کشف سیاره نپتون

«این سیاره را به خاطر رنگ آبی‌اش، به اسم خدای دریاها در اساطیر رومی، نپتون نامیدند. این سیاره از مشتری و زحل و اورانوس کوچک‌تر است و از این‌ رو چهارمین سیاه بزرگ منظومه شمسی شناخته می‌شود. جرم آن ۱۷ برابر جرم زمین و قطرش ۴ برابر قطر سیاره ماست. ۱۶۵ سال زمینی طول می‌کشد که یک بار به دور خورشید بچرخد و به عبارت دیگر، یک سال آن ۱۶۵ برابر یک سال ماست. یعنی از زمان کشف تاکنون، فقط یک سال در آنجا سپری شده است.»

به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «سال ۱۸۴۶ در چنین روزی ستاره‌شناس آلمانی، یوهان گوتفری گاله در رصدخانه برلین، هشتمین سیاره منظومه شمسی را نه کشف که مشاهده کرد. از آنجا که به قول پی‌پر روسو «هیچ‌وقت اکتشافات بزرگ علمی اثر فرد واحدی نیست، بلکه فکر این اکتشافات به تدریج در مغزها رسوخ می‌یابد و هر کس که قابل‌تر و دانشمندتر باشد این فکر را می‌گیرد و آن را تقویت می‌کند» در ماجرای کشف نپتون هم چند دانشمند نقش داشتند. گویا ژان باتیست دالامبر فرانسوی اولین کسی بود که اواخر قرن هجدهم احتمال وجود چنین سیاره‌ای را مطرح کرد و بعد از او هم هم‌وطنش آلکسی بووار در مطالعه روی حرکت اورانوس ناسازگاری‌هایی را تشخیص داد. بووار این مساله را با ریاضیدان جوانی به نام اوربان لو وریه در میان گذاشت و به او گفت اینجا یک مارماهی زیر سنگ پنهان است و شاید تو بتوانی آن را پیدا کنی. لو وریه به پیشنهاد بووار روی مطالعه حرکت اورانوس متمرکز شد و او هم ناسازگاری‌هایی را تشخیص داد که به نظرش متأثر از عاملی خارجی بود؛ «این عامل خارجی ممکن است دو همسایه بزرگ اورانوس یعنی مشتری و زحل باشند اما محاسبه ثابت می‌کند که چنین نیست. پس حتما سیاره ناشناسی در میان است که می‌توان جرم و وضع آن را از روی اختلالاتی که در حرکت اورانوس ایجاد می‌شود حساب کرد.»

لو وریه محاسبات خود را با دقتی درخور یک دانشمند تاریخ‌ساز تکمیل کرد و نامه‌ای برای گاله، که ستاره‌شناس مشهور مقیم برلین بود فرستاد. در آن نامه نوشت: «چون رصدخانه شما دارای دوربین بسیار قوی است و شما این ناحیه از آسمان را با دقت مطالعه کرده‌اید، خواهش می‌کنم نگاه کنید که آیا شیئ خاصی که روی کاتالوگ‌ها مشاهده نشده باشد در ۳۲۶ درجه و ۳۲ دقیقه طول آسمانی وجود دارد یا نه؟»

نامه ۲۳ سپتامبر ۱۸۴۶ به گاله رسید و او همان شب، سیاره را با اختلافی در حد یک درجه در همان جایی که لو وریه محاسبه کرده بود پیدا کرد. گاله بر حرکت این شیئ و مقایسه آن با محل ستارگان پس‌زمینه‌اش دقیق شد و ۲۴ ساعت بعد نتیجه گرفت که این شی قطعا یک سیاره است. این سیاره را به خاطر رنگ آبی‌اش، به اسم خدای دریاها در اساطیر رومی، نپتون نامیدند. نماد نجومی آن هم نیزه سه شاخه‌ای است که معمولا نپتون (و نیز پوزئیدون) در نقاشی‌هایی که از او می‌کشند در دست دارد. نپتون ۱۳ قمر در اندازه‌های مختلف دارد که بزرگ‌ترین‌شان تریتون خوانده می‌شود. این سیاره از مشتری و زحل و اورانوس کوچک‌تر است و از این‌رو چهارمین سیاه بزرگ منظومه شمسی شناخته می‌شود. جرم آن ۱۷ برابر جرم زمین و قطرش ۴ برابر قطر سیاره ماست. ۱۶۵ سال زمینی طول می‌کشد که یک بار به دور خورشید بچرخد و به عبارت دیگر، یک سال آن ۱۶۵ برابر یک سال ماست. یعنی از زمان کشف تاکنون، فقط یک سال در آنجا سپری شده است. نپتون تنها سیاره منظومه شمسی است که با چشم غیر مسلح دیده نمی‌شود و قبل از این که وجود آن با رویت اثبات شود، در محاسبات ریاضی دیده شد. سال ۱۹۸۹ کاوشگر وویجر۲ از نپتون عکس گرفت و مرزهای شناخت دانشمندان از آن را کمی گسترش داد. می‌گویند این سیاره جو متلاطمی دارد و بادهای سردی با سرعت ۶۴۰ کیلومتر بر ساعت در آن می‌وزد.»

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲ مهر ۱۳۹۹ / ۱۶:۲۳
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 99070201576
  • خبرنگار :