به گزارش ایسنا، کمتر از یک دهه است که امیرعلی دانایی خیلی جدی وارد حرفه سینما شده و وقتی سال 92 با فیلم «اشباح» داریوش مهرجویی فعالیت سینماییاش را آغاز کرد با توجه به چهره و استایلش، خیلیها پیشبینی میکردند که او جوان تازه سینما خواهد شد و بیشتر در فیلمها دیده میشود؛ بویژه آنکه نقش اول سریال «کلاه پهلوی» را هم ایفا کرده بود و برای خیلی از مردم چهره شناخته شدهای بود؛ اما مسیر بازیگری او طور دیگری پیش رفت چون خودش معتقد است اتفاقا همین دو کار آینده او را به شکلی دیگر رقم زدند.
او که پیش از بازیگری چهرهای مشهور در عرصه مدلینگ بود، در این سالها در فیلمهای «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» بهروز افخمی، «این سیب هم برای تو» سیروس الوند، «آپاندیس» حسین نمازی، «انزوا» مرتضی علیعباس میرزایی، «بیوزنی» مهدی فرد قادری بازی کرده و «لاله» اسداله نیکنژاد را هم آماده اکران دارد. دانایی البته سال 97 در نمایش «شیروانی داغ» ایوب آقاخانی هم بازی کرد و یک سریال هم با حضوری متفاوت در شبکه نمایش خانگی داشته که کمتر کسی از آن خبر دارد و همین سبب گله اوست.
از شروع با فیلمسازهای سرشناس تا یک جایزه جهانی
اینها همه بهانهای برای گپی کوتاه با این بازیگر شد و او پیش از هر چیز در پاسخ به اینکه چرا در مقایسه با شروع خوبی که در سینما داشت، نسبتا کم کار شده است، میگوید: ورود من به مارکت سینما به سالهای ۹۰ و ۹۱ برمیگردد، یعنی بعد از سریال «کلاه پهلوی» که حدود هشت سال مشغول فیلمبرداری آن بودیم و در این مدت هیچ کاری از من دیده نشده بود، اما بعد از آن شرایط برای ورودم به این حرفه طوری چیده شد که در این مسیر قرار گرفتم.
دانایی توضیح میدهد: من در شروع، نقش اول سریال کلاه پهلوی را بازی کردم که همین کار را برایم سخت کرد. بعد از آن وقتی وارد سینما شدم با آقایان مهرجویی، افخمی و الوند کار کردم که کار برایم سختتر شد و از آنجا که جزو هیچ کدام از باندها و دستههای سینمایی هم نبودم و نیستم فقط آنچه را پیشنهاد میشد و میشود بررسی میکنم که اگر فیلمنامه را بپسندم کار میکنم. بنابراین شاید دلیل عمده کم کاری من همین باشد گرچه چندان معتقد نیستم کم کار بودهام و تقریبا سالی یک فیلم داشتم. بیشتر از این راضی هستم که هر آنچه انجام دادم، تصمیم خودم بود و این مسیری است که آن را انتخاب کردم.
او ادامه میدهد: در این مدت بیش از هر چیز، کیفیت کار برایم مهم بود و اگر بیشتر از این کار کرده بودم شاید شرایط به لحاظ کیفی طور دیگری میشد. همین «بی وزنی» هم که اخیراً بازی کردم فیلم خاصی است و اگر اکران بهتری داشت بهتر و بیشتر مورد توجه قرار میگرفت. البته این را هم بگویم که به نظرم بازیگر در یک پروژه، ۲۰ تا ۳۰ درصد میتواند تاثیرگذار باشد - چه به لحاظ کیفی و چه به لحاظ دیده شدن - و فکر میکنم در این بخش شانس با من یار نبود، چون بیشتر فیلمهایی که کار کردم یا در بخش تهیهکنندگی یا پخش آن طور که باید حرفهای و جدی نبودند و مورد توجه قرار نداشتند.
وی در اینباره به جشنواره سیو پنجم فیلم فجر اشاره و اظهار میکند: بعد از کار کردن با چند فیلمساز سرشناس، با دو کارگردان فیلم اولی کار کردم که یکی از آنها برای فیلم «انزوا» بود؛ فیلمی که مورد توجه مردم هم قرار گرفت اما به شکل عجیبی اسم من از کاندیداهای جشنواره خارج شد در حالی که در تماسی تلفنی این موضوع و حتی جایزه گرفتن را به من اطلاع داده بودند ولی بعد اتفاق دیگری افتاد و فکر میکنم همه اینها برمیگردد به قدرت تهیهکننده و مناسباتی خارج از جریان که خیلی تاثیرگذار است. من در آن سال فیلم «آپاندیس» را هم داشتم که در جشنواره فجر انتخاب نشد در صورتی که هم فیلم چند جایزه خارجی گرفت و هم خود من جایزه بهترین بازیگر جشنواره آسیاپاسیفیک را گرفتم. یک مثال دیگر هم به اکران «انزوا» برمیگردد که فقط چند سالن محدود برای نمایش در اختیار داشت و خوب نفروخت. وقتی همه این اتفاقها را کنار هم بگذاریم به نظر میرسد سیستم پخش و تهیهکنندگی نقش زیادی در دیده شدن یک اثر و تلاش یک گروه دارند. در صورتی که میشنویم عدهای میگویند یک بازیگر پرفروش است در حالی که با شرایطی که من تجربه کردم چنین حرفی را اصلا قبول ندارم و معتقدم این پخش است که تعیین میکند چه فیلمی بفروشد و چه فیلمی نفروشد.
کسی میداند «خوابزده» کجا پخش شده؟
دانایی در ادامه به فیلم «بیوزنی» که اخیرا به شبکه نمایش خانگی آمده اشاره میکند و میگوید: «بیوزنی» یک فیلم خاص و چالش برانگیزی بود که در آن بازی کردم و کلا در تمام کارهایی که تاکنون بازی کردهام سعی کردم متفاوت بودن نقشها برایم اولویت داشته باشد. در همین شبکه نمایش خانگی یک سریال به نام «خوابزده» هم دارم که در سه نقش بازی کردهام و بسیار کار خوبی شده، اما آن هم گرفتار همان اتفاقهای قبلی شده است.
او در اینباره میگوید: متاسفانه این سریال به شکلی پخش شده که بعد از 24 قسمت هنوز دقیق نمیدانم کجا باید آن را تماشا کنم. این در حالی است که شنیدهام خود آقای سیروس مقدم (کارگردان)، «خوابزده» را بهترین کار خود میداند ولی ایشان هم کامل نتوانسته سریال را ببیند و به بهانه اینکه فصل دوم سریال بعدا پخش شود فعلا مابقی آن را نگه داشتهاند. اینها شرایطی است که وقتی شما به عنوان یک بازیگر، میخواهید سالم در این حوزه کار کنید باید فراهم باشد تا کار شما دیده شود و توجهها را جلب کند، در غیر اینصورت باید وارد باند بازی و مافیا شوی که من تا به حال تن ندادهام.
ورودم به سینما برای دیده شدن نبود
وی که تاکید دارد هر بازیگری برای داشتن پیشنهاهای بیشتر باید کارهایش دیده شود، در پاسخ به اینکه چقدر دیده شدن و پرکار بودن برایش اهمیت داشته است؟ میگوید: واقعیت این است که من کار خود را در سینما زمانی شروع کردم که تصویرم روی بیلبوردهای تبلیغاتی زیادی درسطح شهر دیده شده بود، یعنی وقتی خیلی از جوانها کارهای تبلیغاتی به آن شکل انجام نمیدادند من در یک زمان 250 بیلبورد شهری داشتم، اما حس و حال آنطور دیده شدن خیلی زود برایم از بین رفت و وقتی به سینما آمدم قصد دیده شدن نداشتم، چون اگر کسی چنین قصدی داشته باشد همین الان هم با اینستاگرام میتواند دیده شود. من اتفاقاً به خاطر اینکه خیلیها میگفتند او یک مدل است تلاش زیادی کردم تا این برچسب «مدل» را از روی خود بردارم که قطعا زمان زیادی برد. آنچه برایم مهم بود و هنوز هم است تاثیرگذاری و اثر خوب گذاشتن آن هم با احترام به مخاطب است.
دانایی به تاثیری که پخش درست سریال شبکه نمایش خانگی میتوانست در کارش داشته باشد تاکید میکند و اضافه میکند: وقتی همه این سالها را مرور میکنم میبینم «کلاه پهلوی» همان قدر که برایم بسیار حسن داشت، معایبی هم داشت چون کارم را سختتر کرد. البته بماند که «کلاه پهلوی» هم کم آسیب نخورد، چرا که در آخرین سال دولت دهم پخش شد یعنی در روزهایی که مردم اقبال زیادی به تلویزیون نداشتند و الان هم به نظرم سریال به نوعی شرایط نیمه توقیف دارد، چون در این سالها خیلی از آثار تلویزیون بخصوص سریالهای تاریخی بارها تکرار شدند و خود مرحوم دُری میگفتند که «کیف انگلیسی» در بازپخش دیده شد، نه در پخش اول. اما این اتفاق برای «کلاه پهلوی» تکرار نشد.
روزهای سخت با جای خالی مادر
او که این اواخر چند پیشنهاد سینمایی داشته ولی برای کار به توافق نرسیده است، در پایان این گفتوگو درباره اینکه روزهای کرونایی را چطور گذرانده و احیانا چه برنامه جدیدی برای کار دارد بیان میکند: طبیعی است که شرایط پیش آمده از شیوع کرونا بر زندگی همه مردم در دنیا تاثیر گذاشته و بر زندگی من هم بیتاثیر نبوده، منتها بجز کرونا تقریبا 6 ماه است که مادرم را از دست دادهام و آنهایی که مرا میشناسند میدانند چقدر رابطه نزدیک و دوستانهای با مادرم داشتم و ضربه بزرگی از این بابت به من وارد شد. من جایزه آسیاپاسیفیک را هم به مادرم تقدیم کرده بودم و نبودشان در این مدت برایم خیلی سخت بود، به همین دلیل سعی کردم در این اوقات بیشتر به خودشناسی بپردازم و در زمینههای مختلف روی خودم کار کنم تا قویتر به مدار درست زندگی برگردم.
انتهای پیام