مهدی نجفزاده، در گفتوگو با ایسنا، در خصوص اعتراضات آمریکا، اظهار کرد: قضیهای که اتفاق افتاده را باید در سه سطح تحلیل کنیم، اول اینکه یک وهله تاریخی است، از این لحاظ که جامعه آمریکا قومیتها و فرهنگهای مختلف را به خود جذب میکند و یک دیگ صدجوش است، بنابراین این وهلههای تاریخی، قدرت جذبکنندگی آمریکا را بیشتر میکند.
وی افزود: این موضوع در مقایسه با اتفاقات دیگری که برای سیاهپوستان اتفاق افتاد، مانند قتل لوترکینگ یا نقطهآغاز جنبش سیاهها که یک مخالفت علمی با موضوع و سیاست سفیدپوستان بوده، قدرت جذبکنندگی آمریکا را بالا میبرد، بنابراین از این لحاظ یک وهله تاریخی است، برای اینکه آخرین خاکریزهایی که رگههایی از نژادپرستی یا سیاستهای تبعیضآمیز دارد را از بین میبرد و یک گام به جلوتر است.
نجفزاده بیان کرد: دوم اینکه لیبرالیسم در پاسخ به بحرانهایی که برایش اتفاق میافتد، انعطافپذیرتر از دیگر ایدئولوژیها مانند نازی، مارکسیسم و ایدئولوژیهایی است که با لیبرالیسم مصاف میکنند. پاسخهایی که لیبرالیسم به بحرانهایی که برای خودش ایجاد میشود، ارائه میکند، یک گام به جلو است. لیبرالیسمی که در آمریکا در قرن نوزدهم شایع بود، از قرن هجدهم بسیار متفاوت شده است، به این دلیل که در پاسخ به بحرانهایی که اتفاق میافتد، راهکارهایی ارائه میشود و این راهکارها را خود لیبرالیسم میپذیرد، بنابراین در سطح دوم نیز یک گام جلوتر است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در سطح سوم منازعه بسیار سترگی بین آمریکا، روسیه و دیگر ایدئولوژیها وجود دارد، از این لحاظ نیز نتیجهای که به بار بیاورد، منازعه آینده آنها را روشن خواهد کرد، بنابراین احتمال این وجود دارد بخشی از این مخالفتهایی که با سیاستهای ترامپ یا ایالات متحده در دنیا میشود یا این شعار که من نمیتوانم نفس بکشم، منازعه را به مرور زمان پررنگتر و ایدئولوژیکتر خواهد کرد.
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: از لحاظ خُرد وقتی به خود قضیه هشت دقیقه نگاه کنیم، بسیار مساله انسانی مهمی بوده و همه دنیا را آزار داده، اما لیبرالیسم قادر به حل نتایجی که به بار خواهد آورد، هست. نباید شتابزده برخورد کرد که لیبرالیسم و ایالت متحده آمریکا در حال رسیدن به بنبست است. پاسخهای که ارائه خواهد کرد، مثبت خواهد بود تا بتواند تنوعپذیری را در جامعه آمریکا بیشتر کند.
وی در خصوص تاثیر اعتراضات آمریکا بر انتخابات این کشور، گفت: با آمدن ترامپ چند شکاف اساسی شکل گرفته، یکی اینکه ایالت متحده میل به درون یا برون داشته باشد. همه رئیسجمهورهایی که قبل ترامپ بودند، بسیار تمایل داشتند، موضع ایالت متحده را در دنیا به صورت قدرتمند حفظ کنند و راهکارهایی که ارائه میکردند راهکارهای متعددی بود.
نجفزاده اضافه کرد: به طور مثال جرج بوش بیشتر در دنیای تکقطبی حرکت میکرد، تاکید اوباما بیشتر روی چندجانبهگرایی البته با رهبری ایالت متحده آمریکا بود، ترامپ نیز نگرشهای ناسیونالیستی را در جامعه آمریکا دامن زده و ما الان این منازعه را میبینیم، علیرغم اینکه چنین مسالهای میتواند روح جامعه آمریکا را برنجاند یا متحول کند، اما در درازمدت به این بستگی دارد که چگونه قابل حل شده، دلجویی شود و تنوعپذیری را پاسخ دهد. یک شکاف، منازعه بین ناسیونالیسم و سیاستهای جامعه ایالت متحده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ایالت متحده آمریکا دارد به لاک خود برمیگردد و تلاش میکند سیاستهای داخلی خود را بیشتر تقویت کند، عنوان کرد: این موضوع واکنشهایی هم در جامعه داشته است. وقتی بازگشت ناسیونالیسم وجود داشته باشد، بسیاری از گروههای حاشیهای، گروههای به حاشیه رانده شده یا گروههایی که احساس ضعف میکنند، به سخن در میآیند.
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: طبیعی است که بعد چهار سال که ترامپ آمده و سیاستهایی را اعلام کرده، کمی فضای جنبشگونهای را برای گروههای اقلیت به وجود آورده، یعنی گروههایی که قدرت جذبپذیری آنها به ناسیونالیسم آمریکایی بسیار قوی نیست یا کمتر از آمریکاییهایی است که سفیدپوست نامیده میشوند، بنابراین بستگی دارد چگونه حل خواهد شد، یک شمشیر دولبه است که میتواند به ضرر یا نفع ترامپ تمام شود.
وی ادامه داد: اگر بتواند پاسخهای مستدلی ارائه و همبستگی اجتماعی را در جامعه آمریکا تقویت کند، به نفع ترامپ خواهد بود، اما اگر این شکاف گسترش پیدا کند، به منازعه تبدیل میشود که این منازعه در طول دوره ترامپ وجود داشته و جامعه مدنی، تحصیلکردهها و روشنفکران جامعه آمریکایی چندان به رویکرد ترامپ متمایل نیستند، اما تنها بخش اندک یا سطح روبنای جامعه آمریکا گرایشهای بیشتری به حقوق بشر جهانی دارند، با این وجود جامعه آمریکا خواستهای درونی نیز دارد که باید ببینیم رویکرد ترامپ تا چه اندازه به نفع این گروههای عامه مردم آمریکا تمام شده است.
نجفزاده اضافه کرد: الان نمیتوانیم بیان کنیم که این به نفع یا ضرر ترامپ تمام خواهد شد، زیرا ترامپ الان دموکراتها را متهم میکند که شما با همدستی چین و روسیه به این مساله دامن میزنید و قصد دارید مساله داخلی را بینالمللی کرده و موضع آمریکا را ضعیف کنید، بنابراین این موضوع میتواند نشانههایی را به جامعه بفرستد که به نفع ترامپ باشد. از طرف دیگر اگر دموکراتها بتوانند گفتمانی درست کنند که جامعه آمریکا را به خصوص حداقل در موضع گروههای اقلیت سیاه و اسلامی که اقلیت ضعیفی نبوده و قدرتمند و تاثیرگذار هستند را با شعارهایی که وجود دارد، به خود جلب کند، آن زمان میتوانیم بگوییم جو بایدن پیروز خواهد شد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: جو بایدن مقداری در موضع ضعف قرار دارد، زیرا اوباما توانست این گفتمان را ایجاد کند و قدرت جذب فراوانی داشت، اما جو بایدن مقداری خالیتر بوده، بنابراین بستگی دارد این گفتمان ایجاد شود و اینکه آیا خواهد توانست بر جستارهای داخلی و گروههای عامیانه جامعه آمریکا غلبه پیدا کند و موفق شود.
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: نتایج بحرانهای لیبرالیسم مهمتر از خود بحرانها است. بحرانها حل خواهد شد و نمیتوان گفت جامعه آمریکا در حال رفتن به سمت دودستگی است. الان رویکردهایی که اتخاذ میشود نشان میدهد دارد فضا را برای گروههای اقلیت بازتر میکند تا بتوانند قدرت بازیگری بیشتری داشته باشند.
انتهای پیام