به گزارش ایسنا، سیدمحسن امامی که از سال ۱۳۷۶ در حوزه گردشگری فعال شده است و در کارنامه اش معاون نظارت، امور بینالملل و بازاریابی سازمان ایرانگردی و جهانگردی وقت، مشاور گروه هتل های هما، معاون منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید بم بوده و در دوران ریاست حسین مرعشی، اسفندیار رحیم مشایی و علی اصغر مونسان حکم مشاوره را داشته است و پیش از آن هم کاردار و دیپلمات وزارت امور خارجه بوده و در تنظیم برنامه ملی گردشگری نیز نقش داشته و دبیر کانون ملی هماهنگی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آخرین مسؤولیت رسمی اش به شمار می آید، در گفتوگوی آنلاین با محمدابراهیم لاریجانی ـ مدیرکل بازاریابی و تبلیغات وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ مروری داشت بر صنعت گردشگری در دو دهه اخیر و ابتدا اشاره ای کرد به دیدگاه های عمومی و دستگاه های دولتی به موضوع سفر و گردشگری و دراین باره، گفت: آن سال ها، گردشگری مطالبه عمومی و مردمی نبود. ارتباطی با سازمان های جهانی نداشتیم و هماهنگی با سایر دستگاه ها دشوار بود.
او ادامه داد: آن زمان در گردشگری برهوت بود، سنگ اندازی و موانع زیاد بود، نه دانشگاهی در زمینه گردشگری بود و نه رشته تخصصی. خاطرم هست در دیداری که به مناسبت روز جهانی جهانگردی با آیت الله هاشمی رفسنجانی ـ رییس جمهور وقت ـ داشتیم، به لحاظ این که ایشان شخصیت توسعه گرایی داشتند و به دنبال سازندگی بودند، روی مباحث توسعه هم تاکید می کردند، پرسیدم چرا در الگوی توسعه کشور از موضوع گردشگری مغفول ماندند، ایشان گفتند می ترسیدم موضوع گردشگری را مطرح کنم. تا این حد موضوع گردشگری تابو بود و هر کسی آن را مطرح می کرد مورد هجوم قرار می گرفت، گردشگری مساوی با تهاجم فرهنگی بود. تغییر این فرهنگ کار سختی بود. تا این که با آمدن آقای خاتمی و مطرح شدن موضوع «گفت وگوی تمدن ها»، سال ۲۰۰۱ عنوان «ویزیت ایران» را گرفت.
محمدابراهیم لاریجانی ـ مدیرکل بازاریابی و تبلیغات وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ که این گفت وگو را انجام داد، در ادامه این سخنان اظهار کرد: با وجود اینکه گله ها از گردشگری و دولت زیاد است اما اگر منصفانه نگاه کنیم گردشگری از فضایی که مقام عالی اجرایی کشور که خودشان مسؤولیت شورای انقلاب داشتند و می ترسید از گردشگری صحبت کند، به جایی رسیده که به یکی از شعارهای انتخاباتی رؤسای جمهوری تبدیل شده است. در بیانات مقام معظم رهبری نیز بیش از ده بار توصیه و تاکید درباره گردشگری شده است. ایشان حتی در سفر خراسان شمالی گفتند اولویت تان باید گردشگری باشد. شاید برخی گمان کنند به خاطر مسیر امام رضا (ع) این سفارش را داشته اند، درحالی که اشاره ایشان به ارگ اسفراین بوده و تاکید کرده اند اگر مثل ارگ بم مرمت شود از همه کشورها برای دیدن آن می آیند، یعنی نگاه ایشان فقط زیارتی نیست.
خاطرم هست در دیداری که به مناسبت روز جهانی جهانگردی با آیت الله هاشمی رفسنجانی ـ رییس جمهور وقت ـ داشتیم، پرسیدم چرا در الگوی توسعه کشور از موضوع گردشگری مغفول ماند، ایشان گفتند می ترسیدم موضوع گردشگری را مطرح کنم. تا این حد موضوع گردشگری تابو بود و هر کسی آن را مطرح می کرد مورد هجوم قرار می گرفتاو با بیان این که در این سال ها گردشگری با وجود تمام نقص ها و برخی شکنندگی ها، نبود بودجه، برخی بی مسؤولیتی ها و مسائل سیاسی، سیر رشد را تجربه کرده است، گفت: به لحاظ آماری این سیر رشد نیز برداشت می شود؛ چرا که در سال ۱۳۵۶ تعداد گردشگران خارجی در ایران ۶۰۰ هزار نفر بود، در سال ۱۳۵۷ این عدد به ۵۰۰ هزار نفر رسید و در زمان جنگ صفر شد و در دولت آقای هاشمی رفسنجانی که گردشگری از سر گرفته شد، تعداد گردشگران خارجی به ۷۰۰ هزار نفر رسید، آقای خاتمی، دولت را با حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر که البته برخی این آمار را یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر می دانند، تحویل داد. در دوره احمدی نژاد تعداد گردشگران خارجی به چهار میلیون و ۹۰۰ هزار نفر افزایش یافت، البته برخی هم این آمار را یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر می دانند. قاعدتا این عدد در پایان دولت آقای روحانی باید به ۱۳ میلیون نفر برسد که بنا به دلایلی امسال رو عدد ۸ و میلیون و ۶۰۰ هزار نفر متوقف شد، این تعداد باید امسال ۱۰ میلیون نفر می بود. نمی گویم استحقاق ما این آمار و اعداد است، ولی ما از ترس و تابو به مرحله ای رسیدیم که رؤسای جمهور از صنعت گردشگری در برنامه های خود حرف می زنند.
محسن امامی ادامه داد: ظرفیت گردشگری ایران درحال حاضر ۵۰ میلیون توریست خارجی در سال است، اگر این تعداد گردشگری به کشور وارد شوند و یک هفته در ایران اقامت داشته باشند، هیچ کمبودی به لحاظ جاذبه های گردشگری نخواهیم داشت، البته زیرساخت فنی، بحث دیگری است. اما دو اتفاق افتاد که این رشد در گردشگری شکل نگرفت؛ نخست این که طبق برنامه چشم انداز ۲۰ ساله قرار بود در تمام حوزه ها، کشور اول منطقه باشیم که نیستیم، در گردشگری هم چنین جایگاهی نداریم. هرچند که گردشگری نسبت به سایر بخش ها با وجود سنگ اندازی ها باز هم جلوتر از سایر بخش ها بوده است.
وی مساله دیگری که مانع توسعه گردشگری شد را این چنین توضیح داد: دولت ها در سال های گذشته خیلی علاقمند به توسعه گردشگری نبودند، حرفش را می زنند اما علاقه قلبی ندارند. دلیل آن است که گردشگری در درون خود موجب تحول بسیار بزرگی می شود. اگر بخواهیم ظرفیت گردشگری کشور را افزایش دهیم باید از افراد با ظرفیت تری استفاده کنیم.
امامی در شرح این موضوع مصداقی آورد و گفت: زمانی در بازدید از فرودگاه بین المللی مهرآباد درخواست کردیم کانترهای بررسی گذرنامه و ویزا را تغییر دهند، شش ماه طول کشید تا مسؤولان مربوطه را راضی کنیم و در نهایت هم با پول سازمان ایرانگردی و جهانگردی کانترهای فرودگاه را عوض کردیم، بعد درخواست کردیم ماموران مستقر در آن کانترها را هم عوض کنند، چون برخورد اول در گردشگری خیلی مهم است، آن موقع انگار بی کیفیت ترین آدمها را در پیشانی کار گذاشته بودند. گفتیم اگر این افراد را عوض کنید حقوق شان را هم ما (سازمان ایرانگردی و جهانگردی) می دهیم، یادم هست زمانی پاداش این بخش ها را سازمان ایرانگردی و جهانگردی می داد. همان سال ها در بازدیدی از حرم حضرت معصومه (س) درخواست کردیم سرویس های بهداشتی را سامان دهی تا مورد مصرف توریست باشد، آن موقع که مجتمع بین راهی نبود، چقدر مقاومت کردند. بعضی می وقت ها نمی خواهند زیر بار این تحولات بروند.
وی با انتقاد از مدیریت گردشگری در کشور، اظهار کرد: گاهی از افرادی استفاده شده که منافع شخصی را بر منافع ملی ترجیح داده اند، تا وقتی این رویه ادامه داشته باشد، فرد مناسب گردشگری هم بر سر کار نمی آید. نیروی انسانی یکی از شاخصه های توسعه است، ولی متاسفانه ما هنوز افراد مناسبی برای گردشگری نداریم، آموزش درستی نداریم، شرکت های جهانی نداریم، نه این که مشکل فقط کمبود اعتبار و منابع مالی باشد، مهم تر از آن این است که هنوز فرهنگ مشتری مداری نداریم و نتوانسته ایم جهانی شویم.
عضو هیات مدیره انجمن متخصصان گردشگری ایران افزود: زمانی مقام معظم رهبری به آقای سعیدی کیا ـ رییس پیشین بنیاد مستضعفان ـ فرمودند که هتل های این مجموعه را واگذار کنید، هنوز این اتفاق نیافتاده است. ما برای واگذاری میدان مشق و مهمانسراهای دولتی قانون داریم، اما اجرا نمی شود، برای همین هم دنبال ارتقاء جایگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بودیم.
وی ادامه داد: زمانی پلیس راه در برخی محورها اتوبوس گردشگران خارجی را متوقف کرد، آن موقع در سازمان ایرانگردی و جهانگردی بودم و شخصا برای حل مساله به پلیس راه مربوطه رفتم، دلیل آوردند که خجالت می کشند یک ایرانی از خارجی ها پذیرایی کند، کسر شأن می دانستند، ساعت ها نشستم با آن ها صحبت کردم که این کار یک خدمت است، اگر از این طریق شغل و درآمد برای مردم منطقه ایجاد شود بهتر است یا بیکاری، اعتیاد و فقر بیشتر شود. گاهی لازم است برای توجیه سایرین، نه افراد عادی، بلکه شخصیت های سیاسی وارد لایه هایی شویم. زمانی همه مدیران استانی را به ترکیه بردیم که فقط توالت و مجتمع بین راهی دیدند، آن موقع ترکیه روند رشد و توسعه سریع را آغاز کرده بود، بعد از آن سفر بود که یکسری مجتمع بین راهی در کشور راه اندازی شد. یا تعداد زیادی از مدیران را به ژاپن می فرستادیم و با هزینه آن کشور آموزش می دیدند، الان هم این اتفاق ها باید بیافتد.
مدیرکل بازاریابی و تبلیغات گردشگری درباره چگونگی تحریک تقاضا در صنعت گردشگری سوال پرسید و گفت درحال حاضر تقاضای سفر درآمدی برای صنعت گردشگری ندارد، آیا تحریک تقاضا به این معنی است که مردم را تشویق کنیم تا با خودروی شخصی خود سفر بروند، پس تکلیف راهنما، هتل و آژانس چه می شود؟
امامی پاسخ داد: دولت وظیفه دارد این صنعت را حفظ کند، یکسری از بخش های خصوصی نابود شده اند، قول هایی هم که داده اند دردی را درمان نمی کند، اصلا پول دادن و بسته دادن خیلی ارزش ندارد. باید تقاضای سفر را افزایش دهیم. زمانی به آقای ربیعی که وزیر رفاه بود و به آقای شریعتمداری که وزیر کنونی است گفتم هزینه های دارو و درمان تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی را بررسی کنید؛ سازمان تامین اجتماعی سال ۹۸ حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان هزینه دارو و درمان کرده است، برای آن ها در مقاله ای علمی اثبات کردم و نسخه ای از آن را برای آقای جهانگیری فرستادم که براساس تجربیات جهانی اگر ۱۰ درصد از این پول، یعنی ۴ هزار میلیارد تومان را خرج سفر کنید مردم دیگر مریض نمی شوند که اینقدر هزینه صرف دارو و درمان شود.
وی افزود: دولت مرتب افزایش نقدینگی می دهد که تورم وحشتناکی را سبب شده است، وقتی نقدینگی را افزایش می دهید ما به ازای آن خدمت و تولیدی وجود ندارد. دولت می تواند به جای افزایش نقدینگی خدمت بدهد، مثلا بخشی از افزایش حقوق را برای خدمات سفر اختصاص دهند. به آقای مونسان ـ وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ و رؤسای قبلی هم بارها گفتم نباید از سازمان برنامه بودجه بخواهیم بودجه گردشگری را اضافه کند، اتفاقا باید بخواهیم بودجه را کم کنند و این سازمان چالاک شود، در عوض بخشی از بودجه ای که به سایر وزارتخانه ها و سازمان ها می دهند را به خدمات سفر اختصاص دهند.
او یادآور شد: توان اقتصادی خانواده ها برای سفر کم شده است، برای همین سفر می روند ولی هتل نمی روند. باید به جای این که از سازمان برنامه و بودجه و دولت طلب پول کنیم و بعد هم آن پول به دست اهل اش نرسد و مافیا درست شود، باید تقاضای سفر را در بخش داخلی تحریک کنیم. باید سراغ مجموعه هایی مثل سازمان های تامین اجماعی و بازنشتگی برویم و بخواهیم یک بخشی را از هزینه کردها و بودجه های خود را به سفر اختصاص دهند، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری هم با همکاری بخش خصوصی برای اجرای این سفرها برنامه ریزی کند تا توزیع درآمد و افزایش سفر اتفاق افتد.
سازمان تامین اجتماعی سال ۹۸ حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان هزینه دارو و درمان کرده است، براساس تجربیات جهانی اگر ۱۰ درصد از این پول، یعنی ۴ هزار میلیارد تومان را خرج سفر کند مردم کمتر مریض می شوند که این همه هم خرج درمان و دارو نمی شوداین استاد دانشگاه با اشاره به اینکه محدودیت های کرونا عطشی را در داخل و خارج از کشور برای سفر ایجاد کرده است، دو برنامه کوتاه و بلندمت را پیشنهاد کرد و گفت: تا زمانی که ویروس کرونا شایع است باید برنامه کوتاه مدتی با عنوان «زنجیره اطمینان» داشته باشیم و به مردم اطمینان دهیم افرادی که در این زنجیره قرار می گیرند گرفتار ویروس کرونا نمی شوند.
امامی برای برنامه بلندمدت پیشنهاد کرد: باید آسیب های ناشی از کرونا به کل کسب و کار و روحیه مردم را با افزاش سفر جبران کنیم و برای حجم عظیمی از سفرها برنامه ریزی داشته باشیم، مثلا با فروکش کردن ویروس کرونا، دست کم هر ماه یک جشنواره بزرگ در یک مقصد مهم گردشگری و بعد هم در مقصدهای کوچکتر برگزار کنیم که انگیزه ای برای سفر باشد. در بُعد بین الملل، همه چشم ها دوخته شده که کدام کشور می تواند این حجم از تشنگی سفر را پاسخ دهد، باید بلافاصله برای حضور فعال تر از گذشته در نمایشگاه های بین المللی برنامه ریزی کنیم، زنجیره خدمات را پای کار بیاوریم و سناریویی نوشته شود.
وی با انتقاد از بی توجهی به بخش تبلیغات گردشگری، اظهار کرد: معمولا می گویند وقتی کار کساد است بیشتر تبلیغ کنید، اینجا موقعی که بودجه کم می آید اولین بخشی که تعطیل می شود تبلیغات است. باید به دنیا بگوییم ما هنوز هستیم، باید خودمان را آماده می کنیم.
عضو انجمن متخصصان گردشگری درباره ضعف گردشگری سلامت نیز گفت: کیفیت خدمات پس از درمان، نقطه ضعف گردشگری سلامت ایران است، باید آن را برطرف کرد؛ چرا که هند و ترکیه سریع درحال تبدیل به مقصدی برای گردشگری سلامت هستند، ولی ما حتی به افعانستان نتوانستیم خدمات درمانی بدهیم.
این کارشناس گردشگری در پاسخ به این سوال که با توجه به سن بالای گردشگری ایران آیا ریسک سفر با شیوع ویروس کرونا بالا نرفته است؟ آیا ممکن است تغییری در سن توریست ها اتفاق افتد، اظهار کرد: در حوزه اروپا و آمریکا اگر خودمان هم بخواهیم گردشگر جذب کنیم، آن ها خودشان مانع می شوند. گردشگران این مناطق به خاطر سن بالایی که دارند اغلب تحت پوشش بیمه هستند و بیمه به آن ها اجازه ریسک نمی دهد، در نتیجه باید پروتکل هایی را تنظیم کنیم که آن ها اعتماد کنند. اما تعداد گردشگرانی که از این مناطق به ایران سفر می کنند، خیلی محدود است، حداکثر توریست ورودی ایران از اروپا و آمریکا شاید به عدد ۱۰۰ هزار نفر نرسد، بنابراین در جغرافیای دیگر و روی محصولات دیگری در طبیعت گردی و گردشگری متمرکز شد، روی کشورهای آسیایی و حوزه CIS (مستقل و مشترک المنافع) بیشتر کار کرد و موانع سفر توریست های انفرادی را برداشت.
وی تاکید کرد: در گردشگر داخلی باید توزیع مکانی و زمانی سفر اتفاق افتد، باید تعطیلات زمستانی را به اجرا گذاشت و برای توریست خارجی باید مقاصد گردشگری را افزایش داد.
دبیر پیشین کانون ملی هماهنگی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری افزود: ما مقداری از گردشگری داخلی غافل بودیم، مقداری هم گردشگری بین المللی را تخریب کردیم، مثل جریانی که برای سفارتخانه عربستان افتاد و گردشگران این کشور را از دست دادیم. عراق بازار خوبی است که جایگزین شد، باید مراقبت کنیم آن را از دست ندهیم.
امامی گفت: بی تعارف اگر دولت بخواهد به گردشگری کمک کند، نه لازم است پول بدهد، نه زیرساخت ایجاد کند، فقط باید ایران هراسی را از بین ببرد، وقتی توریست بیاید بخش خصوصی روی زیرساخت سرمایه گذاری می کند. باید در حوزه سیاست خارجی، ایران هراسی و معرفی ایران، یکدست و یکصدا بود.
انتهای پیام