به گزارش ایسنا، امیر میری (آقامیر)، کارشناس اکوتوریسم و مدیریت صنعت گردشگری در یادداشتی با عنوان «دنیای گردشگری بومی، پیش و پس از کرونا» که در اختیار این خبرگزاری قرار داده است، مروری داشته بر سرنوشت بومگردیها در دو دهه گذشته و به چالشهایی که در پی سیاستگذاریهای کلان کشوری، گریبان این اقامتگاهها را گرفته، اشارهای کرده است.
بومگردیها، خانههایی با معماری بومی، سازگار با محیط زیست و فرهنگ محلی هستند که قرار بود شیوهای از زندگی جمعی و خانوادگی ایرانی را احیا کنند اما حالا فعالان دیرینه بومگردی معتقدند آن هویت، به خاطر سیاستهای اشتباه درحال از دست رفتن است. آنها این زنگ خطر را زمانی به صدا درآوردند که افزایش کمی بومگردیها جزو سیاستها و برنامههای اصلی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شد.
میری در اینباره نوشته است: با وجود اینکه احداث بومگردی در ایران به بیش از دو دهه قبل بازمیگردد و اعضای خوشهسار به عنوان پیشگامان راهاندازی اکوتوریسم و بومگردی در ایران شناخته میشوند، اکنون با توسعه روزافزون این اقامتگاهها چالشهایی بین مالکان، آژانسها و مهمانان وجود دارد.
مهمترین عوامل موثر بر فعالیت اقامتگاههای بومگردی را باید شناسایی و برای دوران پیش رو با کرونا یا بدون آن برنامهریزی کرد.
یکی دو سال پیش گزارشی ضمن برشمردن پنج دسته از عوامل موثر بر فعالیت اقامتگاههای بومگردی و آسیبهای متقابل فعالیت در این حوزه، زیربخشهای هرکدام را نیز ترسیم کرد. با نگاهی نو ضمن برشمردن این عوامل به واکاوی آن نیز میپردازیم. در آن گزارش، ۱- قوانین و مقررات، ۲-عوامل اقتصادی، ۳- عوامل اجتماعی ـ فرهنگی، ۴ - عوامل محیط بومی، ۵ - نیروی انسانی، محورهای اصلی فعالیتهای اقامتگاههای بومگردی معرفی شده بود.
طبق همان گزارش، بحث قوانین و مقررات مربوط به اقامتگاههای بومگردی بیشتر به تصمیمگیران و سیاستگذاران این حوزه و بهخصوص وزارت گردشگری مربوط است.
۱ - نداشتن درک درست از مفهوم و هدف اقامتگاههای بومگردی (اکوتوریسم)، ۲ - توجه بیش از حد به توسعه کمی بدون توجه به توسعه کیفی، ۳ - نبود آموزش در این حوزه، ۴ - نبود نظارت اصولی و ارزیابی صحیح، ۵ - نبود کارشناسان متخصص و آشنا با نحوه اجرای طرح و اعطای مجوز به افراد فاقد صلاحیت، ۶ - تبدیل وزارت گردشگری به متولی و کاستن جایگاه آن به عنوان واحد نظارت، شش محوری هستند که در بخش قوانین و مقررات برای توسعه اقامتگاههای بومگردی چالشزا شدهاند. تصمیمگیران و سیاستگذاران در این بخش درک و شناخت درستی از مفهوم و اهداف ایجاد اقامتگاههای بومگردی نداشتند و لازم است تعریف دقیق و درستی از این واحدها و هدف ایجاد آنها صورت پذیرد.
از سوی دیگر، هدف وزارت گردشگری در سالهای اخیر و همچنین برای سالهای آینده، افزایش تعداد اقامتگاههای بومگردی است و برنامههای این وزارت هم در همین راستا طراحی شده است و برای دستیابی به این هدف، از ابزارهایی مانند پرداخت وام با بهره کم و نداشتن سختگیریهای لازم در ارائه مجوز به سرمایهگذاران استفاده شده که موجب رشد تعداد اقامتگاههای بومگردی بدون توجه به توسعه کیفی آنها شده است.
اما چالشهای تصمیمات فلهای برای بومگردیها چه بوده است؟
۱ - حیات طبیعی و هویت اصیل روستاها را به خطر انداخت و این جریان را که با هدف توسعه پایدار روستاها توسط «خوشهسارها» آغاز شده بود به انحراف کشاند.
۲ - این مساله چالشهای اقتصادی را نیز متوجه بومیها کرد.
گرچه مسؤولان گردشگری کشور بر پیشبرد موازی برنامههای آموزشی و ترویجی تاکید میکنند، با این حال اقدام دیرهنگام وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در این خصوص، حواشی زیادی را پیرامون توسعه کمی اقامتگاههای بومگردی رقم زده است.
در واقع، تشویق روستاییان به ساخت این واحدها برای تحقق دوهزار اقامتگاه بومگردی تا پایان برنامه ششم توسعه، این جریان را از مسیر اصلی خود خارج و گردشگران را نسبت به این دست از اقامتگاهها بدبین کرد.
۳ - عمده آژانسداران حرفهای و توراپراتورها از ادامه فعالیت در حوزه بومگردی منصرف شدند.
۴ - فراهم نبودن دیگر زیرساختهای لازم در مناطق محلی و بومی کمتر شناختهشده که پیشنیاز ورود گردشگران است، در کنار معرفی نشدن این مناطق در شمار مقاصد گردشگری، جوامع محلیِ امیدوار را از کسب درآمد مطلوب بینصیب کرد و حجم زیادی از بدهکار بومگردیها به جامعه بدهکاران ایران اضافه شد.
از سوی دیگر، یکی از اساسیترین و مهمترین فاکتورها برای ورود به بخش بومگردی، بحث آموزش افراد فعال در این حوزه است. از آنجا که احداث اقامتگاههای بومگردی بیشتر در مناطق روستایی و بافت تاریخی شهری صورت میگیرد و بهدلیل اینکه زندگی در این مناطق بیشتر بهصورت سنتی است و مردم نیز نسبت به فرهنگ و ارزشهای خود حساستر هستند، ورود سرمایهگذاران آموزشندیده در این مناطق مشکلات و مسائل اجتماعی-فرهنگی و زیستمحیطی بسیاری را بهوجود آورده است. از سویی، مشارکت نداشتن جامعه محلی و نارضایتی از فعالیت های بومگردی، درگیری و اختلافات زیادی را رقم زده است.
با اینهمه گویا در زمینه آموزش از سوی سازمانهای متولی گردشگری برنامه مشخصی طراحی نشده است و چندگانگی تصمیم وجود دارد و به نحوی شرکتها و موسسات مختلفی سراسر ایران خود را متولی آموزش به بهرهبرداران میدانند.
یکی دیگر از ضعفهای موجود در بخش اقامتگاههای بومگردی، نظارت و کنترل است. این موضوع موجب میشود استانداردهای لازم به صورت کامل اجرا نشود و کیفیت خدمات ارائهشده پایین بیاید. این درحالی است که به باور کارشناسان و اهالی حرفهای بومگردی، تاکید و پافشاری بر اسکان و اقامت و سرو خوراکهای محلی موجب فاصله گرفتن از استانداردهای جهانی در مبحث بومگردی شده است.
بومگردی به خانه مسافر محلی تبدیل شده است. وجود بخش نظارتی در هر کسب و کاری موجب پیشرفت فعالیتهای کسب و کارها خواهد شد. در این زمینه لازم است از تجربیات کشورهای موفق استفاده شود و با تدوین استانداردهای بینالمللی در این زمینه و همچنین تشکیل بخشهای نظارتی فعال بر فعالیت این واحدها و آموزش ارزیابان متخصص، زمینه را برای رشد و توسعه کیفی این واحدها فراهم آوریم. در عین حال، کارشناس متخصص در زمینه پیادهسازی طرح اقامتگاههای بومگردی وجود ندارد و همچنین سرمایهگذاران در این بخش بعضا با اصل موضوع آشنا نیستند.
همین موضوعات سبب شده استانداردهای روز دنیا در این واحدها مورد استفاده قرار نگیرد. از اینرو نیاز است کارشناسان متخصص در زمینه پیادهسازی اقامتگاههای بومگردی در کنار بهرهبرداران این بخش حضور داشته باشند تا با استفاده از تجربیات و مهارتهای این کارشناسان، توسعه اقامتگاههای بومگردی در راستای دستیابی به اهداف تعیینشده صورت گیرد و کیفیت فعالیتهای این واحدها افزایش یابد. پیشگامان بومگردی ایران در خوشهسار، خود یا فرزندانشان تحصیلات گردشگری یا آموزشهای لازم در حوزه اکوتوریست را گذرانده یا خبرگان و مشاوران آموزشدیدهای در کنار خود داشتند.
یکی دیگر از آسیبهای این بخش نیز اعطای مجوز از سوی وزارت گردشگری به افراد فاقد صلاحیت و تخصص در این زمینه است. کارشناسان اعتقاد دارند سرمایهگذاران و بهرهبرداران در این واحدها باید از افراد واجد تخصص و تجربه لازم در حوزه گردشگری باشند تا بتوانند با استفاده از تخصص و تجربه خود، کارآیی بهتر و بالاتری داشته باشند.
از آنجا که بومگردیها ارتباط چهره به چهره با مهمانان دارند و سفیر فرهنگی یک قوم و منطقه به حساب می آیند، در نتیحه بهداشت و سلامت روان در بین مدیران و بهرهبرداران بومگردی از ضروریات است که نبود چنین امر مهمی، «فرهنگ» را مستقیم نشانه می رود.
انتهای پیام