بسازند و لذت ببریم. نمی دانم این چه توقعی است که ما منتظریم دیگران از بالا دست به کار شوند و در راستای معرفی ظرفیتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خصوصا دلاوری های مردمان ما در هشت سال دفاع مقدس بگویند؟ وقت آن رسیده که از خودمان بپرسیم که ما چه کردهایم؟
خاطرم هست زمانی که جهت انتشار ویژهنامه آزادسازی مهران با یکی از فرماندهان شاخص جنگ که مسئولیت مهمی هم در حوزه دفاعمقدس داشت مصاحبه داشتم، در پایان خیلی مطالبهگرانه پرسیدم چرا برای ایلام کاری نمیکنید؟ پاسخ داد: قبول دارم کم کاری شده اما واقعیت این است که در وهله اول ایلام را باید خود ایلامیها معرفی کنند و مسئولان بیشتر تلاش کنند و منتظر دیگران نمانند!
بنابراین با گذشت حدود سه دهه از جنگ باید پرسید کدام اثر شاخص مکتوب خلق شد یا اگر خلق شده تا چه حد مورد توجه و حمایت متولیان بوده که بتواند برجسته شود؟ طی این سالها چقدر بودجه های فرهنگی را هدفمند و هوشمندانه خرج کردیم که روی معرفی استان در سطح ملی متمرکز شود؟ چرا در سالهای اوج تردد زائران از مرز مهران، بهره لازم را جهت کارهای فرهنگی خلاقانه در راستای معرفی ظرفیتهای استان نبردیم؟ چرا همیشه نوبت به کارهای فرهنگی میرسد بودجه نیست؟ چطور مدیران ارشد استان کرمانشاه پای کار میآیند، هزینه میکنند و از سریال پرمخاطب «نونخ» برای معرفی ظرفیتهای فرهنگی و گردشگری بهره میبرند اما مدیران ارشد ما با حوزه فرهنگ و هنر بیگانهاند؟ ما حتی توان حمایت از اولین فیلم سینمایی دفاع مقدسی که بچه های خودمان ساختند را هم نداشتیم، چه حمایتی از «مستطیل قرمز» کردیم؟
وقت آن رسیده که واقعگرا باشیم، استان ما ظرفیتهای خوبی برای شناختهشدن دارد، هنرمندان، اهالی فرهنگ و رسانهای توانمندی دارد اما آنطور که باید حمایت نمیشوند و اگر گاه موفقیتی هم کسب میکنند حاصل تلاش فردیشان است. باید بپذیریم هر اندازه ما در عرصه جنگ و هشت سال جبهه، سرداران بینظیری داشتیم اما در عرصه جنگ نرم و حوزه فرهنگی سرداران شاخصی نداشتیم.
ایلدا فقط یک تلنگر بود، تلنگری برای ادامه راه اگر میخواهیم دوباره غافلگیر نشویم باید تلاش کنیم، از هنرمندان و اهالی فرهنگ حمایت کنیم، بودجههای کلان برای این حوزه اختصاص دهیم، هنرمندان ملی را به ایلام دعوت کنیم و ضمن معرفی ظرفیتها، آنها را دعوت به همکاری کنیم. تعامل با مدیران ارشد صداوسیما و وزارت ارشاد را بالاتر برده و مطالبهگری کنیم. وگرنه تا وقتی اقدام خاصی در این حوزه انجام ندهیم بازهم باید منتظر غافلگیری باشیم، درست مثل «بمانی»، «رنج و سرمستی» و «ایلدا».
حمید حیدرپناه/جامعه شناس
انتهای پیام