دکتر حسین آقا بابا در شصت و دومین نشست از سلسله نشستهای مجازی "کرونا و زندگی مؤمنانه" که به همت دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران و جهاد دانشگاهی واحد قم برگزار شد، با ارائه بحث "فیزیک جدید و پرسش از علیت" اظهار کرد: تقسیمبندی علوم یکی از مهمترین مسائلی است که در تاریخ اندیشه با آن مواجه هستیم البته این تقسیمبندی از قدیمیترین ابداعات و اختراعات ذهنی بشر است اما بنا بر گزارشات تاریخ اولین بار ارسطو بود که در یونان باستان علوم را به 9 قسمت دستهبندی کرد که تقسیمبندی بسیار معروف و مشهور است؛ نزدیک به دوازده قرن پس از ارسطو در جهان اسلام این فارابی بود که برای نخستین بار یک برنامه جامع درسی بر اساس تقسیمبندی ارسطو، در یک گستره وسیع جغرافیایی برای کلیه مراکز علمی جهان اسلام معرفی کرد.
وی ادامه داد: میان تقسیمبندی فارابی ارسطو فارابی تفاوتهایی وجود دارد ولی اشتراکات هم فراوان است که یکی از این اشتراکات طبیعیات است البته فقط ارسطو و فارابی تقسیمبندی انجام ندادند کسانی در طول تاریخ هم بودند که این تقسیمبندیها را انجام دادند اما در تمام تقسیمبندیهای مشهور طبیعیات مشهود است.
استاد دانشگاه تهران افزود: سخن از طبیعیات یعنی عالم طبیعی و عالمی که با ماده و قوای مادی و انرژیهای مادی سروکار دارد که ما امروزه آن را تحت عنوان فیزیک نمیشناسیم؛ البته خود واژه فیزیک واژهای است که از دوره یونان باستان وجود داشته تا امروز.
آقابابا تصریح کرد: فیزیک جدید مفهومی است که کژتابیهایی دارد که تلقی خیلی از افراد این است که فیزیک جدید محصول یک فصل مطلقی است که فیزیک را به یکباره به قدیم و جدید تقسیمبندی میکند؛ در حالی که باید بدانیم بارها فیزیک به جدید و قدیم در طول تاریخ تقسیمبندی شده است.
وی گفت: در مورد فیزیک جدید ما شاهد انقلابهای علمی هستیم که یکی از این مهمترین انقلابها در دوره رنسانس صورت گرفت که در دوره رنسانس با مکانیکی شدن تصویر عالم مواجه هستیم.
عضو هیئتعلمی پردیس فارابی دانشگاه تهران بیان کرد: در دوره رنسانس که از فلورانس آغاز شد و رنسانس یعنی تولد دوباره، ما شاهد تلفیق هنر و هندسه هستیم که افرادی هم مهندس و هم هنرمند بودند و کوشش داشتند یک تصویر مکانیکی از عوامل طبیعی را برای ما ارائه دهند.
آقابابا اضافه کرد: در دوره رنسانس با ابداعاتی در فیزیک مواجه هستیم، با شخصیتی مانند کوپرنیک مواجهیم که با ایده مرکزیت خورشید در کهکشان؛ درواقع زمین را از زیر پای بشر بهمثابه مرکز عالم تهی کرد و با این کار بشر را دچار سرگشتگی کرد و بشر را در یک عالم لایتناهی بدون مرکز قرار داد و یکی از اولین نهادهایی که با این انقلاب علمی مواجه شد کلیسا بود و بهتبع آن الهیات مسیحی که تفکرت دیگری از عالم طبیعی داشت و پذیرش چنین تغییر شگرف و بزرگی سخت بود.
استاد دانشگاه تهران عنوان کرد: فرد دیگر دکارت بود و او کسی است که زمان، مکان و ذره را تحت سیطره ریاضیات قرار دهد و یکی دیگر از ابداعات بزرگ دکارت سندیت ذهن و بدن است و این درواقع مقدمهای برای پیدایش یکی از نوابغ بزرگ جهان فیزیک به نام نیوتن شد و با نیوتن یکبار دیگر فیزیک را به قدیم و جدید تقسیم میکنیم.
وی ابراز کرد: تلقی عوامانهای وجود دارد که گویی فیزیک با آلبرت اینشتین و آثار نظری او در فیزیک به یکباره فیزیک مدرن متحول میشود اما فیزیک در دوره نیوتن هم عالم را متحول کرد و آنچه امروزه تحت عنوان فیزیک نیوتنی میشناسیم محصول کوششهای نظری نیوتن است.
آقا بابا ادامه داد: نیوتن دیگری که کمتر به او پرداختهشده نیوتن شارح و مفسر کتاب مقدس است و مکان را صفت الهی میداند و در باب علیت مطالب جدی مینویسد و قائل به علتالعلل است و این علت بسیط و ساده نیست بلکه آنچنان پیچیده است که میتوان از علتالعلل بهمثابه یک حاکم مطلق و فرمانروای حکیم نام برد و این چهره دیگری از نیوتن است.
عضو هیئتعلمی پردیس فارابی دانشگاه تهران با ذکر این نکته که قسمت مهمی از فیزیک ما مبتنی بر قواعدی است که نیوتن بر فیزیک اضافه کرده است، ابراز کرد: در واقع متوجه میشویم که فیزیک از قدیم به جدید تبدیل و تحویل شده است و یکی دیگر از دفعاتی که فیزیک حیات نو پیدا میکند در اوایل قرن بیستم است که از آن با نام فیزیک مدرن و متجدد نام ببریم.
وی اضافه کرد: در فیزیک نیوتنی فهم مطلقی از زمان داریم به مثابه اینکه یک محور زمانی وجود دارد که گویی زمان از منفی بینهایت تا مثبت بینهایت در حال حرکت است البته خود نیوتن زمان نسبی داریم که توفیقات فراوانی پیدا نکرد که مانند انیشتین بتواند نظریه نسبیت را گسترش بدهد.استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه یکی دیگر از مفاهیمی که در کنار علیت مسائل جنجال برانگیزی را ایجاد میکند مسئله موجبیت است، ابراز کرد: موجبیت یعنی اگر فعلی یا رخدادی بر اثر تحقق شرایط ویژهای رخ بدهد و این شرایط ویژه محقق شوند هیچ گریزی نیست که این فعل و رخداد محقق شود یعنی صورت دیگری قابلتصور نیست.
آقا بابا با اشاره به اقسام سهگانه موجبیت، گفت: یکی از اقسام موجبیت علی است که در کنار علیت مینشیند و همان موجبیت فیزیکی و طبیعی است و موجبیت منطقی و کلامی که از چشمانداز بحث ما خارج است.
وی اضافه کرد: اراده آزاد به فراخور اینکه ممکن یا غیرممکن باشد و موجبیت فیزیکی صحیح و یا غلط باشد در مجموع چهار وضعیت قابلتصور است.
عضو هیئتعلمی پردیس فارابی دانشگاه تهران اظهار کرد: در وضعیت اول اراده آزاد غیرممکن باشد و موجبیت فیزیکی صحیح باشد که موجبیت سخت به چنین وضعیتی گفته میشود و جبر محض است. در وضعیت دوم اراده آزاد تصورش ممکن باشد و در عین حال موجبیت فیزیکی صحیح باشد که چنین وضعیتی را زندگی مسالمتآمیز میان اراده آزاد و بحث موجودیت میدانیم که هم موجبیت در کار است هم قائل به اختیار هستیم.
آقابابا با اشاره به اینکه در وضعیت سوم اراده آزاد غیرممکن و موجبیت فیزیکی هم صحیح نباشد و تطبیق ناپذیری بسیار سخت، گفت: در وضعیت چهارم اراده آزاد ممکن و موجبیت فیزیکی صحیح نیست که به این وضعیت آزادی مطلق میگوییم.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: وقتی با یک پاندمی و پدیده عالمگیر مانند کرونا مواجه میشویم چالش اساسی به وجود میآید که آیا اراده ما میتوانست جلوی این را بگیرد یا علت موجبه این بیماری ما انسانها بودیم، موجبیت پیچیدهای است که از اراده ما خارج است؛ در واقع میفهمیم فیزیک جدید چگونه ساختار شکلگرفته ذهن ما در مواجه با علیت، دلالت، موجبیت و اراده آزاد تحتالشعاع قرار میدهد و چگونه با این مسائل در فیزیک جدید میتوانیم به مصاف اتفاقاتی برویم که در عالم معاصر گریبان بشر را گرفته است.
آقا بابا گفت: واقعیت این است که انیشتین و نیوتن نقطه عزیمتشان بر سر مسئله زمان نبود بلکه بر سر مسئله همزمانی بود که این همزمانی یعنی آیا میشود دو فعل همزمان رخ بدهد؛ مثلاً اگر همزمان دو نفر دستشان را بالا بیاورند که پاسخ این سؤال مستلزم نفر سوم و داور است اگر ناظر و داور به نفر اول نزدیکتر باشد ولو اینکه این دو نفر در نقطه معینی از زمان دستشان را بالا بیاورند داور رأی را به نفع نفر اول صادر میکند یا بالعکس.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به تفاوتهای فیزیک مجدد و فیزیک پیش از آن، بیان کرد: یکی از تفاوتهای بنیادین فیزیک متجدد و پیش از آن بر سر مسئله حضور همین ناظر و داور است و در فیزیک پیشین خود با نظام علی و معلولی مواجه بودیم در فیزیک متجدد علاوه بر نظام علی و معلولی با دلیل و مدلول هم مواجه هستیم.
عضو هیئتعلمی پردیس فارابی دانشگاه تهران ادامه داد: در فیزیک پیشین آمده اگر هیچ انسانی هم نبود نظام علی و معلولی کار خودش را انجام میداد کما فی سابق خورشید طلوع و غروبش را انجم میداد اما در فیزیک مدرن اینچنین نیست؛ فیزیک متجدد معتقد به وجود انسان است یعنی به انسان نیازمند است.
وی با اشاره به اینکه در فیزیک جدید وجود مشاهدهگر مهم است، ابراز کرد: فیزیک نظری آنچنان که روشن است آزمایشهایش هم نظری است و در ذهن صورت میگیرد بسیاری از آزمایشهای فیزیک که در تاریخ مطرحشده هیچوقت در عالم عین وجود نداشته و صرفاً در ذهن بوده است، از این قبیل آزمایشهای به گربه شرودینگر اشاره کنیم که در این آزمایش شرودینگر که از بزرگان فیزیک متجدد است میگوید گربهای درون یک جعبه حاوی مواد منفجره یا به فرض خود شرودینگر، حاوی یک شیشه گاز سیانور، (ابزاری که منجر به مرگ گربه شود) قرار داده میشود که احتمال انفجار یا منفجر نشدن، یا نشت گاز و عدم نشت گاز پس از بسته شدن در جعبه 50-50 است؛ فرض کنید گربهای در چنین جعبهای محبوس است و در این جعبه یک شیشه گاز سیانور وجود دارد؛ اگر پس از یک ساعت فردی بخواهد در جعبه را باز کند، گربه 50 درصد مرده و 50 درصد زنده است، اما پس از باز کردن در جعبه گربه قطعاً یا مرده است و یا زنده. یعنی در کمتر از یکلحظه احتمال مرده یا زندهبودن گربه به یقین تبدیل میشود. آنچه این سناریوی گیجکننده فرضی را پیچیدهتر میکند این است که تا زمانی که در این جعبه فرضی بسته باشد، از نظر فیزیک کوانتوم گربه در حالتی به نام برهمنهی قرار دارد، یعنی هم مرده است و هم زنده زیرا گربه باید در یکی از این دو حالت باشد و نمیتواند در هیچ یک از این دو حالت نباشد؛ اما اگر با چشم رؤیت کردیم و سیستم بسته را تبدیل به یک سیستم بازکرده و آگاهی پیدا کردیم دیگر این سیس فروپاشی میشود.
آقابابا ادامه داد: در فیزیک جدید و کوانتومی با توجه به این آزمایش و بسیاری از پدیدههای دیگر، ما با یک نظامی مواجه هستیم که سازوکار آن تصادفی است و اتفاقات بر اساس تصادف صورت میگیرد کسی مانند شرودینگر، هایزنبرگ تحت عنوان مکتب کپنهاگ شناخته میشوند و جریان اصلی مکانیک کوانتومی هستند معتقدند که با نظام طبیعی مواجه هستیم که بر اساس تصادف کار میکند.
استاد دانشگاه تهران افزود: اما اقلیت محضی در مکانیک کوانتوم وجود دارند که آلبرت اینشتین است که یکتنه در برابر این گروه ایستاد و گفت نظام طبیعی یک نظام علل و معلولی است؛ معتقد بود اگر ما نمیتوانیم بهواسطه جهل روابط قطعی ریاضی بنویسیم و به آمار و احتمال متوسل میشویم به این معنا نیست که علیت وجود ندارد.
عضو هیئتعلمی پردیس فارابی دانشگاه تهران ابراز کرد: اگر به علیت باور داشته باشیم و معتقد باشیم که زنجیره علل معلولیت وجود دارد؛ اگر بپذیریم که نظام طبیعی تصادفی عمل میکند اما درعینحال باور به علیت داریم پس ما باید بپذیریم دستی در ماورای طبیعت این سیستم را به یکی از این دو حالت قرار داده است.
وی عنوان کرد: درهمتنیدگی پدیده دیگری است که در فیزیک کوانتومی با آن مواجه هستیم و یعنی ذرات طبیعی یا فوتون در لحظهای از زمان درهمتنیده شدهاند یکی را به شرق عالم و دیگری را به غرب عالم میبریم با نگاه کردن به یکی از این فوتونها وضعیت فوتون دیگر بدون هیچ تأخیری معلوم میشود و این ضربه مهلکی به تفکر سنتی ما به مسئله مکان و علیت مکانی وارد میکند؛ در تفکر سنتی میگوییم هر دو ذرهای که بر یکدیگر اثر میگذارند ابتدا باید به ذرات فیمابین هم اثر گذاشته باشند اما این پدیده درهم تنیدگی چنین تفکر سنتی را بهکلی از بین میبرد.
آقابابا گفت: علیت به خودی خود در عالم فیزیک مسئلهای ایجاد نمیکند اما در کنار مسائل دیگر پرسشهای مهمی ایجاد میکند که پاسخ برخی را در فیزیک نداریم و باید در فضایی خارج از فیزیک به دنبال پاسخ آنها باشیم.
انتهای پیام