همین یک جمله کافی بود که این سوال مطرح شود که چگونه یک پدر به این درجه از قساوت قلب می رسد که فرزندی که از گوشت و خون خود را به فجیع ترین شکل ممکن سر ببرد.
موضوع قدری پیچیده است، اما باید فارغ از هرگونه نگاه جانبدارانه، متعصبانه و قضاوتگونه به آن نگاه شود.
رومینای ۱۴ ساله امروز در مین ما نیست که تمامی آنچه بر او گذشته است را شرح دهد و جامعه مانده است با پدری قاتل که هم ولی دم است و هم صاحب عزا، برخی به او حق میدهند که اگر موضوع ناموسی بوده است، دست به چنین جنایتی بزند و برخی معتقدند باید جلوی چنین رفتارهای جنونآمیزی به هر شکل ممکن گرفته شود.
فرصت حفظ جان یک انسان از دست رفته است و باید نگاهی به جلو داشت و فکری به حال رومیناهایی کرد که چنین مرگهای فاجعهآمیزی در انتظار آنهاست و سوال اینجاست که آیا رومیناهای زمانه ما نسبت به حقوق خود آگاهند، آیا والدین آنها نسبت به تغییرات اجتماعی ایجاد شده در جامعه، نسبت به کاهش سن رفتارهای جنسی و اجتماعی، کاهش سن بلوغ و ... آگاهی دارند؟
یک کارشناس آسیبهای اجتماعی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه خلاء آموزش و خلاء آگاهی کودکان و نوجوانان به حقوق خود در سیستم آموزشی و پرورشی کشور پشت دیوارهای قطور عدم اجازه حضور کارشناسان مجرب و خلاء مباحث به روز کاملا محسوس است، گفت: فجایع بسیاری در حوزه کودکان و نوجوانان وجود دارد که به صورت ویژه نگاه اورژانسی و اضطراری مسئولان را میطلبد وگرنه همچنان رخدادهایی مانند رومینا که قربانی یک جامعه خشن شد را شاهد خواهیم بود.
سمیه بهزادیپور با تاکید بر اینکه رومینا قربانی جامعه ای فاقد مهارت و عدم آگاه از جنس مذکر شد، افزود: کودکان و نوجوانان ما توانمند نیستند و در سیستم آموزشی و پرورشی کشور توانمند رشد نمییابند و آسیب پذیر بزرگ میشوند، چراکه با سانسورهای بسیار زیادی مواجهند و برای هوشیارسازی آنها هم با گاردها و موانع فرهنگی، عقیدتی و ... روبرو میشویم.
وی تصریح کرد: سالهاست که در حوزه زنان، آسیبهای بند نسوان و پروندههای خشونت خانگی فعالیت دارم. اولین خانه امن زنان خشونت دیده کشور در سال ۱۳۹۶ به دلیل آمار بالای خشونتهای پنجگانه(فیزیکی، روانی، اقتصادی، اجتماعی و جنسی) افتتاح شد و باید در حوزه خشونت در امر آگاهی بخشی و مهارت آموزی پسران و مردان کار شود.
این روانشناس با بیان اینکه در حال حاضر در موضوع این دختر تالشی همگان درگیر هیجان هستند در حالی ممکن است همین لحظه، یک روز دیگر یا یک ماه دیگر این فاجعه مجددا درخصوص دختر دیگری تکرار شود، افزود: در بررسی آمار دختران فراری و دختران مورد تجاوز قرار گرفته و فجایع این چنینی به این نتیجه رسیدهام که در این شرایط باید مدیریت هیجانات را اعمال کرد و دست از زوم کردن یک جانبه بر موضوع توانمندسازی زنان برداشت.
وی تاکید کرد: در حال حاضر آموزش ها و توانمندسازی خانواده ها به صورت یک جانبه انجام می شود و گاردهای فرهنگی و اجتماعی مردان نسبت به مباحث روانشناسی و تابوی موجود در مراجعه به مشاوران باعث شده است که زنان مهارت و آموزش یک جانبه دریافت کنند و این امر توازن را بر هم زده است و آسیب بزرگی محسوب می شود.
بهزادی پور با اشاره به اینکه تمامی اقشار جامعه، مسئولان و مدیران باید به موضوع آگاهی بخشی و مهارت افزایی نگاهی دوجانبه داشته باشند، افزود: هر فردی باید بر موضوع آگاهی بخشی و مهارت آموزی پسران و مردان زندگی خود کار کند، یک مادر خانه دار باید روند تربیت پسر بچه خود را بررسی کند، آیا این نوع تربیت باعث می شود که این پسر حامی خواهرش خواهد باشد یا اینکه خواهر باید همیشه کوتاه بیاید؟ آیا این پسر بچه به لحاظ باورهای حقوقی، قانونی، عقیدتی، مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی خود را از همان کودکی جنس برتر می داند و به خود حق می دهد که رفتاری دیگر نسبت به خواهر خود داشته باشند؟
وی با بیان اینکه باید درخصوص این موضوعات در تمام طول سال برنامه ریزی کرد، گفت: مهارتافزایی مردان و پسران به تنهایی توسط خانواده، آموزش و پرورش، دانشگاه و مسئولان محقق نمیشود، بلکه باید مسئله را در تمامی ابعاد دید و برای آن استراتژی و سیاست کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت داشت، صرف سیاستهای بلندمدت در این شرایط کارساز نخواهد بود چراکه وضعیت جامعه ما بحرانی است و باید برنامههای کوتاه مدت هم در این حوزه داشت. در استانهای جنوبی کشور مانند سیستان و بلوچستان، خوزستان و هرمزگان از این بحران ها زیاد مشاهده می شود.
این مشاور خانواده در پاسخ به این سوال که عموما باور اجتماعی بر این است که چنین رفتارهای متعصبانه ای در برخی از نقاط جنوبی کشور رخ میدهد، اما این بار شمال کشور چنین فاجعهای را تجربه کرده است و دلیل آن چیست؟ اظهار کرد: اگر باور اجتماعی بر این است بدان معنی است که در مناطقی مانند شمال کشور این موضوعات کمتر آسیب شناسی شده است و نیازمند بازبینی عمیق و ریشهای است. زمانی که در مسائل اجتماعی افراط و تفریط میکنیم برخی استانها از نظر دور می مانند به همین دلیل باید تک تک استانها، شهر به شهر و حتی منطقه به منطقه توسط تیمهای کارشناسی مجرب حوزه آسیبهای اجتماعی، آسیب شناسی شوند.
وی بیان کرد: استانها به شدت با یکدیگر متفاوت هستند و حتی آسیبهای مناطق مختلف یک استان نیز گوناگون است، به عنوان مثال در مناطق مرفه نشین شهر اراک انواع خشونتها را شاهد هستیم، در واقع در مناطق مرفه نشین خشونت روانی و اقتصادی کم نیست در حالی که تصور میشود فقط در سکونتگاههای غیررسمی و حاشیه ای شهر آسیب اجتماعی و خشونت دیده میشود در حالی که چنین نیست و انواع آسیبهای اجتماعی در سراسر کشور از مناطق حاشیهای به مناطق مرفه نشین شهر آنهم با شکل و رنگ و لعاب مختلف منتقل شده است.
بهزادیپور تصریح کرد: زن و مردی که تصمیم به فرزندآوری میگیرند و خواهان پذیرش نقش و مسئولیت بسیار وزین و سنگین پدر و مادری هستند باید آموزش دریافت کنند و خوشبختانه سالهاست که در بیمارستان آیت الله طالقانی اراک این آموزشها ارائه میشود اما کفایت نمی کند، باید به موضوع آسیبهای اجتماعی نگاهی ملی داشت.
وی با بیان اینکه پدر و مادر باید یاد بگیرند که مهارت فرزندپروری چیست، گفت: والدین باید یاد بگیرند که پسران نیز باید در ابعاد مختلف آموزش ببینند و به ویژگیهای روانشناختی نقش پسری نیز دقت شود، نقش دختری و پسری باید توامان مورد توجه واقع شود و برای پسران نیز باید چنین روندی دنبال شود تا مردی توانمند تربیت شود که یاد بگیرد محبت و مهر چه معنایی دارد.
این مشاور خانواده با اشاره به پروندههای زوجین خود، اظهار کرد: در این بررسیها یکی از علت های اصلی تنش زوجین این است که پسران پس از برعهده گرفتن نقش شوهری نمیدانند که اهمیت محبت، توجه و حامی عاطفی یک زن بودن چقدر کلیدی است و اگر یک پسر این موضوع را در بطن خانواده و والدین خود آموخته باشد آنرا به زندگی شخصی خود منتقل میکند، قطعا چنین فردی نمیتواند در آینده یک پدر قاتل باشد بلکه یک پدر حامی خواهد بود.
وی بیان کرد: در شرایط کنونی صحبت حول محور کودکان و نوجوانان میچرخد، در حالی که باید بر رابطه زن و شوهر متمرکز شد، قطعا از دل ماجرای این دختر تالشی یک مادر بسیار آسیبدیده بیرون میآید، در حال حاضر کسی این مادر را نمیبیند در حالی که رومینا نماد زن در این خانواده است.
به گزارش ایسنا، متاسفانه سالهاست لایحه منع خشونت علیه زنان در مجلس مطرح است ولی به نتیجه نرسیده است.
مسلما تا زمانی که قانونی برای منع خشونت علیه زنان در کشور وجود نداشته باشد، هر لحظه باید منتظر یک رومینا باشیم، رومینایی که قطعا حقش تمام و کمال به جا نمیآید چون دیگر در میان ما نیست که از حق خود دفاع کند و قانونی هم برای جلوگیری از چنین رفتارهای جنون آمیزی مدافع او نیست، پس فقط میتوان دل به روزهای آینده بست تا حداقل لایحه حمایت از کودکان و منع خشونت علیه زنان به جایی برسد تا اهرمی بازدارنده در اختیار آنان باشد.
انتهای پیام