نصرتالله تاجیک در گفتوگو با ایسنا درباره اهمیت سند همکاریهای ۲۵ ساله ایران و چین اظهار کرد: این سند از چند منظر قابل بررسی است نخست افزایش موقعیت بازیگری ایران و تواناییهایی است که در قبال این سند کسب می کند، مساله دیگر حساسیت غربی ها و به خصوص آمریکا و همچنین چگونگی توجیه رسانهها، نخبگان و نیروهای داخلی است که در این اقدام با دولت همراه شوند چرا که در ارتباط با چین ما یک انتخاب راهبردی کردیم که فقط به دلیل فشار حداکثری ترامپ نیست ، بلکه ناشی از تمایل ایران به دنبال کردن نگاه به شرق هم هست. زیرا ترامپ تمام زیر ساخت روابط ما با غرب را که بی مشکل با این بلوک سیاسی هم نبودیم و نیستیم از بین برده و ما برای حفظ جایگاه منطقه و بینالمللی خود تلاش داریم ابزارهای بازی و ایجاد توازن منطقهای را متعدد و متنوع کنیم.
وی تصریح کرد : اما قبل از این ها متاسفانه عکس العملی که بروز داده شد ناشی از عدم مطالعه سند و درز کردن یکسری اطلاعات غلط از سوی یک نشریه نفتی انگلیسی بود البته نشریه (Economist petrolium) گزارش خود را در سال ۲۰۱۹ تهیه کرده بود اما بعد از این که خبر سند همکاری ها منتشر شد رسانه های غربی در گزارشات خود با استناد به این مقاله اعداد و ارقامی را منتشر کردند که در این سند همکاری وجود ندارد و معقول و واقعی نیست مثل این که گفتند چینی ها ۵ هزار نیروی نظامی را برای حفاظت و حمایت از طرح های خود وارد ایران می کنند که این نشان از نادرست بودن این ارقام دارد.
این کارشناس مسائل سیاسی همچنین بیان کرد: هر آدم عاقلی اگر به رویکرد جمهوری اسلامی ایران توجه کند چنین مواردی را نمیپذیرد که ایران به عنوان قدرت منطقهای، نیروی نظامی چینی را برای حفاظت از طرح ها بپذیرد لذا تا حدودی جوسازی شدیدی هم از سوی غربی ها و هم از سوی برخی نیروهای داخلی صورت گرفت که نمونه اش عکس العمل رئیس دولت مهرورز محافظه کاران به این مساله بود که اتفاقا" در افتادن کک به لباس غربیها بی تاثیر نبود و این نشان داد که اهرمهای بازی ایران در مقابل غرب خیلی متفاوت و زیاد هستند. در مجموع تلقی و تبلیغ مستعمره سازی ایران در پرتو این سند همکاری یک سناریوی فریب غربی است که با اقداماتش در مقابل ایران خود را خلع سلاح کرده و با این رویکرد سیاست خارجی ایران انفعالی و تخریبی برخورد میکند تا همچنان ایران را بطور استراتژیک منزوی نگه دارد.
تاجیک با بیان اینکه جریان سازی ها برای این بود که ایران را منفعل کند، خاطرنشان کرد: منهای مفاد داخلی این سند که هنوز رسما" منتشر نشده و باید از سوی مطلعین بدون حب و بغض مورد واکاوی قرار گیرد و فعلا" فقط نسخه هایی غیر رسمی از آن در فضای مجازی به چرخش درآمده معتقد هستم که معمولا سندهای همکاری باعث اصلاح ساختاری می شود، به عبارت دیگر دو کشور اگر بخواهند در سطح بالا و استراتژیک کار کنند نمی توانند هر کدام ساز خود را بزنند بنابراین از آن جایی که چین اگر یکی از قدرت های بلامنازع دهه آینده نباشد یکی از قدرت های مهم و تاثیر گذار در صحنه آینده جهان است ، لذا این یک فرصت تاریخی است. اما لازمه اجرائی کردن این و هر سند راهبردی، انسجام ملی، ثبات در تصمیم گیری، اجرای بلامنازع قوانین، تلاش برای اجرای راهبرد تنش صفر در داخل و خارج، تعبیه سازوکار مناسب اجرائی برای عملیاتی کردن سند، ایجاد سازگاری اجرائی و اداری بین سیستمهای درگیر دو کشور و از بین بردن زمینه های فساد در کشور است که در صورت تحقق آنها خود بطور مستقیم باعث یک انقلاب اداری خواهد شد که الان برخی ناهنجاریهای موجود نظام اداری کشور یکی از مصائب است! اما در مقابل عملگرائی چینی و تعریف کسب قدرت بین المللی از کانال تقویت ظرفیتها و موقعیتهای اقتصادی کشور توسط مدیران چینی که با شاخصه هائی نظیر نظم پذیری، کارآمدی، افزایش بهره وری و کارآئی، سخت کوشی برای نوآوری و کارآفرینی در تولید شناسائی میشوند سبب شد چینیها خود را از این طریق به جامعه جهانی تحمیل کنند که این درس خوبی میتواند برای ما باشد.
این دیپلمات بازنشسته کشورمان اظهار کرد : با توجه به خیزی که چین بر داشته و همچنین رویکردش به مسائل بین الملل و این که توانست از طریق روش های مدیریتی سنتی و درون زا اقتصادش را قوی کند و از این مسیر یک بازیگر مهم گردد، می تواند درسی برای ما باشد که بتوانیم از الگوهایی که چین در اقتصاد بین المللی و همکاری های منطقه ای داشته استفاده کرده و در زیر ساخت های اقتصاد ما تأثیرگذار باشد.
وی ابراز عقیده کرد: این سند همکاری می تواند نقش موثری در اقتصاد ما و همکاری های منطقه ای و بین المللی ما داشته باشد و همچنین با توجه به قدرت ایران به عنوان یکی از بازیگران خاورمیانه می توانیم از این ظرفیت در راستای اجرایی کردن این سند و همکاری های دو و چند جانبه بهره برداری کنیم.
این کارشناس مسائل بین الملل در ادامه بیان کرد: در صورت نهایی شدن این سند می توان آن را بررسی و یا نقد کرد اما اکنون نباید نیروهای داخلی تحت تاثیر القائات غربی ها موضع گیری کنند، این سند در مجموع به افزایش موقعیت بین المللی و قدرت منطقه ای ما کمک می کند. بعضی از منتقدین متاسفانه دانسته و یا ندانسته با بررسی مقایسه ای تلاش دارند این اقدام ایران در سیاست خارجیاش را با مقایسه آمریکا و چین تخطئه کنند! اما در مجموع اگر همه سیئات عالم را برای چینیها و همه محسنات دنیا را به آمریکا نسبت دهیم ، مقایسه نسبت سطح تعامل و حجم اقتصاد و ظرفیتهای سیاسی، اجتماعی، نظامی و امنیتی ایران و چین از یک سو و ایران و آمریکا از سوی دیگر نشان میدهد اگر چه آن دو کشور در پاره ای از زمینه ها دارای فواصلی از یکدیگر هستند اما آمریکائیها در دوران ترامپ هیچ فرش قرمزی برای ایران پهن نکرده اند که ما دست رد به سینه آنان بزنیم بلکه ترامپ به دنبال فروپاشی نه تنها اقتصاد بلکه نظام سیاسی ایران حتی به قیمت تجزیه کشور است و ظرفیتهای سازنده بین ایران و غرب را نیز تحت تاثیر قرار داده و تا حدی هیچ نقطه امیدی بجا نگذاشته است، اما با فرهنگ و شرکتهای چینی شاید بتوان راحت تر به ثبات عملکردی رسید. یعنی منهای اینکه آیا در دید حاکمیتی ایران ظرفیت در هم تنیدگی اقتصادی با غرب وجود دارد یا خیر اما کاستیهای اقتصاد و سیاست و حکومت در چین امروز این کشور را میتواند راحت تر با اقتصاد نزار ایران هم ساز نماید، اگر چه برای دمساز شدن راهی بس طولانی در پیش رو است!
تاجیک یادآور شد: متأسفانه برخی ها در نقد خود تصور می کنند ما انتخاب های زیادی داریم درحالی که با وضعی که ترامپ با تحریم ها به وجود آورده و انفعال خواسته یا ناخواسته اروپا، ما انتخاب های زیادی نداریم. بنابراین در مجموع این یکی از اقدامات خوب دولت در سیاست خارجی اش است که تائیدات حاکمیتی را نیز در حمایت از خود در این زمینه دارد و لذا باید برای اجرائی شدن واقعی و نه روی کاغذ آن که مستلزم اصلاحات ساختاری در اقتصادی کشور است ، تلاش کنیم، رسانه ها و مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی و دانشگاهیان هم باید به دور از حب و بغض به آن بپردازند.
وی در پایان بر اجماع سازی داخلی و تلاش برای اجرایی کردن سند تاکید کرد و گفت: باید تلاش کنیم اجماع داخلی به وجود بیاوریم البته به این مفهوم نیست که همه آحاد ملت باید یک حرف بزنند و موافقت داشته باشند و یا مخالفت نکنند بلکه باید شرایطی فراهم کنیم تا سازمانهای ذیربط و دست اندرکار این سند در صدد کسب حداکثری منافع ملی باشند و منتقدین هم نظر دهند ولی حواسمان باشد که هم بستر، ساختار، ابزار و ساز و کار مناسب طراحی کنیم و هم از غربی ها بازی نخوریم. آنها با هر آنچه که قدرت مانور ما را از منظر عملیاتی و استراتژیک افزایش دهد و بتوانیم سبدی از انتخابهای گوناگون داشته باشیم مخالف هستند!
انتهای پیام