دوران حیات امام خمینی (ره) را میتوان به چهار مرحله تقسیم کرد:
الف) دوران تولد و خردسالی (۱۲۸۱ تا ۱۲۹۶ ه. ش)
سیدروح الله مصطفوی ملقب به امام خمینی در روز بیستم جمادی الثانی ۱۳۲۰ هجری قمری مطابق با ۳۰ شهریـور ۱۲۸۱ هجری شمسی، در شهرستان خمیـن، در خانوادهای اهل علم، هجرت و جهاد و خاندانی از سلاله زهـرای اطهر (س) و اجدادی که در کار هدایت مردم و کسب معارف الهی کـوشیده بودند، متولد شد. پـدر ایشان، پـس از آنکه سالیانی چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـی را فرا گرفته و به درجه اجتهاد نایل آمده بود، به ایران بازگشت و در خمیـن ملجأ مردم و هادی آنان در امور دینی بـود. در حـالیکه بیـش از ۵ مـاه از ولادت این طفل نیکو سرشت نمیگذشت، طاغوتیان و خـوانیـن تحت حمایت عمال حکومت وقت ندای حق طلبی پـدر را که در برابر زورگوییهایشان به مقاومت برخسته بود، با گلوله پاسخ گفتنـد و در مسیر خمین به اراک وی را به شهادت رساندند.
امام خمینی در اوان کـودکی با رنج یتیمی قرین و با مفهوم شهادت عجین شد. سپس دوران کـودکـی و نـوجـوانی را تحت سرپرستی مادر مـؤمنهاش، که خـود از خاندان علم و تقوا و از نوادگان مـرحوم آیتالله خـوانسـاری بود، و همچنیـن نزد عمه مکرمهاش که بانـویی شجاع و حقجـو بـود سپری کرد. اما در سـن ۱۵ سالگی از نعمت وجود آن دو عزیز نیز محروم شد.
ب) دوران کسب علم و تهذیب و تدریس (۱۲۹۷ تا ۱۳۴۱)
ایشان به تحصیل علوم دینی پرداخته و اندکی پـس از هجرت آیتالله العظمی حاج شیخ عبد الکریـم حائری یزدی (۱۳۰۰ ه. ش) امام خمینی نیز رهسپار حـوزه علمیه قـم شد و مراحل تحصیلات تکمیلی علوم حـوزوی را نزد اساتید حـوزه قـم طـی کرد و به عنوان یکی از مـدرسین و مجتهدین صاحب رأی در فقه و اصـول و فلسفه و عرفـان و اخلاق شناخته شد. ایشان طی سالهای متمادی در حوزه علمیه قـم به تدریس فقه، اصـول، فلسفه و عرفان و اخلاق اسلامی پرداخت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب به ۱۴ سال در مسجـد شیخ اعظـم انصاری (ره) معارف اهل بیت و فقه را در عالیترین سطوح تدریس کرد و در نجف اشرف مبانـی نظری حکومت اسلامی را در سلسله درسهای ولایت فقیه ارائه کرد.
ج) دوران مبازره و تبعید (۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷)
مبارزات امام از آغاز نـوجـوانـی آغاز شد و درسالهای بعد، به اشکال مختلف ادامه یـافت؛ محکوم کردن غارتگریها و ظلمهای شاه و پیمانهای شاه با اسراییل و دخالتهای امریکا در امور کشور، افشاگری علیه لایحه کاپیتولاسیون، افشاگری اصلاحات مورد نظر امریکا (انقلاب سفید شاه) اهم مبارزات امام بود؛ در سال ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱ که ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی شاه پیش آمد مبارزه امام با آن شدت گرفت.
تا اینکه رژیم مستبد شاه در سال ۱۳۴۲ هـ.ش امام را دستگیر و این امر به قیام ۱۵خرداد ۴۲ منجر شد. مواضع سرسختانه امام خمینی علیه لایحه کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳ هـ.ش سبب شد که رژیم شاه ایشان را مجدداً دستگیر و ابتدا به ترکیه و پس از آن به نجف تبعید کند. پس از محاصره منزل امام در ۲ مهر ۱۳۵۷ توسط بعث صدام، امام قصد عزیمت به کویت کرد، ولی کویت ممانعت کرد فلذا ۱۴ مهر به پاریس مهاجرت کردند و با محدودیتهای دولت فرانسه، قصد داشتند که اگر ناگزیر شدند، از فرودگاه کشوری به فرودگاه کشور دیگر بروند.
امام در تبعید همواره به روشنگری مردم نسبت به خیانتها و جنایتهای رژیم پرداخت و با اوج گیری اعتراضات در سالهای ۱۳۵۶ الی ۱۳۵۷ هـ.ش سرانجام مبارزات ایشان به ثمرنشست و در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی ایران به رهبری ایشان و به مددالهی به پیروزی رسید.
د) دوران زعامت و امامت ده ساله انقلاب اسلامی (از بهمن ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۶۸)
امام پس از ۱۴ سال تبعید ومبارزه به وطنی بازگشتند که فرودگاهش در محاصره دژخیمان شاه و مسدود بود ولی به علت شعلهور شدن انقلاب، ناگزیر به بازگشایی شدند و امام در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، با استقبال چند میلیونی از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا وارد ایران شدند.
امام دولت منصوب شاه را غیر قانونی اعلام و شورای انقلاب را تشکیل دادند وسپس با فرمان ریختن مردم به خیابانها وشکستن حکومت نظامی در ۲۱ بهمن ۵۷، مانع کودتای نظامی آمریکا شدند و در ۲۲ بهمن رژیم ستم شاهی فروپاشید و امام اعلام کردند تا ادارات باز و امورات مردم عادی شود وکمتر از دوماه بعد مردم برای اولین بار در ۱۲ فروردین ۵۸ در انتخابات آزاد شرکت و با ۹۸ درصد به استقرار جمهوری اسلامی رای دادند. امام در ماههای اولیه به تشکیل نهادهایی برای کمک به محرومین، محرومیت زدایی، ریشه کنی بیسوادی، بسیج مردمی، نهاد پاسداری از انقلاب فرمان دادند.
با انتخاباتهای مختلف، مراکز سیاسی شکل گرفتند. در طول ۲۰ ماه پس از پیروزی انقلاب، فتنههای درگیریهای تجزیه کردستان، گنبد، خلق عرب، کودتای شریعمتداری، کودتای نوژه، ترور اندیشمندان اسلامی و انقلابی و فتنه بنیصدر صورت گرفت که همگی با درایت امام، خنثی و کشتی انقلاب از تلاطم توطئههای جمیع دشمنان نجات یافت تا اینکه سلطهگران جهانی، به گزینه جنگ روی آوردند و با تحریک وحمایت صدام، آتش جنگ هشت ساله در ۳۱ شهریور ۵۹ بر سرکشور باریدن گرفت و فتنه تبانی بنیصدر رئیس جمهور و منافقین خلق نیز شرایط را بحرانی کرد تا اینکه امام فرماندهی کل قوا را از بنیصدر سلب و نهایتاً وی که عدم کفایت سیاسیاش نیز مصوب شده بود، زنانه از کشور گریخت و با اعلام جنگ مسلحانه از سوی منافقین، ترورها وشهادت و خونها جاری شد.
ترورهای خیابانی و نیز شهادت رجایی رئیس جمهور محبوب و باهنر و بهشتی و یارانش و شهدای محراب، شرایط سختی را در کشور ایجاد کرد. اما مقاومت مردم با رهبر مقاوم تداوم یافت و با نثار خونها در دفاع مقدس، سرزمینهای تصرفی نیز آزاد شد، اما بر اثر فشار سیاسیون واداده و برخی نظامیون خط مقدم ندیده خسته، امامی که تا ۲۰ سال طول کشیدن جنگ تحمیلی را به جان پذیرفته بود، به یک باره جام زهر را نوشید و قطعنامه را پذیرفتند و پس از جنگ نیز فرمان بازسازی کشور را دادند و دفاع از اسلام در برابر توطئه انگلیس و غرب و اعلام حکم ارتداد و کشتن سلمان رشدی مرتد دادند و در سال اخر عمرخود نیز قائم مقام خود را که فردی ساده لوح بود و محفلش کانون مفسده شده بود عزل کردند و دستور تدوین، اصلاح و بازنگری قانون اساسی را دادند.
دوران ممات امام خمینی (ره) را نیز میتوان به چهار مرحله تقسیم کرد:
مرحله اول، شوک رحلت، تأثر و وداع ملت
علیرغم اینکه ملت ایران، در جریان بیماری امام و عمل جراحی وی قرارگرفته بودند و تصاویر بعد از عمل را دیده بودند و برای سلامتی کامل ایشان دعا میکردند و امید به تداوم امامت جامعه داشتند، خبر ارتحال ایشان، شوک سنگینی بر جامعه وارد کرد، ایران و برخی نقاط جهان، یک پارچه سیاهپوش شد گو اینکه پدر واقعی خویش را از دست داده است. طی حدود دو شبانه روز جمعیت میلیونی برای وداع با پیکر امام به مصلی امام خمینی (ره) مراجعت کردند و در نقاط مختلف کشور نیز مجالس عزا برپاشد و در فراق ایشان گریستند و تداوم راهش را فریاد برآوردند گرچه بعضاً تشریفات برای پیکر برخی سیاسیون دنیا، مانند حافظ اسد برگزار شده بود و هیئتهای دیپلماتیک به نوبت سرتابوت حاضر میشدند ولی وداع مردمی و گسترده با امام در جهان بیسابقه بوده است.
مرحله دوم، روز تشیع بی نظیر پیکر (روز ۱۴ خرداد)
میلیونها نفر از ملت امام خود از دست داده و مصیبت زده، موفق میشوند خود را به مراسم تشییع امام برسانند و طولانیترین و باشکوهترین تشییع تاریخ را رقم بزنند و میلیونها نفر نیز غمبار و اشکریزان، به تماشای صحنه جانکاه بنشینند. تشییعی که از شدت غم، دهها نفر غش کردند و به علت فشار جمعیت بارها، امکان تدفین میسر نشد و نهایتاأ با تدابیری خاص، آن امام قلوب، «بادلی آرام و قلبی مطمئن» در کنارشهدا، قرارگرفتند و بدین نحو یک حادثه بینظیر تاریخی در جهان رقم خورد، که پیش از آن دنیا شاهد چنین ارتباط عمیق امت و امام نبود و پس از آن نیز به گونه دیگری برای شهید حاج قاسم سلیمانی، سرباز امام خمینی (ره) و فرمانده محور مقاومت رخ داد تا دنیا بفهمد که نهضت امام خمینی (ره) ادامه دارد و جایگاه آن قلوب آحاد مردم و نشانه اقتدار اسلام است.
مرحله سوم، دوران زعامت جانشین ایشان، آیتالله خامنهای
پس از رحلت امام، توسط مجلس خبرگان رهبری، شاگرد و مقلد و مرید امام، آیتالله خامنهای، پرچمدار نهضت امام خمینی (ره) و تداوم بخش گام اول انقلاب و ترسیم گام دوم آن شدند و در طول دوره زعامت خویش، سرلوحهشان کلام و سیره امام بوده وهست. در این دوره، تهدیدات و تحریمهای دشمنان غربی - عبری بیشتر و شدیدتر شد اما رهبر معظم انقلاب، این کشتی توفان زده و کشور متلاطم را به ساحل نجات رساندند و بدینسان، نهضت خمینی کبیر در ابعادگوناگون، با فراز و نشیبهای مختلف تداوم یافته و باقیات صالحات بینظیری را در طول کل تاریخ بشریت بههمراه داشته و دارد.
مرحله چهارم، دوران ظهور حضرت حجت (عج)
انقلابی که امام خمینی (ره) رهبرش بود و با انفجار نور تلألو کرد، در گام دوم انقلاب زمینهساز نور انقلاب مهدوی خواهد شد. زمان تحویل پرچم انقلاب توسط نایب امام زمان (عج)، بهدست حضرت حجت (عج) و رسیدن به دوران حکومت عدل مهدوی در سراسر جهان که امام خمینی زمینه سازش بود به یاری خداوند با پیادهسازی «بیانیه گام دوم انقلاب» تعجیل خواهد شد.
دستاوردها و پیامدهای حیات و ممات امام
مجموعه مواضع و اقدامات امام خمینی (ره) در زندگی و سیره ایشان و موج خروشان حمایتهای مردم ایران و مظلومین و آزادی خواهان جهان، تجلیگر سلاله اجداد مطهرش در قرن جاری است و حیات و ممات امام دستاوردها و پیامدهای بسیاری را به همراه داشته است.
شمهای از آن شامل مواردی همچون: خروج دین اسلام از غربت و گمنامی، احیای اسلام ناب محمدی در شرایطی که دشمنان در حال ترویج اسلام انحرافی و اسلام سکولار، اسلام وهابی، تکثیر فرقههای ضاله بوده و هستند، خروج مسلمین از مظلومیت و گمنامی، جان گرفتن گروههای مبارز اسلامی، امیدوار شدن مظلومین عالم به امکان احیای حقوق تضیع شده خود در زیر پای جنایتکاران عالم، ابطال نظریات بیپایه «دین افیون توده ها بودن»؛ احیای بسیاری از احکام قرآنی و آوردن آن در زندگی احاد جامعه، ارتقا قدرت و اقتدار شیعه در جهان، اسقاط نظام ستم شاهی ۲۵۰۰ ساله و خارج کردن یکی از مهمترین کشورهای اسلامی ایران از زیر چنگال استبداد و استعمار غرب، احیای مسئله فلسطین به عنوان مهمترین مساله جهان اسلام، که در حال فراموشی بود و اکنون تبدیل به مساله روز جهان اسلام شده است، ابطال عملی افکار منحرفان و وابستگان فکری «از سر تا پا فرنگی شدن» و رسیدن به باور «ما میتوانیم»، افشای ماهیت منافقین داخلی و لیبرالها، احیای روحیه ایثار و فداکاری و شهامت در راه اسلام، ایجاد روحیه مشارکت بالای ملی در تعیین سرنوشت سیاسی خود، رفعت نام ایران و ایرانی در جهان، زمینهسازی و بستر سازی ظهور حضرت حجت (عج) است و البته و موارد دیگر که در این مجمل نمیگنجد.
انتهای پیام