با بررسی نقش ژنتیک در خودکشی تشریح شد

چگونه می توانید در پیشگیری از خودکشی دیگران موثر باشید؟

رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران با بیان اینکه بیشترین عوامل خطر (ریسک فاکتورهای) مربوط به خودکشی شامل ژنتیک، اختلالات روانشناختی، سوء مصرف مواد و موقعیت‌ها و مشکلات خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی است، گفت: ژنتیک در خطر خودکشی نقش بسزایی ایفا می‌کند، به گونه‌ای که سابقه خانوادگی خودکشی، افزایش خطر تمایل به خودکشی در بین سایر اعضای خانواده را به همراه دارد که تا ۵۵ درصد از رفتارهای خودکشی را شامل می‌شود.

فریبرز درتاج در گفت‌وگو با ایسنا، ضمن ارائه راهکارهایی برای پیشگیری از خودکشی به بهانه روز جهانی پیشگیری از خودکشی، بیان کرد: باتوجه به منابع پیشگیری از خودکشی بهترین راه برای پیشگیری از خودکشی بررسی و اطمینان از وجود عوامل خطرِ خودکشی است. بیشترین عوامل خطر (ریسک فاکتورهای) مربوط به خودکشی شامل ژنتیک، اختلالات روانشناختی، سوء مصرف مواد و موقعیت‌ها و مشکلات خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی است.

وی با بیان اینکه ژنتیک در خطر خودکشی نقش بسزایی ایفا می‌کند، به گونه‌ای که سابقه خانوادگی خودکشی افزایش خطر تمایل به خودکشی در بین سایر اعضای خانواده را به همراه دارد که تا ۵۵ درصد از رفتارهای خودکشی را شامل می‌شود، افزود: سابقه خانوادگی اختلالات روانی و سوء مصرف مواد نیز عامل خطر برای خودکشی است؛ در همین راستا، قرار گرفتن در معرض خودکشی (به عنوان مثال، دیدن یک عضو خانواده که خودکشی کرده یا یافتن جسد آن) نشانگر افزایش احتمال خطر رفتار خودکشی در افراد آن خانواده است.

نقش اختلالات روانی و افسردگی در افزایش خطر خودکشی 

رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران همچنین با بیان اینکه اختلالات روانی تاثیر زیادی در افزایش خطر خودکشی دارند، گفت: برآوردها حاکی از آن است که حداکثر ۹۰ درصد افرادی که خودشان به زندگی خود پایان می‌دهند، از نوعی اختلال روانی رنج می‌برند. اختلالات روانی با بیشترین شیوع خطر خودکشی مرتبط با آنها شامل اختلال افسردگی اساسی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، اختلالات شخصیتی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و اختلالات خوردن است. افرادی که از اختلال افسردگی عمده و اختلال دوقطبی رنج می‌برند، با احتمال ۲۰ برابر بیشتر از سایر اختلالات، بیشترین خطر خودکشی را دارند.

درتاج ادامه داد: بر اساس اعلام وزارت بهداشت، درمان و خدمات انسانی آمریکا، حداقل ۹۰ درصد از کسانی که در اثر خودکشی می‌میرند از یک یا چند اختلال روانی مانند اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی یا الکلیسم و بویژه افسردگی رنج میبرند. همچنین براساس آمار بنیاد پیشگیری از خودکشی آمریکا، افسردگی در نیمی از کل خودکشیها وجود دارد. 

وی همچنین افزود: در یک نظرسنجی از نزدیک به ۶۰۰۰ بزرگسال در ۸ کشور جهان نیز، مشخص شد تقریباً ۲۲ درصد از افرادی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند و مبتلا به اختلال PTSD بودند، در یک مقطع اقدام به خودکشی کرده‌اند. اختلال استرس پس از سانحه (PSTD) یا چندین مورد از تروما، خطر خودکشی را افزایش می‌دهد. این امر تا حدودی به این دلیل است که افسردگی پس از تروما و در بین مبتلایان به PTSD رایج است و باعث احساس ناتوانی و ناامیدی می‌شود، بنابراین می‌تواند منجر به خودکشی شود. 

اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر، دومین عامل موثر در اقدام به خودکشی

این روانشناس با اشاره به اینکه بعد از اختلالات روانشناختی، سوء مصرف مواد به عنوان دومین عامل خطرناک برای خودکشی محسوب می‌شود، تصریح کرد: آمارها حاکی از آن است که الکلیسم در زمان مرگ در ۶۱ درصد موارد خودکشی تکمیل شده وجود دارد. مصرف هروئین و کوکائین نیز عامل خطرناک برای خودکشی است، به طوری که مصرف‌کنندگان هروئین ۱۴ برابر بیشتر از مصرف‌کنندگان سایر مواد، در معرض خودکشی قرار دارند و مصرف‌کنندگان کوکائین در هنگام ترک، خطر خودکشی بیشتری دارند. در مجموع اختلالات سلامت روان (به ویژه افسردگی و سوء مصرف مواد) بیش از ۹۰ درصد کل موارد خودکشی را به دنبال دارند.

وی ادامه داد: اغلب اوقات، عوامل روانپزشکی و سوء مصرف مواد وجود دارند و دسترسی آسان به سلاح و سایر روش‌های خودکشی نیز این خطر را بیشتر افزایش می‌دهد؛ به عنوان مثال، میزان خودکشی، در خانواده‌هایی که یکی از اعضاء دارای یکی از این عوامل خطر هستند و دارای اسلحه نیز بودند، بیشتر از خانواده‌های بدون سلاح و دارای یک عضو با همین عوامل، است.

خودکشی به علت بیماری، مشکلات و موقعیت های خانوادگی 

رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران در ادامه مشکلات و موقعیت‌های خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی را نیز از عوامل مؤثر در خطر خودکشی دانست و گفت: ممکن است فرد هنگام مواجهه با ضرر یا ترس از ضرر، تصمیم بگیرد که به زندگی خود پایان دهد. موقعیت‌هایی مانند از دست دادن شغل، بی‌خانمانی، مشکلات مالی (فقر)، پایان یک دوستی نزدیک یا یک رابط عاشقانه یا طلاق، عدم موفقیت دانشگاهی، از دست دادن پذیرش دوستان یا خانواده (انزوای اجتماعی)، وقوع یک واقعه استرس‌زا در زندگی، از دست دادن یک فرد محبوب و دیگر فشارهای زندگی، همه می‌تواند احتمال خودکشی را افزایش دهد. تصور می شود، هرکدام از این عوامل به تنهایی ۲۰ درصد از خطر کلی خودکشی را شامل می‌شوند.

وی همچنین به عنوان آخرین عامل خطر خودکشی، به مبتلا شدن به یک بیماری لاعلاج یا درد مزمن اشاره کرد و افزود: اگر شخصی دچار درد مزمن یا بیماری باشد و هیچ امیدی به درمان نداشته و یا از درد و رنج خود خسته شود، ممکن است خودکشی راهی برای به دست آوردن عزت و کنترل زندگی به نظر برسد. در برخی کشورها، اُتانازی (مرگ یا خودکشی خودخواسته) و یا خودکشی به کمک پزشک، به همین دلیل قانونی شده است. طبق یک مطالعه در مجله آمریکایی پیشگیری پزشکی، شرایط عدم سلامت جسمی مثل آسم، آسیب مغزی، سرطان، نارسایی قلب، صرع، HIV / AIDS، میگرن و بیماری پارکینسون، با خطر و احتمال بیشتری برای خودکشی همراه بوده‌اند.

درتاج ادامه داد: درد مزمن یا بیماری لاعلاج به دلیل اینکه می‌تواند اضطراب و افسردگی را به همراه داشته باشد، خطر خودکشی را افزایش می‌دهد. طبق تحقیقات، افراد مبتلا به درد مزمن چهار برابر بیشتر از افراد بدون درد، افسردگی یا اضطراب دارند. این افراد به دلیل نیاز به مراقبت، مراجعه مکرر به پزشک، پرداخت هزینه بیمارستان و درمان از طرف خانواده، اعتقاد پیدا میکنند زندگی آنها برای دیگران بارسنگینی است و به دلیل فشار عاطفی بیش از حد و ناتوانی، احساس بی‌ارزشی کرده و غالباً اظهار می‌کنند که عزیزانشان یا به طور کلی دنیا، بعد از آنها بهتر خواهد بود.

وی معتقد است که در حالی که بین سلامت روان و خودکشی رابطه قوی وجود دارد و خطر جدی است، اما اکثر افراد مبتلا به شرایط روانی نامتعادل، تلاش یا اقدام به خودکشی کامل نمی‌کنند. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها گزارش می دهد که ۵۴ درصد از افرادی که با خودکشی می‌میرند، وضعیت بهداشت روان شناخته شده‌ای ندارند. بنابراین راهبردهای پیشگیری به طور کلی، بر آگاهی عمومی نسبت به شناخت علائم و عوامل خطر خودکشی تأکید دارد. 

برای پیشگیری از خودکشی چه راهکارهایی وجود دارد؟

رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران در ادامه به ارائه راهکارهایی برای پیشگیری از خودکشی در افراد پرداخت و با بیان اینکه بسیاری از کشورها نیاز و تأثیر مثبت استراتژی‌های پیشگیری از خودکشی را تشخیص داده‌اند و برای اطمینان از وجود آنها تلاش می‌کنند، گفت: طبق گزارش WHO ثابت شده است که راهکارهای محدود کردن دسترسی به روش‌های معمول خودکشی، در کاهش میزان خودکشی مؤثر بوده است. با این وجود، نیاز به اتخاذ رویکردهای چندبخشی است که شامل اقدامات مداخله‌ای حرفه‌ای و تخصصی روانشناختی و فعالیتهای مراکز مرتبط از جمله مراکز بحران می‌شود. 

وی با اشاره به اینکه روش‌های تخصصی پیشگیری از خودکشی مبتنی بر درمان عوامل خطر خودکشی هستند، افزود: علاوه بر جلوگیری از افکار خودکشی و اقدامات درمانی، معالجه با توجه به شرایط اساسی انجام می‌شود و اگر شخص از اختلال روانی رنج می‌برد، ابتدا برنامه درمانی برای معالجه این اختلال انجام می‌شود؛ شواهد قانع کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد پیشگیری و درمان به موقع اختلالاتی که جزء عوامل خطر خودکشی بودند مثل افسردگی و الکلیسیم می‌تواند به میزان زیادی خودکشی را کاهش دهد. 

درتاج با بیان اینکه یکی از رایج‌ترین رویکردهای پیشگیری از خودکشی، روان درمانی است و در قالب درمان شناختی رفتاری (CBT) یا رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) اجرا می‌شود، یادآور شد: درمان شناختی رفتاری، روش درمانی رایج برای افرادی است که از انواع اختلالات روانی رنج می‌برند. در این نوع روان درمانی، به فرد روش‌های جدید مقابله با استرس و تجربیات استرس‌زا و ناگوار زندگی آموخته می‌شود. به این ترتیب، هنگامی که در شخص افکار خودکشی بوجود می‌آید، می‌تواند مسیر آن اندیشه‌ها را تغییر دهد و با آنها به روشی متفاوت از تلاش برای گرفتن زندگی شخصی خود، کنار بیایید.

این روانشناس همچنین درباره رفتاردرمانی دیالکتیکی نیز توضیح داد و افزود: رفتار درمانی دیالکتیکی برای کمک به فرد در تشخیص احساسات یا اعمال مخدوش یا ناسالم به کار می‌رود؛ در این روش درمانی تکنیک‌هایی برای نحوه مقابله با موقعیت‌های دشوار یا مشکل‌آفرین معرفی می‌شود. البته تحقیقات بیشتری در مورد روان درمانی در رابطه با پیشگیری از خودکشی مورد نیاز است، اگرچه در بیشتر مطالعات مشخص شده که DBT شیوع اقدام به خودکشی را کاهش می‌دهد.

به گفته درتاج همچنین دارو درمانی نیز می‌تواند به عنوان یک روش پیشگیری از خودکشی تجویز شود، با این وجود، بحث و گفتگوهایی در اثربخشی این روش درمانی وجود دارد، زیرا در بسیاری از داروهای مورد استفاده در درمان اختلالات روانی افزایش خطر خودکشی، به عنوان عارضه جانبی وجود دارد. برخی داروهای ضد افسردگی به ویژه خطر افزایش احتمالیِ افکار و رفتارهای خودکشی را دارند، اما این خطر ممکن است به سن وابسته باشد. تحقیقات بالینی نشان داده است که در افراد جوان مصرف‌کننده داروهای ضدافسردگی، خطر خودکشی و افکار خودکشی افزایش داشته، اما در افراد مسن این عارضه جانبی کاهش یافته است.

رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران در ادامه این گفت‌وگو افزایش آگاهی در بین پزشکان را نیز یک روشِ پیشگیری دانست و گفت: تحقیقات نشان می‌دهد بسیاری از افرادی که خودکشی کرده‌اند یا اقدام به خودکشی داشته‌اند، در سال قبل از آن به دنبال مراقبت پزشکی بوده‌اند اما متأسفانه تشخیص داده نشده یا علائم آنها جدی گرفته نشده است. با این حال، افزایش آموزش و آگاهی در بین متخصصان پزشکی در رابطه با رفتارخودکشی و علائم هشدارهنده، ممکن است در آینده میزان خودکشی را کاهش دهد.

وی همچنین به روشی دیگر برای پیشگیری از خودکشی به عنوان روش "خطوط بحران" اشاره کرد و افزود: البته هنوز یافته‌های محکم و معتبری از اثربخشی این خطوط یافت نشده است که نشان دهد استفاده از آنها مؤثر بوده یا خیر. اگرچه، یکی از پیامدهای مثبت این خطوط این است که باعث افزایش آگاهی عمومی مردم نسبت به خودکشی می‌شود. همچنین مداخلات و آموزش‌های مربوط به مدارس، خانواده‌ها و سازمان‌ها شامل مدیریت بحران، تقویت عزت نفس، آموزش و پیشرفت مهارت‌های مقابله‌ای و تصمیمگیری درست و ... می‌تواند خطر خودکشی را بین جوانان کاهش دهد و در پیشگیری از خودکشی مؤثر باشد.

درتاج معتقد است که پیشگیری از خودکشی می‌تواند به صورت غیرتخصصی و توسط فرد عادی تا دریافت کمکهای تخصصی نیز انجام شود. پیشگیری از خودکشی با شناخت علائم هشداردهنده و جدی گرفتن آنها آغاز می‌شود. در اکثر موارد، افرادی که فکر یا احساس خودکشی می‌کنند، با شرایطی سر و کار دارند که اگر فقط بتوانند کمک مورد نیاز خود را دریافت کنند و بدانند که تنها نیستند، به موقع منصرف می‌شوند. 

چگونه افرادی که قصد خودکشی دارند را منصرف کنیم؟

این روانشناس درباره چگونگی کمک به افرادی که قصد خودکشی دارند یا افکار خودکشی را در سر می‌پرورانند، به مردم توصیه کرد که در ابتدا باید به خودکشی به عنوان فریادی برای کمک نگاه شود. وقتی شخصی افکار خودکشی دارد، این لزوماً نشانه‌ای نیست که می‌خواهد بمیرد. بلکه، نشانه این است که آنها دردهای عاطفی و روانی زیادی دارند، اما نمی‌دانند چگونه با آن مقابله کنند و خودکشی فقط به عنوان تنها گزینه آنها برای فرار از وضعیتی که در آن قرار دارند، است. اگر یکی از دوستان یا اعضای خانواده علائم هشدار دهنده خودکشی را دارد، بهترین راه برای کمک، صحبت کردن با اوست.

وی ادامه داد: به او بفهمانید که تنها نیست و شما به آن اهمیت می‌دهید. از او در مورد افکار خودکشی سؤال کنید. بسیاری از مردم می‌ترسند که با صحبت کردن، ایده خودکشی مطرح شود و احتمال بروز آن را بالا ببرند، این درست نیست. واقعیت این است که با صحبت کردن در مورد خودکشی به کسی ایده خودکشی نمی‌دهید و برعکس، صحبت صریح و صادقانه و دادن فرصت به شخص برای ابراز احساسات خود درباره افکار خودکشی می‌تواند احساسات منفی را متوقف و مانع از اقدام به خودکشی شود.

درتاج افزود: البته در صحبت کردن به چند نکته دقت شود؛ اول آنکه فرد را جدی بگیرید و از مشاجره با او خودداری کنید. از گفتن مواردی مانند؛ "تو باید خیلی برای زندگی ارزش قائل باشی" یا "خودکشی تو به خانواده‌ات بسیار آسیب می‌رساند" و..... خودداری کنید. احساسات او را کاهش ندهید. ممکن است فکر کنید که مشکلات آنها به اندازه کافی جدی نیستند تا افکار یا رفتارهای خودکشی را ضمانت کنند، اما آنچه اهمیت دارد، این است که این مشکلات برای خود آنها تا چه اندازه جدی است. اگر این مشکلات برای آنها مهم باشد، بنابراین؛ در ذهن آنها، خودکشی ممکن است یک گزینه معتبر به نظر برسد.

رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران اضافه کرد: محرمانه بودن را به او قول بدهید. ولی در نظر داشته باشید زمانیکه زندگی او در معرض خطر باشد و لازم باشد برای حفظ امنیت جان او، با متخصص بهداشت روان صحبت کنید، باید قول خود را بشکنید. همچنین گوش دادن فعال و همدلانه داشته باشید. شنونده خوب بودن نیازی به مهارت خاصی ندارد. صبور باشید و بپذیرید. از بحث و گفتگو خودداری کنید یا سعی در ارائه راه‌حل‌های ساده‌بینانه نداشته باشید. از هرگونه اظهار نظر خودداری کنید؛ چنین تلاشهایی ممکن است غیرمهم جلوه کند و به نظر برسد آنچه شخص تجربه می‌کند، بی‌اهمیت است و نتیجه عکس بدهد. به سادگی فقط بگذارید آن فرد احساسات و هیجانات خود را تخلیه کند. هر چقدر هم مکالمه منفی به نظر برسد، واقعیت برقراری ارتباط و انجام آن نشانه‌ای مثبت است، در گوش دادن دلسوز و بی‌قضاوت باشید و حمایت و پشتیبانی خود را ابراز کنید، گاهی این افراد دوست دارند (یا در اصطلاح عامیانه هوس می‌کنند) که عشق و حمایت دیگران، در کلمات، رفتار و اعمال آنها آشکار شود.

وی افزود: حمایت خود را ادامه دهید. حتی پس از گذشت بحران فوری خودکشی، با شخص در تماس باشید. پشتیبانی شما برای اطمینان از اینکه دوست یا عضو خانواده شما در مسیر بازیابی قرار دارد، بسیار حیاتی است. به آنها اطمینان و امید دهید که کمک در دسترس است و زندگی آنها برای شما مهم است. فعال باشید. کسانی که قصد خودکشی دارند، اغلب اعتقاد و باور ندارند که به آنها کمک می‌شود، بنابراین ممکن است لازم باشد شما کمک بیشتری ارائه دهید. گفتن این جمله که "اگر به چیزی احتیاج داشتی یا اگر کاری از دستم بر می آید، با من تماس بگیر" خیلی مبهم است. منتظر نمانید که شخص با شما تماس بگیرد یا حتی تماسهای شما را رد کند، دوباره تماس بگیرید و فرد را دعوت کنید.

درتاج همچنین توصیه کرد که تحریک تغییرات مثبت در زندگی را در آنها ایجاد کنید. یک رژیم غذایی سالم، خواب کافی و بیرون آمدن در آفتاب یا طبیعت برای حداقل ۳۰ دقیقه در روز. ورزش نیز بسیار مهم است زیرا باعث آزاد شدن اندورفین‌ها، از بین بردن استرس و بهزیستی روانی و عاطفی می‌شود. وسایل احتمالی خودکشی را از آنها دور کنید و اگر به نظر می‌رسد آنها در معرض خطر صدمه زدن به خود هستند، آنها را تنها نگذارید و برای دور نگه داشتن آنها از هر وسیله‌ای که بتوانند برای صدمه زدن به خود استفاده کنند، قدم بردارید.

وی در پایان گفت:  در نهایت آنها را تشویق و ترغیب کنید که کمک تخصصی و حرفه‌ای دریافت کنند. از آنها بخواهید که با متخصص بهداشت روان ملاقات کنند. پس از تعیین وقت ملاقات و شروع درمان، همچنان ارتباط خود را حفظ کنید تا آنها را ترغیب کنید قرار ملاقات‌ها و برنامه‌های درمانی بعدی را ادامه دهند و اگر متخصص، دارو تجویز کرد، اطمینان حاصل کنید که دوست یا عضو خانواده شما آن را طبق دستورالعمل مصرف می‌کند. همچنین از عوارض جانبی احتمالی آن دارو آگاه باشید و در صورت بدتر شدن وضعیت، حتماً به متخصص اطلاع دهید. در این راه کمی صبر و پشتکار نیاز است، اغلب پیدا کردن دارو یا درمانی، که برای یک فرد خاص مناسب باشد، زمان زیادی لازم دارد.

انتهای پیام

  • پنجشنبه/ ۲۰ شهریور ۱۳۹۹ / ۰۴:۳۰
  • دسته‌بندی: خانواده
  • کد خبر: 99061914403
  • خبرنگار : 71584