گلسنگ، شاید مهمترین آفتی باشد که طی سالهای اخیر به جان عظیمترین و قدیمیترین بنای سنگی بازمانده از گذشتهی تاریخ و تمدن بشری افتاده است؛ خورهای که جان نقشبرجستهها را میخورد تا بنایی نظیر تختجمشید که بخشی از عظمت و شکوه آن به این نگارههاست را از سکه بیندازد.
سالهاست بسیاری از کارشناسان، گلسنگ و مخاطرات آن را یادآور شده و روزنامهنگاران و علاقهمندان و صاحبنظران حوزه میراث، بارها و بارها از اهمیت پرداختن به این آفت گفتهاند؛ آفتی که طی سالها آرام و مداوم سنگها را خورده و بیشتر از آنچه لودرها و بولدزرها در چهاردهه قبل، لرزه به جان تاریخی تمدنی ایران انداخته بودند، دلنگرانی ایجاد کرده است.
آن روزها اگر با سپر کردن تن، امکان مقابله با بلدوزرها و افکار پوسیدهای فرماندار آنها، وجود داشت، امروز مقابله با گلسنگ، پیچیده، علمی و دشوار اما قابل دسترس است.
بیتردید بخش مهمی از مطالعات انجام شده بر روی گلسنگها در ایران، توسط دکتر محمد سهرابی و تیم او طی ۲ دهه گذشته انجام شده است؛ مطالعاتی که یکی از نتایج مهم آن تهیه اطلس گلسنگهای ۲ میراث بزرگ جهانی در فارس و شناسایی ۷۰۰ گونه مختلف از گلسنگها در سراسر ایران و البته ابداع راهی نو برای مقابله با این موجودات ریز، سخت جان و بسیار خطرناک است.
آنچه در ادامه میخوانید، حاصل گفت و گوی ایسنا با دکتر محمد سهرابی است.
از سالها قبل تاکنون، گلسنگ یکی از دغدغهها در زمینه حفاظت از آثار و بناهای تاریخی نظیر تخت جمشید و پاسارگاد بوده است؛ طی این سالها چه پایشی در این زمینه انجام شده و آیا نرخ تخریب و گونههای گلسنگ تخریب کننده این بناها مشخص شده است؟
شخصا از سال ۱۳۸۳ تغییرات جمعیتیﮔﻞﺳﻨﮓ ﻫﺎی ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ را به منظور مطالعات فرسودگی زیستی ﭘﺎﯾﺶ ﮐﺮده ام و در ﺗﻤﺎم سطوح تخت جمشید در چهارده ﺑﺨﺶ از کاخ های متعدد مجموعه این ﭘﺎﯾﺶ ﻫﺎی فرسودگی زیستی را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﺴﺘﻤﺮ اداﻣﻪ داده ام،ﻣﻼﺣﻈﺎت نوین حفاظت و مرمتی ﻻزم را ﻫﻢ ﻟﺤﺎظ کرد ایم
در طول اﯾﻦ ﻣﺪت و با همراهی جمعی از همکارانم، ۲ ﻧﻮع ﭘﺎﯾﺶ زیستی گلسنگ ها را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﮐﻠﯽ اﻧﺠﺎم داده ایم، اولین مرحله مشخص کردن این بود که گستره یا توزیع گلسنگ ها در چه سطوحی از مجموعه اﺳﺖ و در ﮐﺠﺎ ﻫﺎ بیشترین ﭘﺮاﮐﻨﺶ را دارﻧﺪ و در ﮐﺪام ﻗﺴﻤﺖ ﻫﺎ ما ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ آﺳﯿﺐ ﻫﺎ را داﺷﺘه ایم و ﭘﺎﯾﺶ دﯾﮕﺮ اینﮐﻪ ﮔﻞﺳﻨﮓ ﻫﺎی ﻣﻔﯿﺪ و ﻣﻀﺮ از نظر ایجاد نرخ فرسودگی زیستی را ﻣﺸﺨﺺ ﮐﻨﯿﻢ.
آیا همه گونههای گلسنگ آسیبزا محسوب میشود و اینکه چند گونه در مجموعههای تخت جمشید و پاسارگاد مشخص شده است؟
اﯾﻦ ﻃﻮر ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ گونههای ﮔﻞﺳﻨﮓ ﻣﺨﺮب یا آسیب زننده به سطوح تاریخی ﺑﺎﺷﻨﺪ، در مجموعههای ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ و پاسارگاد حدود ۱۵۰ ﮔﻮﻧﻪ ﮔﻞﺳﻨﮓ وجود دارد که از ﻃﺮﯾﻖ روشﻫﺎی چند فازی ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ "دی ان ای" و دیگر روشها شناسایی شدهاند و البته میتوانیم با دقت بگوییم که بیش از ۱۲۵ گونه گلسنگ در تختجمشید نداریم و اغلب این گونهها فرورویشی پوستهای و تعداد اندکی هم فرم رویشی برگی و فلسی است.
به لحاظ گستره، مشخص است که در چه نقاطی از این ۲ مجموعه تاریخی، گلسنگ رشد بیشتری دارد؟
اﯾﻦ ﮔﻞ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ در ﻧﻘﺎط ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ اﻏﻠﺐ روی ﺳﻨﮓ ﻫﺎ و ﺑﺮﺧﯽ از اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎ روی ﺧﺎک ﯾﺎ در ﺷﮑﺎف ﺳﻨگها ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺧﺎک ﭘﺮ ﺷﺪه رشد کرده است؛ در ﻧﺘﯿﺠﻪ وﻗﺘﯽ ﻣﺎ ﻣﯽ ﮔﻮییم ۱۵۰ گونه ﮔﻞ ﺳﻨﮓ دارﯾﻢ، همه این گونهها ﺳﻨﮓ زی ﻧﯿﺴت، ﻣﺎ در ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ از ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﺑﺮای ﻣﺜﺎل ﭼﻮﺑﯽ در زﯾﺮ ﺳﻨﮕﯽ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ، ﮐﻪ از ﺳﺎل ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺮای ﻣﺮﻣﺖ در آﻧﺠﺎ بوده است و اﯾﻦ ﮔﻞ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ ﻓﺮﺻﺖ ﮐﺮدﻧﺪ ﮐﻪ روی آن ﭼﻮب ﻫﻢ ﻣﺴﺘﻘﺮ ﺸﻮﻧﺪ.
پس وقتی از وجود ۱۵۰ گونه گلسنگ سخن میگوییم به آن معنی نیست که همه گونهها مخرب است و آسیبزا.
چه تعداد از این گونههای موجود در تخت جمشید و پاسارگاد آسیبزا است؟
گروه ما همه ۱۵۰ گونه گلسنگ موجود در تخت جمشید و پاسارگاد را به صورت سیستماتیک بررسی کرده است؛ براساس این تحقیقات، حدود ۲۰ گونه با توجه به نرخ تخریب طبقهبندی شدهاند که این طبقه بندی شامل "خیلی مخرب و انفجاری دورن سنگی"، "مخرب و موثر سطح سنگی" و "غیرمخرب سطح سنگی" است و در فاز جدید، در حال تهیه نرخ تخریب هر یک از این گونهها هستیم.
از ﮔﻞ ﺳﻨﮓﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻘﺶ ﺗﺨﺮﯾﺒﯽ ﻧﺪارﺪ ﯾﺎ روی ﺧﺎک رﺷﺪ ﮐﺮدهاند ﮔﻞﺳﻨﮓ ﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﺗﻮاﻟﯽ دارﻧﺪ؛ یعنی ﻣﺎ ﮔﻠﺴﻨﮓ ﻫﺎﯾﯽ دارﯾﻢ ﮐﻪ این گونه رﺷﺪ ﻣﯿﮑﻨند و در طول زمان ﺷﺮاﯾﻂ را برای رشد گونهی دیگر ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
در تخت جمشید از زمان گذاشتن اولین سنگ بنا، زمانی حدود ۲۵۰۰ ﺳﺎل می گذرد؛ از ﻗﺒﻞ ﺗﺎ ﺑﻪ اﻻن ﭼﻮن ﻓﻀﺎ در بخشهایی، ﻓﻀﺎی رو ﺑﺎز ﺑﻮده، ﺗﻮاﻟﯽ گونه ها را از ﻟﺤﺎظ ساعت ﻓﺮﺳﻮدﮔﯽ زﯾﺴﺘﯽ در نظر ﮔﺮﻓتهایم.
این ایده توالی گونههای گلسنگ چیست؟
اﯾﺪه ﺗﻮاﻟﯽ گونه ها برای درک ﺳﺎﻋﺖ ﻓﺮﺳﻮدﮔﯽ زﯾﺴﺘﯽ را ﻣﺎ ﺑﺮای ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎر در ﮐﺎرﻣﺎن ﻣﻄﺮح ﮐﺮدﯾﻢ و اﯾﻦ اﯾﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺎ در اﯾﻦ ﮐﺎر هر روز ﭘﺨﺘﻪ تر ﻣﯽ ﺷﻮد ﺑﻪ اﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﮐﻪ بنای ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ و مراحل تکمیل و مرمت بخشهای مختلف آن، ﭼﻮن ﺗﺎرﯾﺦ ﻣﺸﺨﺼﯽ دارند لذا شروع ساعت ﻓﺮﺳﻮدﮔﯽ زﯾﺴﺘﯽ را ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﯿﻢ از روزی ﮐﻪ اﯾﻦ قطعات سنگی ﺑﻨﺎ نهاده ﺷﺪه زمان بزنیم و مدت موثر و تدریجی فرسودگی زیستی را محاسبه کرده و وضعیت را ﺗﺎ اﻻن ﮐﻪ اداﻣﻪ دارد، ﻣﺸﺨﺺ ﮐﻨﯿم؛ به این صورت که اﮔﺮ ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﺳﺎﺧﺘﺶ ۱۸۰ سال طول کشیده باشد، ﻣﯿﺰان زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ در ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﯾﮏ ﮔﻞ ﺳﻨﮓ ﺑﺘﻮاﻧﺪ روی ﯾﮏ ﺳﻨﮓ اﺳﺘﻘﺮار ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪ ﺑﯿن ۱۰ تا ۳۵ سال است.
البته در ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ، کار هم نرخ تخریب گونههای مخرب و هم روی بررسی ساعت فرسودگی زیستی انجام میشود و ادامه دارد.
مثلا اﮔﺮ ﺑﺨﻮاﻫﯿﻢ ﺑﺪاﻧﯿﻢ دﯾﻮار ﺷﻤﺎﻟﯽ ﮐﺎخ ﺗﭽﺮ ﯾﺎ ﭘﻠﮑﺎن ﺷﻤﺎﻟﯽ ﮐﺎخ آﭘﺎداﻧﺎ از ﭼﻪ زﻣﺎﻧﯽ ﺑﯿﺮون ﺑﻮدهاﻧﺪ، چون بخش هایی از تخت جمشید طی سالیان متمادی به هر دلیلی زیر خاک بوده و طی حفاریهای دوران گذشته به مرور از زیر خاک بیرون آورده شده است، ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ اﯾﻦ اﻣﮑﺎن ﻓﺮاﻫﻢ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ به راحتی ساعت ﻓﺮﺳﻮدﮔﯽ زیستی و همچنین ﻧﺮخ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﮔﻮﻧﻪهای مخرب ﮔﻞ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ را در این مکان ها محاسبه کنیم.
با توجه به پایش ها و شناختی که از گونه های مختلف گل سنگ در تخت جمشید و پاسارگاد پیدا کرده اید آیا برنامه ای هم برای کنترل رشد یا فرایند گل سنگ زدایی در دستور کار داشته اید و از تجارب متخصصان دیگر کشورها هم استفاده کردهاید؟
در ﭘﺎﯾﮕﺎه ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ های مختلفی ﺮا برای گلسنگ زدایی ﺑﺎ ﻫﻤﮑﺎری اﯾﻨﺠﺎﻧﺐ ﺗﺪوﯾﻦ ﮐﺮدﯾﻢ، که بخشی به عنوان پایلوت اجرا شد.
ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎل ﯾﮑﯽ از ﻣﺸﮑﻼت اﺻﻠﯽ ﮐﻪ الآن در تخت جمشید دارﯾﻢ اﯾﻦﺳﺖ ﮐﻪ توالی ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎ اﮔﺮ به درستی محاسبه نشده و از نظر اکولوژیک و بومشناسی درک درستی از این نداشته باشیم که کدام گونه آغازگر و پیشگام بوده و سپس کدام گونه در شرف نفوذ قرار داشته و .... و یکدفعه گلسنگ زدایی را انجام دهیم، مشخص شدن عوارض خطای محاسباتی بین ۱۰ تا ۳۵ سال بعد مشخص خواهد شد!! و ما از پیام این خطا بی اطلاع خواهیم بود.
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ اﻻن در برخی نقاط که ۴۰ سال قبل مرمت شده، مقدار اندکی گلسنگ دیده میشود و این نشان میدهد که عوارض گلسنگ زدایی امکان دارد بعد از ۴۰ یا حتی ۷۰ سال معلوم شود و آن زمان هیچ یک از ما نیستیم که آنها را ببینیم.
بنابر این فرایند ﮔﻞ ﺳﻨﮓ زدایی ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ از روش و اﯾﺪه "ﺧُﻢ رﻧﮕﺮزی" افراد غیرکارشناس و غیر متخصص پیروی ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ؛ گلسنگها یک شبه ایجاد نشده که بتوان یک شبه هم آنها را پاک کرد؛ این محوطه جهانی برای سالهای طولانی در فضای باز قرار داشته و یک گلسنگ برای جوانه زدن ۱۰ تا ۳۵ سال زمان لازم دارد.
حال اگر یک گلسنگ را میبینیم که اندازه تال یا پیکره آن ۲۰ سانتی متر است، نشان میدهد که آن بخش از بنا همواره در فضای باز قرار داشته و سالهای سال طول کشیده تا این گلسنگ رشد کند.
بنابراین در مقابله با گلسنگ پروژهای تعریف کردهایم که مثل بنای ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ، ﭘﺮوژه ﺑﺴﯿﺎر ارزشمند و ماندگاری اﺳﺖ؛ باید ابعاد مختلف این پروژه انجام شود.
در این فاز مباحثی نظیر ژﺋﻮ ﻣﯿﮑﺮوﺑﯿﻮﻟﻮژی، زمین شناسی، اکولوژی، گلسنگ شناسی، قارچ شناسی، جلبک شناسی، باکتری شناسی، شیمی، مواد و مصالح و اقلیم شناسی و اینکه چه عوامل ﺑﯿﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ و غیر زنده روی ﺳﻨﮕﻬﺎ ﻧﻘﺶ داﺷﺘﻪ اﻧﺪ که ﮔﻠﺴﻨﮓ ﻫﺎ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ در آن اﺳﺘﻘﺮار ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪ، تحت مطالعه است.
از طرفی به ﻟﺤﺎظ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺷﯿﻤﯽ سطوح ﺳﻨﮓ ﻫﺎ ﺑﺤﺚ دﻣﺎ، حرارت، رﻃﻮﺑﺖ، ﺗﺎﺑﺶ آﻓﺘﺎب، ﻣﯿﺰان اﺳﯿﺪﻫﺎی ﻋﺎﻟﯽ و ﺗﻤﺎم ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻓﺮﺳﻮدﮔﯽ زﯾﺴﺘﯽ را در دﺳﺘﻮر ﮐﺎر دارﯾﻢ.
ﺑﺮای ﻫﻤﯿﻦ ﻫﻤﮑﺎری ﻫﺎی ﺑﺴﯿﺎر ﺧﻮب و ﻧﺰدﯾﮑﯽ ﺑﺎ ﺗﯿﻢهای اﺳﭙﺎﻧﯿﺎﯾﯽ، اﯾﺘﺎﻟﯿﺎﯾﯽ، آﻟﻤﺎﻧﯽ و فنلاندی و روسی داریم و ارتباطمان بسیار و خوب و مستمر است؛ اینگونه نیست که تنها نظرات شخصی را در کار اعمال و لحاظ کنیم، بلکه نظرات، ایدهها و تجارب دیگران را کاملا مد نظر داریم.
برنامه مطالعاتی شما چه دورهی زمانی را در بر خواهد گرفت؟
در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻗﻠﯿﻤﯽ روی ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ در دستور داریم که براساس آن مشخص شود طی ۳۰ سال ۵۰ سال ۷۰ ﺳﺎل آﯾﻨﺪه اﮔﺮ اﻓﺰاﯾﺶ رﻃﻮﺑﺖ و دﻣﺎ داﺷﺘﯿﻢ ﻣﯿﺰان آﺳﯿﺒﻬﺎ ﭼﻪ اﻧﺪازه ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
براساس سناریوهای مختلف تغییرات اقلیمی ﮐﻪ ﻣﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﯾﻢ ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ در ۷۰ ﺳﺎل آﯾﻨﺪه زیاد ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻫﺎی ﮔﺴﺘﺮده ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد، این مطالعه همچنان ادامه دارد، ولی متاسفانه برخی آثار دوران ساسانی موجود در محور استانهای خوزستان و فارس، آسیبهای بیشتری را خواهد دید.
ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ در ﻗﺴﻤﺖ ﮐﺎخ ﻫﺪﯾﺶ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ در ﮐﺎخ اچ، نقاط مشخصی را سالیان سال عکاسی کردهایم؛ مطالعات نشان میدهد که در این نقاط نرخ رشد گلسنگ برای برخی یک دهم میلیمتر و برای برخی مقداری بیشتر بوده است. اگر یک گلسنگ با قطر ۲ سانتیمتر روی یک سطح دیده شود، با تقسیم اعداد به نسبت زمان و نرخ رشد، متوجه میشویم محل رشد گلسنگ باید ۷۰۰ سال خارج از خاک و در معرض فضای باز بوده باشد که چنین گلسنگی روی آن رشد کند.
طی ۱۸ سال ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺎرﻫﺎ و ﺑﺎرﻫﺎ دﯾﺪهام ﺑﺮﺧﯽ از ﮔﻠﺴﻨﮓ ﻫﺎ در تخت جمشید دیگر نیست، یعنی برخی گونهها برای مدتی ظاهر شده و الآن جای خود را به گونهای دیگر دادهاند.
از سال ها پیش بحثی در خصوص تهیه اطلس گل سنگ های تخت جمشید و پاسارگاد مطرح شد که هر اقدام در این خصوص منوط به آن اطلس میشد، اکنون آیا چنین اطلسی تهیه شده است؟
اﻃﻠﺲ ﮔﻞ ﺳﻨﮓ ﻫﺎی ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ و ﭘﺎﺳﺎرﮔﺎد ﻫﺮ دو آﻣﺎده و ﻓﺎﯾﻞ ﻫﺎی الکترونیکی آن ﻫﻢ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﮕﺎه اراﺋﻪ ﺷﺪه و در حال طی مراحل ویرایش برای انتشار است.
در این زمینه با استفاده از پهباد عکاسی فضاهای لازم انجام و با استفاده از ﻧﻘﺸﻪ ﻫﺎی اﺗﻮﮐﺪ، موقعیت ﺗﮏ ﺗﮏ ﮔﻮﻧﻪ ها را مکانﯾﺎﺑﯽ ﮐﺮده ایم. اینکه هر گونه کجا مستقر و چه میزان پراکنش دارد.
در پاسارگاد بسته به موقعیت بنا، پراکنش گونهها را روی ۸ بنای مختلف و در تخت جمشید روی ۱۴ بنای مشخص نمایش دادهایم. مثلا از ﭘﻠﮑﺎن ورودی ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﻤﺎم ﺗﮏ ﺗﮏ ﮐﺎخ ﻫﺎ و به نسبت هر یک از اینها از ﻧﻘشههای اﺗﻮﮐﺪی ﮐﻪ ﭘﺎﯾﮕﺎه میراث جهانی در اﺧﺘﯿﺎر ﻣﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﺮدهاﯾﻢ.
میتوان این اطلس که حاصل ۱۷ سال تلاش و مطالعه و تحقیق است را نقشه راه اصلی گلسنگزدایی و نجات تخت جمشید دانست، کاری که برای آن سطوح و نقوش کل دیوارهها را با ذرهبین جست و جو کرده و حتی یک میلیمتر گلسنگ را هم مشخص کردهایم.
به حتم ﭘﺮوژه اطلس گلسنگ های میراث جهانی تخت جمشد و پاسارگاد یکی از ﺑﺰرگ ﺗﺮﯾﻦ اﻓﺘﺨﺎرات زﻧﺪﮔﯽ من است.
ثبت ۱۵۰ گونه گلسنگ براساس مطالعاتی ۱۷ ساله و با دقتی فراوان انجام شد؛ به حتم شمار گونههای گلسنگها در پاسارگاد و تخت جمشید بیش از این تعداد نیست.
با توجه به تحقیقات انجام و اطلاعات کسب شده، حجم آسیبی که گلسنگها به تخت جمشید و پاسارگاد وارد کرده و نقاط بحرانی این آثار جهانی آیا مشخص شده است؟
۴ قسمت از ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان نقاط ﺑﺤﺮاﻧﯽ از ﻧﻈﺮ ﻓﺮﺳﻮدﮔﯽ زیستی و ﺗﺤﺖ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﺷﺪﯾﺪ ﮔﻠﺴﻨﮕﻬﺎ است که خوشبختانه یکی از این قسمتها یعنی دیوار شمالی کاخ تچر، فاقد نقوش ظریف هنری است.
متاسفانه در پلکان شمالی و دﯾﻮار ﺷﻤﺎﻟﯽ ﮐﺎخ اچ، دو ﮐﺘﯿﺒﻪ و ﺑﺮﺧﯽ از ﻧﻘﻮش و در ﭘﻠﮑﺎن ﺷﻤﺎﻟﯽ آﭘﺎداﻧﺎ ﻫﻢ نقوش ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎدی ﺗﺤﺖ ﺣﻤﻠﻪ ﮔﻞ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، اﻣﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻧﻘﺎﻃﯽ ﮐﻪ ﮔﻠﺴﻨﮓ ﻫﺎ در آﻧﺠﺎ رشد کرده، ﻣﺜﻞ ﺑﺨﺸﯽ از دﯾﻮارﻫﺎی ﺻﺪ ﺳﺘﻮن، گلسنگ ﻫﻢ روی ﻧﻘﻮش وﺟﻮد دارﺪ ﻫﻢ روی دﯾﻮارهای فاقد نقوش.
اگر بخواهیم در مورد بیشترین تخریب بگوییم، کاخ اچ و پلکان شمالی بسیار بیشتر از سایر نقاط آسیب دیده، اما اگر پلکان شمالی با پلکان شرقی و نقوش قرینه بین این ۲ مقایسه کنیم، متوجه حجم تخریب میشویم.
این کار و یک مقایسه تطبیقی بین نقوش همسان و نقوش قرینه در پلکانهای شمالی و شرقی انجام دادهایم؛ من همین جا عاجزانه از شورای عالی میراث فرهنگی درخواست میکنم که فکری برای نجات بخش های بحرانی تخت جمشید و ﭘﻮﺷﺎﻧﺪن ﭘﻠﮑﺎن ﺷﻤﺎﻟﯽ ﮐﺎخ آﭘﺎداﻧﺎ بشود؛ اﮔﺮ اﯾﻦ وﺿﻌﯿﺖ ﺗﺪاوم ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻮع و ﺟﻨﺲ ﺳﻨﮓﻫﺎ، نوع و شکل باد و باران در این نقطه، شاهد آسیبهای جبران ناپذیری خواهیم بود، بنابراین باید نقاطی مانند پلکان شمالی، سریعا مسقف شود تا یک گام برای کنترل گلسنگها برداریم.
اما اگر بخواهیم نقاط بحرانی رشد گلسنگ در ایران را نام ببریم، اصلا نام تخت جمشید را نخواهم برد، من میگویم بیستون، بنایی که بزرگترین و شدیدترین نوع تخریب و رسودگی زیستی در آن حادث شده است.
بهترین راه مقابله با گلسنگ چیست؟
گلسنگها موجودات بسیار سخت جانیاند اما اگر مانع رسیدن رطوبت به آنها شویم، مدت زیادی به همین شکل میخوابند، بر این اساس به لحاظ اکولوژی به آنها رستنیهای رستاخیزی هم اطلاق میکنند.
اما به نظر من باید هرچه سریعتر، پلکان شمالی کاخ آپادانا مسقف شود؛ به عنوان یک محقق که عمرم را صرف این راه کردهام، درخواست میکنم که این بخش را سریعا مسقف کنند تا راه بسیار پیشرفتهای برای نجات این بخش از تخت جمشید پیدا کنیم.
خوشبختانه با انجام مطالعات پایلوت توانسته ایم در این مسیر تا حدودی نتایجی بدست بیاوریم و مطالعات تکمیلی هم انجام شده و اگر بودجه کار تامین شود، میتوانیم ظرف سه سال این مقوله را به نتیجه برسانیم، اما در غیر این صورت، نمیتوان کار را با سرعت انجام داد.
مهمترین چالشی که در مبارزه با گل سنگ ها دارید چیست؟
گلسنگهای درون سنگزی، یکی از مهمترین و بزرگترین چالش است، آنچه مردم مشاهده میکنند با چیزی که یک کارشناس میبیند تفاوت بسیار دارد، بیشترین و جدیترین آسیبها به تخت جمشید از طرف گلسنگهای درون سنگزی ایجاد شده است.
نحوه مواجهه شما با این گلسنگها چگونه بوده است؟
به دلیل اهمیت این بنای جهانی با هماهنگی مدیر پایگاه، فضایی را شناسایی و تحت عنوان محل پایلوت مطالعات گلسنگ شناسی مشخص کردهایم؛ در این محوطه آزمایشهای مختلف را انجام دادهایم و اکنون هم یکی از این آزمایشها مراحل نهایی را طی میکند.
این بخش اگرچه تاریخی نیست اما جنس سنگهای آن مانند بنای تخت جمشیده بوده و به همین دلیل امکان انجام آزمایشهای مختلف وجود دارد؛ ﻫﺪف ﻣﺎ از ﺑﯿﻦ ﺑﺮدن ﮔﻞ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ در نقاطیست که ضرورت دارد؛ یا کنترل گلسنگ خصوصا روی سطوحی که اگر گلسنگ زدایی شود نقوش از بین خواهد رفت.
در بعضی ﺳﻄﻮح اﮔﺮ ﻣﺎ ﺑﺨﻮاﻫﯿﻢ ﮔﻠﺴﻨﮓ زداﯾﯽ کنیم ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﻦ از ﺑﯿﻦ ﺑﺮدن آن ﻧﻘﺶ و ﭘﺎﮐﺴﺎزی ﯾﮑﯽ را اﻧﺘﺨﺎب کرد و ﻣﺎ در ﺑﺮﺧﯽ از ﺟﺎﻫﺎ اﮔﺮ برای پاکسازی گلسنگها اقدام کنیم، باید با برخی نقوش خداحافظی کرد.
ﺗﺎﮐﻨﻮن در ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ در سطوحی دارای نقش و نگاره، کار گلسنگ زدایی انجام شده است؟
ایده من که همکارانم نیز آن را قبول دارند، کنترل رشد و توسعه گلسنگ در نقاط دارای نقوش و نگاره است؛ نباید چنین سطوحی را به آزمایشگاه بدل کرد؛ زیرا کوچکترین خطا هم آخرین خطای ما خواهد بود و امکان دارد منجر به محو کامل یک نقش شود؛ به همین دلیل کل برنامه بر مبنای حفاظت نقوش انجام میشود.
به نظر من حفاظت از نقوش و نگارهها و ظرافتهای موجود به معنای حفاظت از شکوه و عظمت تخت جمشید؛ بنابراین فضای پایلوتی برای مطالعات مشخص کرده و به طور مستقیم و غیرمستقیم از نظرات و همکاریهای متخصصان رشتههای مختلف استفاده میکنیم.
ایدهی ما اینست که در ﺑﺨﺶﻫﺎی فاقد نقوش تخت جمشید، باید گلسنگها کاملا پاک شده و در بخشهایی هم بپذیریم که گلسنگ طی سالهای متمادی رشد کرده و ما تنها اجازه تداوم رشد و توسعه را به آنها نمیدهیم و نقوش را همراه با گلسنگ داریم؛ زیرا اگر به دنبال گلسنگ زدایی در این بخشها باشیم، نقوشی مانند "گل لوتوس و خط میخی" همراه با گلسنگ برداشته و محو میشود.
برخی ازنوشتههای روی کتیبهها یک تا ۲.۵ میلی متر عمق دارد و با برداشته شدن گلسنگ آسیب جدی خواهد دید و دیگر قابل خواندن نخواهد بود، به همین دلیل روی نقوش و کتیبه ها و نگارههای ظریف، کار پاکسازی انجام نمیشود، چه با مواد شیمیایی که با روشهای فیزیکی.
علت اینکه درخواست دارم ۲ نقطهای که گفته شد، سریعا مسقف شود، همین موضوع است، اینکه نیازهای اکولوژیک رشد گلسنگ را مسدود کنیم و اجازه پیشروی را به آن نداده و شریان حیاتشان را قطع کنیم.
مدل مبارزه شما در مواجهه با گل سنگ ها چیست؟
در کل ما دو مدل ﻣﺒﺎرزه را در ﻣﻮرد ﮔﻞ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ در ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﯾﻢ ﯾﮑﯽ ﮐﻨﺘﺮل رﺷﺪ ﮔﻠﺴﻨﮓ ﻫﺎ و دﯾﮕﺮی اﯾﻨﮑﻪ در ﺑﺨﺸﻬﺎﯾﯽ از ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﮔﻠﺴﻨﮕﻬﺎ وﺟﻮد دارﻧﺪ و در آن ﺑﺨﺶ ﻫﺎ ﻧﻘﺶ و ﻧﮕﺎری نداریم ﺑﻪ ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن آﻣﻮزش ﻣﯽ دﻫﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ روش ﻫﺎی ﻋﻠﻤﯽ آن ﮔﻞ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ را ﺑﺮدارﻧﺪ و در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن ﺧﺒﺮه ای ﮐﻪ ﺧﻮدﻣﺎن آﻣﻮزش داده اﯾﻢ در اﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﺎ ﻣﺘﺪی ﮐﻪ ﻣﺒﺪع آن ﺧﻮدﻣﺎن ﺑﻮده اﯾﻢ ﻣﺸﻐﻮل ﺑﺮداﺷﺘﻦ ﮔﻞ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ در ﻧﻘﺎط مجاز ﻫﺴﺘﻨﺪ
روشی ﮐﻪ در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ اﺑﺪاع ﮐﺮده اﯾﺪ و ﺑﺎ آن ﻣﺸﻐﻮل ﺑﺮداﺷﺘﻦ ﮔﻞ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ در ﻧﻘﺎط ﻣﺠﺎز ﻫﺴﺘﯿﺪ ﭼﻪ روﺷﯽ اﺳﺖ؟
این یک روش ابداعیست و هنوز مقاله نهایی آن را منتشر نکردهایم، یعنی به نوعی محرمان است و از گفتن جزئیات آن هم معذور هستم، اما در مرحله مطالعات پایلوت، این روش به خوبی جواب داده و در حال انجام آن در بخشهای فاقد نقش در تخت جمشید هستیم.
کار در این روش به شکلی پیش میرود که به اصالت اثر هم لطمه وارد نخواهد کرد؛ البته امسال این روش بهینه خواهد شد.
گونههای گلسنگ شناخته شده در تخت جمشید و پاسارگاد، در دیگر آثار تاریخی ایران یا سایر کشورها هم وجود دارد که بتوان از روشهای مبارزه استفاده کرد؟
از سالها قبل ایدهای را مطرح کردم تحت عنوان "گلسنگ زدایی اقلیم محور" چون برخوردم به عنوان یک گلسنگ شناس، با گلسنگی که در کندوان رشد کرده و آنچه در بیستون یا تخت جمشید وجود دارد، متفاوت است.
در اﯾﺮان ﺣﺪود ۴۰۰ اﺛﺮ یا محوطه یا فضای ﺗﺎرﯾﺨﯽ را ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﮐﺮده ام ﮐﻪ ﺗﺤﺖ ﻫﺠﻮم حدود ۷۰۰ گونهی گلسنگ قرار دارند؛ اینها را دسته بندی کرده و برنامهای را با کمک معاونت میراث فرهنگی، پژوهشگاه میراث فرهنگی و موزه گلسنگهای ایران، مدون میکنیم و امیدواریم براساس آن بتوانیم آثار تاریخی خود را به خوبی حفظ کنیم.
انتهای پیام