این تپه که به اعتقاد برخی از باستانشناسان وسیعترین تپه باستانی ایران است، همواره به دلایل مختلف مورد توجه اهل فن بوده و در کاوشهای انجام شده آثار باارزشی از آن به دست آمده که بر ارزشمندی آن صحه میگذارد.
در اردیبهشتماه سال جاری همزمان با هفته میراث فرهنگی بیستودومین فصل کاوش این محوطه باستانی به سرپرستی دکتر «مهرداد ملکزاده» آغاز شد، به همین بهانه نشستی تحت عنوان «ناکاویدههای هگمتانه» با هدف معرفی تازهترین دستاوردهای این فصل کاوش برگزار شد که گزارش آن در ادامه آمده است.
سرپرست تیم فصل ۲۲ کاوش تپه باستانی هگمتانه در این نشست گفت: یکی از اهداف مهم کاوش فصلهای ۱۹، ۲۰ و ۲۱ این تپه بازنگری و بازشناخت شیوه دفاعی و برج و بارو بود و فصل ۲۲ کاوش نیز با چند هدف جدی، روشن و از پیش تعیین شده آغاز شد.
دکتر مهرداد ملکزاده ادامه داد: یکی از این اهداف ادامه کاوش در کارگاه قدیمی سال ۱۳۸۴ در کف چال شتر خواب که یکی از دو بُعد بزرگی است که فرانسویها در سال ۱۹۱۳ زده بودند و در سال ۱۳۸۴ گمانه عمیقی در آن احداث شد، است تاشاید امروز بتوانیم توالی دورهها را از سطحیترین تا قدیمیترین لایه را بشناسیم.
وی اضافه کرد: در این قسمت به یک دیوار سنگی برخورد کرده و در عمق منفی ۲۷۰ سانتی متری نهشتهها و بسترهای مهمتری را پیدا کردیم، در سال ۱۳۸۴ نیز در این نقطه با مجموعهای از سفالینهها مواجه شدیم که با درجهای از اطمینان به عصر مفرغ، عصر آهن ۱ و ۲ و ۳، دورههای هخامنشی، سلوکی و اشکانی تاریخگذاری میشد که متأسفانه سفالهای یافت شده فرصت مطالعه، طراحی و بازشناخت پیدا نکرد.
ملکزاده توضیح داد: امسال این کارگاه بازکاوش شد و در کنار کارگاه قدیمی کارگاه پروانهای دیگری باز کردیم و تلاش شد چیزی که در سال ۸۴ کاویده بودیم، مورد کاوش قرار دهیم که خوشبختانه نهشتههایی در عمق منفی ۳۰۰ سانتی متری پیدا کردیم که نشانههایی از خاک بکر پدیدار شد.
وی اضافه کرد: البته در این مورد هنوز مطمئن نیستیم و شاید لازم باشد یک گمانه پیشرو کف کارگاه زده شود تا از سرشت طبیعی خاک مطمئن شویم و در نهایت از عمقهای پایین که به طرف بالا میآییم مجموعه نسبتاً مطمئن و ایزوله از مواد فرهنگی مربوطه داریم که شواهد سفالی مربوط به عصر مفرغ به دست آمده است که باید بررسی شود و با محوطههای دیگر مورد سنجش و مقایسه قرار گیرد.
این باستانشناس تصریح کرد: مواد فرهنگی شناخته شده سفالینههایی مربوط به دوره ماد مثل نوشیجان ملایر و لایه ۲ گودین تپه در کارگاه عمیق ما هم شناخته و به تعبیری از چشم انداز یافتههای باستانشناختی نمونههایی از فرهنگ عصر آهن ۳ که دوره ماد است، یافت شد.
ملکزاده بیان کرد: هنوز از بافتاری که مواد فرهنگی از آن به دست میآید و چیستی واقعیاش اطمینان نداریم اما دیوار سنگی وجود دارد که شبیه به دیوار سنگی است که هیئت فرانسوی در سال ۱۹۱۳ در لایه ۲ تپه گیان پیدا کردهاند همچنین این دیوار با بقایای معماری که هیئت دانشگاه لندن در باباجان تپه نورآباد پیدا کرده است، شباهت دارد.
وی افزود: میتوان با درصدی از احتمال معقول علمی باستانشناسی گفت بقایای فرهنگی مربوط به عصر آهن ۳ یا دوره ماد در این محوطه یافت شده است اما هنوز نمیتوانیم با اطمینان خاطر از وجود یک لایه استقراری منسجم و بافت معماری مربوط به آن که کاربردش را بشناسیم، صحبت کنیم.
ملکزاده اظهار کرد: اگر پیش از این شواهدی از مواد فرهنگی عصر آهن در تپه هگمتانه شناخته شده مورد توجه قرار نگرفته یا کتمان شده بود و یا لابهلای گزارشهای منتشر نشده دکتر صراف است، به هرحال تا به امروز مواد فرهنگی عصر آهن ۳ ماد در تپه هگمتانه معرفی نشده است.
سرپرست تیم فصل ۲۲ کاوش تپه باستانی هگمتانه ادامه داد: امیدواریم به حمایتهای دستاندرکاران میراث فرهنگی استان همدان بتوانیم بخشهای بیشتری از کارگاه های عمیق در کف چال شتر خواب باز کرده تا بتوانیم به بافتار منسجم معماری دست یافته و آنها را تحلیل کنیم.
وی با بیان اینکه وقتی باستانشناس در کاوش با بقایای معماری برخورد میکند باید دو مبحث را در ذهن داشته باشد، گفت: یکی از این موارد سخت افزار معماری یعنی مجموعهای از مصالح و دیگری نرم افزار معماری یعنی اندیشه معمارانه در جسم سازه است.
ملکزاده اضافه کرد: به احتمال فراوان الگوی معماری را در هگمتانه کشف میکنیم که میان برج و باروسازی مادها در گودین تپه و هخامنشیان در تخت جمشید قرار گرفته بنابراین این برج و باروسازی مربوط به عصر آهن ۳ و دوره ماد است.
ملکزاده تصریح کرد: وقتی به بُعد سختافزاری برج پرداختیم در تحتانیترین لایه برج و بارو با مجموعه کاملاً شناخته شده خشتها مواجه و متوجه شدیم دستور زبان ویژهای در تحتانیترین لایه در همدان امروزی حاکم است.
وی تشریح کرد: در این مجموعه خشتهایی با ملات بسیار پهن که شیری، صورتی و سفید رنگ هستند دیده میشود که گاهی ملات از خشت ضخیمتر است، این نشان دهنده سلیقه خاص دورهای از معماری است که در محوطههایی مانند تپه ازبکی ساوجبلاغ، زیویه سقز، نوشیجان تپه، بخشهایی از باباجان تپه و گودین تپه دیده میشود که تمامی آنها مربوط به عصر آهن ۳ یا دوره ماد هستند.
ملکزاده افزود: از گرامری که بر چینش یا چیدمان خشتها حاکم است مجموعهای از سازههای خشتی یافت شد که با بناهای عصر آهن ۳ همانندی دارد، این قضیه پیشتر توسط برخی از مورخین و باستانشناسان غربی مطرح شده اما مورد غفلت واقع شده بود.
وی بیان کرد: اگر از سمت برج و باروی شناخته شده به سمت مناطق درونی صفه تپه هگمتانه امروزی حرکت کنیم و چفت و بست شدن این مجموعه خشتی با بدنه و شهر را بشناسیم میتوان گفت نظام برج و بارو و دیوارسازی دوره ماد را برای نخستین بار از این چشم انداز پیدا کردهایم.
سرپرست تیم فصل ۲۲ کاوش تپه باستانی هگمتانه خاطرنشان کرد: این نوید را به مخاطبان میدهیم که اگر امکان ایجاد کارگاههای بزرگتر با نیروی کاری بیشتر در نواحی برج و بارو داشته باشیم به نتایج قابل قبولی خواهیم رسید.
دکتر پرویز اذکایی نیز در این نشست با بیان اینکه تاریخ باستانی ۲۰۰۰ ساله کاسیها مغفول مانده است، گفت: آثار این قوم در تپه سیلک کاشان، گودین تپه، معبد کنگاور، تپه گیان، تپه حسنلو و تپه پیسا در همدان وجود دارد.
این متخصص متون تاریخی شهر همدان ادامه داد: اسم کاسی در اصل «کارکاشی» بوده که کار لغت بابلی به معنای لنگرگاه، شهرک یا ماندگاه است و «کارکاشی» ماندگاه قوم کاشی معنی میدهد.
وی اضافه کرد: کاسیها حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد در تپه پیسای همدان اسکان پیدا کردند و حدود ۹۰ سال قبل این تپه توسط هیئت فوسه کاوش شد که آثار مفرغی از آن به دست آمد که متعلق به قوم کاسی است بنابراین این قوم از عصر مفرغ در این مکان ساکن بودهاند.
این محقق با بیان اینکه آثار زراعت کشت گندم از حدود ۱۲ هزار سال پیش از میلاد در دامنه الوند تا حدود کرمانشاه یافت شده است، اظهار کرد: متأسفانه از جزئیات این آثار اطلاعاتی در دست نیست چراکه تاریخ به معنای اخص کلمه از زمانی آغاز میشود که آثار مکتوب از قومی وجود داشته باشد و تاکنون از آثار مکتوب این کاسیها اطلاع نداریم و اطلاعات ما از کتیبههای به جا مانده آشوری و بابلی است.
اذکایی با اشاره به اینکه کاسیهای ایران حدود ۶۰۰ سال بر بابل حکمروایی کردند و سرانجام مغلوب ایلامیها شدند، افزود: پس از این به دوره به مادها میرسیم و برای کسب اطلاعات این دوران باید دو علم زبانشناسی و باستانشناسی به مورخان کمک کنند که متأسفانه این اتفاق نمیافتد.
وی درباره قوم «کارکاشی» همدان نیز توضیح داد: بر حسب زبانشناسی، ریشه شناسی لغات، جغرافیا و... روستای «همه کسی» جایگاه قوم کاسیان بوده است، در تحلیل لغوی، زبانشناسی، مکانشناسی و قوم شناسی روستای «همه کسی» همان «هنگه کاسیا» یعنی محل اجتماع کاسیان بوده و این نخستین چیزی است که در جایگاه همدان آمده است.
این مورخ با بیان اینکه پیش از باستانشناسان داخلی دمرگان و شارل فوسه هگمتانه را کاوش کردهاند، گفت: آثار یافت شده آنها هم اکنون در موزه لوور است که ۳۵۰۰ سال قدمت دارد یعنی این آثار به دوره کاسیها میرسد، پس از جنگ تحمیلی دکتر صراف اظهارامیدواری کرد که از کاوشهای هگمتانه آثار دوره ماد پیدا کند که عملی نشد و حتی آثار هخامنشی نیز به دست نیامد.
اذکایی با بیان اینکه متأسفانه باستانشناسان به روایتهای تاریخی کم توجه هستند، تأکید کرد: وقتی مردم همدان در مورد قدمت این شهر روایتهایی را میگویند بدون علت نیست و به طور قطع نیاز به بررسی دارد.
وی اضافه کرد: به عنوان مثال مردم همدان روایتی دارند که سلیمان نبی از طاقی در شهر گذر میکند و با زاغی به گفتوگو مینشیند و قدمت شهر را از او میپرسد که زاغ در پاسخ میگوید به یاد ندارم چند سال است که اینجا هستم اما جدم میگوید سالهاست در این مکان ساکنیم که این روایت بیانگر قدمت شهر همدان است.
این محقق درباره «شیر سنگی» هم گفت: باستان شناسان چون از تاریخ اطلاع ندارند این اثر را متعلق به دوره اشکانی میدانستند در حالیکه ایرانیان باستان مجسمه نمیساختند چراکه بت پرست نبودند، در کتاب مسعودی بغدادی هم آمده است زمان آمدن مرداویج به همدان از مردم شهر شنیدم که شیر سنگی طلسم شهر بوده که به دستور اسکندر مقدونی ساخته شده است.
اذکایی تصریح کرد: این اشتباه وجود داشت تا باستانشناسی آلمانی درباره سنگ شیر تحقیق و ثابت کرد این مجسمه به دستور اسکندر مقدونی از کوههای خورزنه برای سردارش ساخته شده است.
این مورخ با بیان اینکه خبر یافت آثار مادی از هگمتانه در کاوش ۲۲ بسیار خوشایند است، مطرح کرد: خوشبختانه در این کاوش یقین حاصل شد که تپه باستانی هگمتانه زیرساختی مادی دارد.
وی در ادامه گفت: به عقیده بنده معبد ناهید همدان یا اسپید دژ در محل کلیسای مریم امروزی در محوطه هگمتانه است، این دژ تا قرن ۶ هجری قمری پابرجا بوده، از زمان حمله مغولان تا قرن نهم از هگمتانه نامی برده نشده اما در کتب تاریخی قرن ۹ هجری نوشته شده حاکم همدان اسپید دژ را تعمیر کرده است، در قرن ۱۱ هجری قمری نیز اولیاء چلپی سیاح عثمانی از همدان عبور میکند و از کلیسای نوشیروانک نام میبرد که احتمالاً همین مکان است و بعدها مسیحیان کلیسای حضرت مریم را در این مکان بنا کردهاند.
محمدرحیم رنجبران نیز در ادامه بیان کرد: تاریخ و باستانشناسی دو بال معرفت و شناخت گذشته است که اولی به قدمت تاریخ و دومی حدود دو سده به عنوان علمی تجربی در کنار تاریخ قرار گرفته و به روشنگری زوایای تاریک آن پرداخته است.
این باستانشناس خاطرنشان کرد: پیش زمینه ذهنی ما از گذشتههای هگمتانه و همدان را روایت مشهور و افسانهوار هرودوت و پس از آن چند مورخ دیگر شکل دادهاند که جملگی از عظمت این شهر باستانی حکایت دارد.
وی با بیان اینکه مورخان آثار عظیم استحکاماتی هگمتانه را به شاهان اساطیری ایران منتسب کردهاند، افزود: روایتهای تاریخی شأن، شکوهمندی و جایگاه والایی را به هگمتانه داده است و همین اعتبار سبب شد تا این محوطه در ردیف نخستین مکانهای باستانی کشور تحت عنوان پایتخت دولت ماد در سال ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شود.
رنجبران اضافه کرد: اشتهار هگمتانه نخستین کاوشگران را حدود یکصد و اندی سال قبل به سوی خود کشاند و هیئت شارل فوسه از طرف موزه لوور فرانسه در سال ۱۹۱۳ کاوشهای گستردهای را در این محوطه، تپه پیسا، دیزج و چند نقطه دیگر منطقه انجام داد، هر چند از این فعالیت به جز گودالهای عظیم چیز دیگری در هگمتانه مشاهده نمیشود.
وی یادآور شد: نخستین کاوشهای هگمتانه را باید فعالیتهای ۱۱ ساله دکتر محمدرحیم صراف دانست که در سال ۱۳۶۲ کار خود را در این محوطه آغاز کرد و تا سال ۱۳۷۹ ادامه داد، یافتههای ارزشمند این فصول کاوش معرف معماری منظم و مهندسی شده کم نظیری شامل واحدهای ساختمانی که در ردیفهای دوتایی و قرینهوار در حد فاصل معابری به موازات هم تعبیه شده میشود و مصالح به کار رفته نیز عموماً خشت است.
رنجبران با اشاره به اینکه این معماری و ساختار اصلی آن در جای جای محوطه هگمتانه کنونی شناسایی شده است، اظهار کرد: در سالهای ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ کاوشهای حیاط مرکزی مسجد جامع همدان نیز بخشی از همین معماری را معرفی کرد و این نشان میدهد شهر باستانی هگمتانه در گستره شهر همدان تداوم داشته است.
وی توضیح داد: علاوه بر ساختار معماری مورد اشاره، این مجموعه را دیوارهای ستبر و رفیع که باروهای شهر باستانی است دربرمیگرفته و کاوشهای دکتر صراف بخشهای قابل توجهی از حصارها و برجهای را معرفی کرد، از جمله دیوار دفاعی دوگانه که در حد فاصل آن معبری تعبیه شده و ارتباط نقاط مختلف برجها را با یکدیگر مرتبط میکرده است.
این باستانشناس ادامه داد: بنیان نخستین این باروها از مصالح خشتی متفاوت با محوطه مرکزی است که در طول ایام بارها بازسازی شده و دخل و تصرف در آن صورت گرفته است.
وی با بیان اینکه در باب همسویی تاریخ و باستانشناسی تپه هگمتانه به نکات جالبی برمیخوریم، گفت: باروهای شهر باستانی مکشوف در جبهه بیرونی با اندودی شیری رنگ و سفید پوشیده شده بود که در کل نمایی سفید رنگ از دید ناظر بیرونی به نمایش میگذاشت، همچنین شواهد بقایای دیوار سوم به دست آمده از مقابل برجها نشان میدهد که دیوار دفاعی مضاعفی در آنجا کاربرد داشته است.
رنجبران در پایان بیان کرد: انجام کاوشهای نخستین توسط دکتر صراف به بسیاری از سوالهای این تپه باستانی پاسخ داد و بسیاری پرسشهای دیگر نیز پیش روی ما گذاشت که امیدواریم کاوش ۲۲ به آنها پاسخ بدهد.
انتهای پیام