این نویسنده در گفتوگو با ایسنا، درباره ویژگیهای رمانهای عامهپسند و پرفروش و اینکه آیا لزوما یکی هستند و یا گاهی با هم اشتباه گرفته میشوند، اظهار کرد: زمانی که ۱۲ _ ۱۳ سال داشتم، کارهای به اصطلاح عامهپسند میخواندم، البته رمانهای دیگری مثلا «دن آرام» میخائیل شولوخوف را هم میخواندم، من آن زمان متوجه میشدم ساختار داستانهای عامهپسند ایراد دارد، جملهای غلط است و یا خیلی سطحی است.
او در ادامه گفت: کارهای پاورقی و عامهپسند زبان شلختهای دارند و زبان برای آنها بیشتر جنبه ابزاری دارد. بویی از ادبیت در این نوع متنها به چشم نمیخورد، نویسنده تکنیکی ندارد و خیلی سطحی و روان ماجرای هیجانانگیزی را مینویسند. به طور کلی ماجرامحوری، نداشتن تکنیک، ابزار بودن زبان و رابطه علت و معلولی سطحی که گاهی هم چندان منطقی نیست ویژگیهایی است که آثار عامهپسند را از آثار وزین جدا میکند.
امیری خاطرنشان کرد: تنها بازدهی که کتابهای عامهپسند دارد، این است که مخاطب را سرگرم میکند. اگر خوانندهای حرفهای باشد به راحتی مچ نویسنده را میگیرد و میفهمد کجای داستان ایراد دارد.
او سپس بیان کرد: اتفاقی که در کشور ما رخ داده، این است که داستانهای میانهای فاصله بین کتابهای عامهپسند و وزین را پر کرده است؛ این کتابها زبان شسته رفتهای دارند، نویسنده اندیشهای دارد که در کتابش وارد میشود که باعث میشود نسبت به ادبیات عامهپسند سطح بالاتری داشته باشد. این کتابها ماجرامحورند اما عمق دارند.
این نویسنده همچنین اظهار کرد: بهنظرم بودن کتابهای عامهپسند بهتر از نبودنشان است. بودنشان نهتنها ضرری ندارد بلکه میتواند مفید هم باشد. من نمیخواهم کتابهای عامهپسند را بکوبم، بالاخره اینها مخاطب دارند. مردم هم دنبال چنین چیزی هستند، از اندیشه جدید گریزانند، میخواهند با خواندن داستان از بحرانهایی که وجود دارد، دور شوند و داستان برایشان تسکینی باشد. در سینما هم همینطور است و مردم دوست دارند سرگرم شوند.
ناتاشا امیری درباره نگاه تجارتگونه برخی از ناشران نسبت به کتابها که منجر به گسترش تولید کتابهای عامهپسند میشود و اینکه آیا ممکن است نویسندهای برای تأمین معاش به این سمت برود، بیان کرد: باید ببینیم طوفان کرونا چه تغییراتی ایجاد خواهد کرد. فعلا ایدهای درباره ادبیات پس از کرونا ندارم. ناشران همیشه به فکر جیبشان بودند. اما اگر نویسنده بخواهد چنین بنویسد، نشاندهنده سقوط است. اگر نویسنده هنگام نوشتن به مخاطب فکر کند و تصمیم بگیرد عامیانه بنویسد، تعهد نویسندگی را نادیده میگیرد.
نویسنده «هولا... هولا» و «عشق روی چاکرای دوم» افزود: ما همواره مشکل مخاطب داشتیم. مخاطبان اغلب کتابهای خارجی میخوانند و گاه درک درستی هم از این کتابها ندارند. درباره پساکرونا هیچ تصویری نداریم، شاید ناشران پس از این دوره با توجه به وضعیتی که وجود دارد، حتی نخواهند بر روی کتابهای عامهپسند سرمایهگذاری کنند. البته دیدهام در گروههای تلگرامی و واتساپی کسانی میآیند و داستانهای خود را مینویسند، نمیدانم نویسندههای آنها چه کسانی هستند، اما انگار لزومی هم نمیبینند نوشتههایشان در قالب کتاب منتشر شود.
او در پایان گفت: مجموعه داستان جدیدی با عنوان «گربهها تصمیم نمیگیرند» دارم که مجوز نشر گرفته و به زودی در نشر ثالث منتشر خواهد شد. این مجموعه شامل شش داستان است که دوتا از داستانهایش قبلا منتشر شدهاند.
انتهای پیام