رضا سلطانی در گفت وگو با ایسنا، با بیان اینکه به مفهوم توسعه در سال های ابتدایی بسیار تک بعدی نگریسته شد، اظهار کرد: قبلا توسعه فقط تکنولوژی، صنعتی و اقتصادی تلقی می شد، اما با شروع جنگ های جهانی و کشته شدن یکصد میلیون انسان، مفهوم توسعه ابعاد بیشتری پیدا کرد.
وی افسردگی، اضطراب، قتل و جنایت، طبقه بندی های ناهمخوان اجتماعی و ظلم را از جمله تبعات جنگ های جهانی دانست و افزود: سازمان ملل نگاه تک بعدی به پیشرفت و توسعه را عامل شکل گیری جنگ های جهانی معرفی کرد و جوامع بعد از جنگ با انواع و اقسام اختلالات روان شناختی و مشکلات اقتصادی مواجه می شوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان، با اشاره به تاسیس یونسکو بعد از جنگ جهانی دوم، یادآور شد: سازمان ملل از طریق یونسکو توسعه علمی و آموزشی و فرهنگی را مطرح کرد، یعنی اگر بخواهیم هنرها و آداب و رسوم و مسائل روان شناختی و روحی افراد را در نظر نگیریم و فقط به توسعه اطلاعاتی و تکنولوژی و صنعتی بپدازیم، با دنیایی پر از رنج و نابرابری و ظلم و جنایت و خون ریزی مواجه خواهیم شد.
این دکترای روانشناسی، توسعه فرهنگی را توسعه در ابعاد متعدد اخلاقی و اقتصادی و سیاسی و مردم شناختی دانست که انسان را در بر می گیرد و گفت: یکی از ابعاد مهم توسعه فرهنگی در جوامع این است که مردم براساس عقلانیت و استدلال و منطق زندگی می کنند. در واقع اگر زندگی براساس شناخت و استدلال و منطق را بسط دهیم دیگر آسیب های اجتماعی و روان شناختی نخواهیم داشت.
وی با بیان اینکه انسان در توسعه فرهنگی رویکردی مثبت به پدیده های دنیای پیرامون خود دارد، تصریح کرد: در جوامعی که دارای توسعه فرهنگی هستند، مردم در ابراز وجود خودشان براساس بافت های فرهنگی و اخلاقی از آزادی برخوردارند و اقوام با فرهنگ های مختلف تعامل و تبادل فرهنگی دارند.
سلطانی، ماجرای «رومینا» را نتیجه وجود پرخاشگری هوشمندانه در برخی از خرده فرهنگ ها دانست و اضافه کرد: شدت عصبانیت پدر رومینا نشان می دهد که او با هیچکدام از روش ها و راهبردهای مقابله با هیجان آشنا نبوده و آگاهانه و مسئولانه و آزادانه از این رویکرد استفاده کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان، با بیان اینکه برخی از افراد مهارت کنترل و تنظیم هیجان را ندارند، گفت: زمانی که فرد هیجانی می شود، کوچکترین کنترلی بر هیجانات خود ندارد.
وی ظلم واقع شده در حق رومینا را نتیجه عدم مهارت کنترل هیجانات پدر دانست و عنوان کرد: این دختر معصوم نیز هیچ پناه و راهبردی برای حل مسئله نداشته و لذا نقص مهارت های روان شناختی زندگی هم در پدر و هم در دختر دیده می شود. آن پسر که با اختلاف سنی ۱۶ سال وارد فاز ارتباطی با یک دختر شده و زمینه خشم پدر رومینا را فراهم کرده نیز حتما با عدم مهارت های ارتباطی و روان شناختی مواجه بوده است.
این روانشناس، ماجرای رومینا را کشکولی از عدم مهارت های زندگی و ارتباطی و روان شناخی دانست و تصریح کرد: افرادی که در خانواده اصلی خودشان به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی ارتباط خوب و مثبت و سازنده و شکوفاکننده ای با والدین خود نداشته باشند و خانواده محیطی امن برای آنان نبوده است، بیش از سایر افراد مستعد ورود به ارتباطات آسیب زا و غیر متناسب هستند تا عاطفه نداشته را کسب کنند.
سلطانی، مدرسه را خانه دوم افراد دانست و یادآور شد: بنیاد شخصیتی فرد باید در کودکستان و دبستان با مهارت های زندگی عجین شود و لذا در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به دنبال افزایش مدت حضور کودکان در مدرسه هستند تا از طریق کلاس درس مهارت های زندگی و روان شناختی را منتقل کنند.
وی مردسالاری را از جمله خرده فرهنگ های حاکم در برخی از جوامع دانست و خاطرنشان کرد: در چنین خرده فرهنگ هایی، زنان و دختران هیجانات ضعف مانند غم و ترس و تعجب و ابهام از خودشان نشان می دهند، اما در خرده فرهنگ هایی که زن و مرد شان اجتماعی یکسان دارند و حتی جایگان زنان نسبت به مردان بالاتر است، شاهد هیجانات ضعف در مردان هستیم و زنان خشونت بیشتری بروز می دهند لذا خرده فرهنگ ها در شیوه ادراک و ابراز هیجان بسیار اثرگذار هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان، صیانت از خانواده با هر روش هیجانی را غیر قابل تایید دانست و گفت: مردان در جوامع مردم سالار اجازه ندارند هر روشی را درباره خانواده خود به کار ببرند، زیرا خداوند به همه انسان ها عقل داده و انسان باید ذهن آگاهی داشته باشد، یعنی هر لحظه باید بر اعمال خود آگاه باشد.
این دکترای روانشناسی، از مردان خواست امنیت روانی در خانواده ایجاد کنند و افزود: مردان باید رفتارهای تکانشی خود را مدیریت کنند و هیجان خشم خود را بروز ندهند تا از خانواده خود صیانت کنند.
وی دوره بالغ شدن را یک دوره بحرانی در فرایند رشد انسان دانست و یادآور شد: در این دوره نوجوانان با افکاری مواجه می شوند که بسیار جدید است و حس مسئولیت پذیری و عزت نفس و استقلال فکری و تصمیم گیری پیدا می کنند لذا دوره بلوغ نیازمند امنیت روانی است و نوجوان باید از والدین عواطف همدلانه دریافت کند، اما متاسفانه بسیاری از والدین تعامل و همدلی با فرزندان را یاد نگرفته اند.
انتهای پیام