قرنطینه نوعی محرومیت از بسیاری از خواستهها و نیازها برای افراد است، همه ما نیاز به آزادی و تفریح داریم، اما کرونا سبب شد تا در این ایام خانوادهها از این نیاز چشمپوشی کنند و تعطیلات را با خشونت سپری کنند، در این شرایط آشنایی با آسیبهای ناشی از خشونت میتواند کمک شایانی به افراد در زمینه کنترل خشونت کرده و آمار خشونتهای خانوادگی را کاهش دهد.
اکبر ولدبیگی در گفت و گو با ایسنا اظهار کرد: پررنگ ترین مسئله اجتماعی در دهه 90 در ایران بحث "خشونت" است که به ویژه در چند سال اخیر به سرفصل مسایل اجتماعی ایران تبدیل شده است و چون همه جامعه را در برگفته از آن به عنوان معضلی ساختاری یاد می شود.
وی افزود: اکنون در اوج بحران کرونا رواج خشونت، بالاترین میزان آسیب اجتماعی است که به عنوان یکی از پسامدها و تبعات منفی ناشی از کرونا تمامی عرصه های جامعه، از جمله خانواده، خیابان ها، رسانه ها و حتی مراکز آموزشی را در برگرفته که نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا فراگیر است.
این جامعه شناس بیان کرد: 75 سال از ساخت تلویزیون می گذرد و متاسفانه نه تنها هنوز نتوانسته هیچ نوع القا مدنی، مصالحه، رویکرد انسانی و متمدنانه را برای انسان به ارمغان بیاورد بلکه بسیاری از جوانان ما ادبیات شفاهی بسیار بدی از تولیدات داخلی و خارجی تلویزون و رسانه یاد می گیرند.
وی ادامه داد: وقتی به خشونت فکر می کنیم فقط نزاع و درگیری خیابانی در ذهن تداعی می شود در حالی که خشونت انواع مختلفی همچون خشونت های کلامی، توهین، تحقیر و روند بروکراسی تحت عنوان خشونت های نرم دارد.
ولدبیگی بیان کرد: از دیدگاه جامعه شناسی، خشونت در جامعه ما ساختاری است و به همین دلیل شامل خانواده و مراکز آموزشی و مدارس نیز می شود، اخیرا بحث قتل های ناموسی که در کشور مطرح شد و یا برخورد نیروهای خدماتی با شهروندان و اقسام خشونت های دیگری که حاکمیت تجویز نمی کند گواه این قضیه هستند.
وی افزود: اکنون در دستگاه هایی چون قوه قضاییه، یک سوم پرونده ها مربوط به خشوت است که استان های خراسان رضوی، کرمانشاه، کردستان، ایلام و آذربایجان غربی صدر نشین تعدد این پرونده ها هستند.
این جامعه شناس اولین راه حل برای کاهش خشونت را خلاء مفقوده سازمان های مردم نهاد در استان کردستان ذکر و تصریح کرد: در نیمه اول دهه 80 در سنندج،100 تشکل غیر دولتی با نیروهای جوان و خوش فکر فعال بودند اما اکنون این نیروهای مدنی را از دست داده ایم.
به عقیده وی اکنون نیاز زیادی به سمن ها در زمینه نزاع و خشونت در جامعه احساس می شود که این سمن ها باید به صورت تخصصی در این زمینه فرهنگ سازی و اطلاع رسانی کنند.
ولدبیگی، صدا و سیما و اظهار نظرهای گاه و بی گاه برخی سلبریتی ها را کانالی برای ترویج خشونت دانست و ذکر کرد: رسانه ها و صدا و سیما باید تولیداتی را که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر کاهش خشونت تاثیر می گذار تولید و پخش کنند.
وی عنوان کرد: متاسفانه با تغییر ساخت قدرت آمریکا، سرکار آمدن گروه های پوپولیسمی و افراطی، انواع خشونت ها رواج یافته است و خشونت علیه رسانه ها و خبرنگاران نیز از جمله خشونت های جدید محسوب می شود که تهدیدات جدی علیه حقوق انسان و دموکراسی به شمار می رود.
به گفته این جامعه شناس، در شناسایی نقاط آسیب، یکی از دلایل اصلی افزایش خشونت در جامعه کاهش نشاط و تاب آوری اجتماعی است، اکنون بدنه کشور را جامعه جوان تشکیل می دهد و هنوز فکری برای تخلیه انرژی این قشر نشده است و این به صورت خشونت در خیابان ها و مراکز به ویژه در زمان هایی که نشاط و تاب آوری کمتر بوده نمود می یابد.
وی ادامه داد: فقر و بیکاری از عوامل تاثیر گذار و اصلی خشونت به شمار می رود؛ مردم بعد از جریان کرونا سرخورده شده اند و خط فقر بیش از اندازه افزایش یافته و در حال پررنگ شدن است، آمارها نشان می دهد که 40 هزار نفر از جمعیت کشور حاشیه نشین هستند، به همین خاطر در چنین شرایطی آسیب اجتماعی به ویژه خشونت نیز افزایش می یابد.
این جامعه شناس، توسعه اورژانس های اجتماعی را از دیگر پیشنهادهای موثر برای کاهش خشونت ذکر و تصریح کرد: اورژانس های اجتماعی باید دارای شماره آسان و خدمات رایگان به ویژه در زمینه خشونت خانگی علیه کودکان و زنان و مشاوران آنلاین در شبانه روز باشد.
وی تاکید کرد: ارگان های بهزیستی، فرمانداری، استانداری، دادگستریی و سایر ارگان ها باید در دوران بحران کرونا و پسا کرونا که نیاز شدید به اورژانس هاس اجتماعی وجود دارد، با تعامل با سمن ها بتوانند راهکاری موثر به جامعه ارائه دهند و فرهنگ سازی کنند.
ولدبیگی، توسعه مراکز فرهنگی و تفریحی، استخرها و فرهنگ سازی برای باشگاه ها ورزشی را در کاهش خشونت موثر دانست و گفت: بستن اماکن تفریحی و ورزشی در شرایط کنونی به منزله باز بودن دریچه های خشونت پنهان است.
به گفته این جامعه شناس، "طرد اجتماعی" بحثی جدید در حوزه اجتماعی است که کمتر به آن پرداخته شده و عبارت است از سیاستی مشخص و مکانیزه که باعث حذف یکسری افراد از جامعه و محروم بودن آن ها از امتیازات سیاسی و فرهنگی می شود، به طور مثال تحلیلگران در آسیب شناسی حملات داعش در اروپا که سرفصل خشونت جهانی بود، به یک نکته رسیدند که داعش مطرودین جامعه، بی خانمان ها، فقرا و اقلیت های مذهبی طرد شده بوده اند که اکنون از جامعه اینگونه انتقام می گیرند.
وی تصریح کرد: گروه هایی که از بدنه ثروت و ورفاه و قدرت و اشتغال طرد و دچار محرمیت اجتماعی می شوند پتانسیل بیشتری برای خشونت دارند.
ولدبیگی معتقد است: پررنگ ترین فاکتورهایی که خشونت را در جهان و ایران به صورت ساختاری گسترش می دهد، فاکتورهای اجتماعی است که گسست، فروپاشی و فقر فرهنگی خانواده، افزایش طلاق، و ... از جمله مولفه های این فاکتور محسوب می شود.
وی خشونت پنهان رسانه ای را نسل جدیدی از انواع خشونت ها ذکر کرد و افزود: پررنگ ترین نوع خشونت امروزی، فضای مجازی است که مطابق آمار پلیس فتا 35 درصد خشونت ها مربوط به فضای مجازی، شامل تهدید به تجاوز، خشونت های صوتی و تصویری، تولیدات پورن و خشن در شبکه های اجتماعی است و این در حالی مطرح می شود که فضای اجتماعی آینه ای از فضای حقیقی است.
این جامعه شناس اطلاع رسانی برای خانواده ها امری مهم در زمینه کاهش خشونت اعلام و خاطرنشان کرد: خانواده درگاه ورود افراد بزه به جامعه است، لذا در ابتدا باید خانواده ها اصلاح شوند.
وی همچنین، کمبود پلیس حرفه ای، توانمند و آگاه، آموزش سواد رسانه ای، برنامه های ساختاری برای کاهش فقر عمومی، گسترش مراکز مشاوره و گسترش اورژانس های اجتماعی با خدمات رایگان، تقویت مراکز مشاوره در مدارس و دانشگاه ها، فیلترینگ ادبی و اخلاقی برنامه های رسانه ها و صدا سیما و کنترل فضای مجازی و ناکامی را از عوامل موثر بر کاهش خشونت دانست.
ولدبیگی یادآور شد: نباید در دوران پسا کرونا فقط احصاء و بازگشایی مراکز اقتصادی هدف نباشد، بلکه همسو با کنترل، باید هوشمندانه عمل کرد، چرا که تمامی افراد جامعه در این دوران دچار افسردگی و آسیب شده اند و مدارای اجتماعی و آستانه تحمل افراد کم شده است.
انتهای پیام