همزمان با روز شیراز مطرح شد؛

خطری بزرگتر از خشکسالی و ساخت‌وسازهای غیرمجاز در کمین پاسارگاد

«متاسفانه پاسارگاد در پسِ نام تاریخی و جهانی خود گم شده است و برخلاف شهرت جهانی، منطقه‌ای کم برخوردار از نگاه توسعه پایدار و زیرساخت‌های مناسب در حوزه جذب گردشگر کم شتاب به شمار می‌آید، ضرب آهنگ حضور و خروج گردشگر به پاسارگاد بسیار بالا و پر شتاب و کمتر از چهار ساعت است، چرا که زیرساخت مناسب و استاندارد در پاسارگاد برای جذب گردشگر کم شتاب ایجاد نشده است.»

به گزارش ایسنا، همزمان با پانزدهم اردیبهشت و روز شیراز، علی‌رضا صادقی امیری - دبیر کل انجمن جوانان سپید پارس و عضو هیات رییسه شورای هماهنگی تشکل‌های غیردولتی و میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری کشور  - در یادداشتی به آن‌چه تهدیدهای پاسارگاد نامیده می‌شود، اشاره کرده و حتی آن‌ها را خطری بزرگتر از خشکسالی و ساخت و سازهای غیر مجاز در کمین پاسارگاد می‌داند، این یادداشت حالتی کلی از وضعیت محوطه‌ی جهانی پاسارگاد را توصیف می‌کند. بنابراین این توصیف و تفسیر بیشتر متوجه این محوطه‌ی جهانی قبل از دوران کرونا و احیانا بعد از آن است.

در یادداشتی که این فعال میراث فرهنگی و گردشگری که در اختیار ایسنا قرار داده، آمده است: «کهن شهر شیراز از دیرباز بواسطه برخورداری از آب و هوای میانه، وجود مشاهیری چون حافظ و سعدی و همچنین داشتن آثار تاریخی فاخر و منحصر بفرد و همجواری با تخت‌جمشید یا پارسه شهره آفاق بوده و هست و امروزه از مهم‌ترین مقاصد ایران برای گردشگران داخلی و خارجی است و در میان شهرهای مقصد گردشگری جهانی نیز قرار دارد.

شهر شیراز به عنوان مرکز استان فارس و همچنین سه گانه شیراز-مجموعه میراث جهانی پارسه و مجموعه میراث جهانی پاسارگاد، استان فارس را در ردیف مهم‌ترین استان‌های مقصد گردشگری کشور و خاورمیانه جای داده است.

علاوه بر آن وجود صنایع‌دستی ارزشمند و همچنین طبیعت و زیست جانوری و گیاهی غنی آن و تنوع خوراک و خُرده فرهنگ‌ها، مزید بر علت محبوبیت این استان در میان مقاصد گردشگری شده است، از مهم‌ترین عنصر مقصد گردشگری استان فارس، مجموعه میراث جهانی پاسارگاد و وجود آرامگاه کوروش در آن است،  هرچند شاید بتوان به جرات گفت که بیشتر مردم، پاسارگاد را تنها به واسطه این دو ویژگی مهم می‌شناسند، اما پاسارگاد گنجینه بزرگی از میراث نیاکان‌مان از پیش از هخامنشیان تا دوران اسلامی است.

متاسفانه پاسارگاد در پسِ نام تاریخی و جهانی خود گم شده است و برخلاف شهرت جهانی خود، منطقه‌ای کم برخوردار از نگاه توسعه پایدار و زیرساخت‌های مناسب در حوزه جذب گردشگر کم شتاب به شمار می‌آید، ضرب آهنگ حضور و خروج گردشگر به پاسارگاد بسیار بالا و پر شتاب و کمتر از چهار ساعت است، چرا که زیرساخت مناسب و استاندارد در پاسارگاد برای جذب گردشگر کم شتاب ایجاد نشده است، از مهم‌ترین عناصر زیر ساخت‌ها، برای رسیدن به "گردشگری کم‌شتاب"، توسعه و رونق مراکز خدمات گردشگری مانند مراکز اسکان و اقامت و مراکز پذیرایی و عرضه خدمات است.

با وجود پیگیری‌های مستمر سازمان‌های مردم نهاد و برخی از کنشگران و با داشتن استعدادهای طبیعی، تاریخی و انسانی بسیار بالا، هیچ اراده و برنامه دانشی و کاربردیِ درست و بنیادین، برای رفع این کمبود از سوی دستگاه‌های متولی بالادست وجود ندارد، با آنکه شعار "توسعه پایدار" سال‌هاست بر سر زبان فعالان، مسئولان و مدیران کشور جای گرفته است و هر روز به هر بهانه‌ای گواه همایش‌ها، برنامه‌ها یا گزارشی پیرامون توسعه پایدار هستیم، اما مدیران و مسئولان تاکنون نشان داده‌اند که تنها رفتارهای شعاری و غیر عملی به این مبحث داشته ‌اند، در چهار سال گذشته با رشد صنعت گردشگری و همچنین آگاهی‌های نسبی جوامع بومی در منطقه به واسطه برگزاری کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی از سوی تشکل‌های مردم نهاد و همچنین دستگاه استانی و شهرستانی میراث، چندین مرکز خدماتی و پذیرایی از قبیل رستوران و اقامتگاه بومگردی با سبک‌های متفاوت اهم از استاندارد و غیر استاندارد ایجاد شد که در مجموع موجب کم‌شتاب‌تر شدن حضور گردشگران داخلی و بعضا خارجی در پاسارگاد و گردش مالی بواسطه باشندگی بیشتر گردشگر در منطقه شده است.

در این میان، رستوران‌ها نقش پر رنگ‌تری را ایفاء کرده‌اند، چرا که با کم کردن شتابِ خروج و تهیه منوی خوراک‌ها برای وعده‌های شبانه، گردشگر را راضی و گاه ناچار به شب‌مانی در منطقه (بومگردی‌ها و خانه مسافرها) می‌کنند، به جرات می‌توان گفت رونق هر چند بسیار اندک در پاسارگاد و ایجاد و رشد بومگردی‌ها در آن، بواسطه رستوران‌ها و مراکز خدمات پذیرایی بوده است، چرا که گردشگری خوراک و تهیه خوراک برای گردشگران از مهم‌ترین الزامات و بنیادی‌ترین بستر رشد صنعت گردشگری است، می‌توان این‌گونه مثال زد که یک گردشگر در چادر یا خودرو می‌تواند بخوابد و امنیت نسبی نیز دارد، اما بدون خوراک خوب و سالم نمی‌تواند ادامه مسیر یا ادامه حضور در منطقه دهد و امنیتش نیز در خطر می‌افتد، در رویی که آسایش و امنیت مهم‌ترین فاکتورهای رشد گردشگری و حضور گردشگران است، حتا وجود برخی رستوران‌های خوب و معتبر در منطقه، باعث رونق حضور گردشگران خارجی نیز شده است، برخی از تورهای ورودی، با مدیریت و هوشمندی لیدر و راهنمای گردشگری و آژانس مربوطه، زمان خود را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کنند که حتما یکی از وعده‌های خود را در پاسارگاد و در رستورانِ مورد نظر باشند.

هرچند برنامه یکبار بازدید از مجموعه میراث جهانی پاسارگاد و آرامگاه کوروش بزرگ تقریبا در تقویم کاری همه تورها قرار دارد، گاها پیش آمده که یک تور دو بار به پاسارگاد ورودی داشته باشد، که یکی از آن دو حضور صرفا برای استفاده از خدمات رستوران و خوراک بوده است و این نشان می‌دهد که این موضوع به چه اندازه حائز اهمیت و توجه است، هرچه این حوزه بیشتر و بهتر و با استاندارد بالاتر رشد کند، دیگر حوزه‌ها نیز به تبع آن رشد خواهند کرد، حضور گردشگر کم شتاب به معنی گردش مالی و حرکت چرخه اقتصادی بیشتر در منطقه و تعاملات فرهنگی بهتر است، زمانی که گردشگر در منطقه حضور دارد، همه اصناف به گونه‌ی مستقیم و غیر مستقیم از آن بهره می‌برند و از مهم‌ترین عوامل اصلی کم آهنگ‌کردن گردشگران، حضور و تقویت استاندارد مراکز خدمات گردشگری، بویژه صنعت "گردشگری خوراک" و همچنین مراکز اسکان و  اقامت است.

با وجود رخدادهای اخیری که برای جهان و جوامع بشری و دنیای اقتصاد پیش آمده، باید بیش از پیش آگاهانه، مسئولانه و هوشمندانه برای نجات و رونق صنعت گردشگری و خوراک تلاش کرد، با سقوط قیمت نفت و تبعات ناشی از آن، بایسته است که حاکمیت و دولت سیاست‌های اقتصادی خود را معطوف به حوزه‌ی بی‌پایان صنعت گردشگری کنند، شاید گردشگری در ظاهر شکننده و ناپایدار بنظر برسد، اما به محض آرام شدن تلاطم هیچ صنعتی مانند آن، توانِ بازپیرایی و بازسازی خود را ندارد، چرا که بیش از آنکه در صنعت گردشگری منابع مالی دخیل باشند، خلاقیت و تعامل انسانی و فرهنگی دخیل و درگیر هستند.

شیوع و گسترش "ویروس کرونا" خسارت‌های بسیار جدی به حوزه گردشگری زده و چه بسا تا سال آینده نیز درگیر ناملایمات آن در این حوزه باشیم و اگر دولت‌ها، هوشمندانه و مسئولانه رفتار نکنند، قطعا خود نیز دچار خسران و سقوط اقتصادی خواهند شد و در بهترین حالت ناچار به دادن یارانه‌های مضاعف و بواسطه آن رشد نرخ تورم خواهند شد، پس عاقلانه آن است که دستگاه‌های کلان اجرایی با همکاری نخبگان حوزه‌های گوناگون گردشگری برای نجات و توان بخشی به این صنعت ورود کنند.

سقوط صنعت گردشگری و صنعت خوراک و رستوران در کشور ، به معنی سقوط بخش بزرگی از اقتصاد و چرخه مالی واحدهای تولیدی و بیکاری چند ده هزار نفری شاغلان و بتبع آن، افزایش فقر و بِزه و تبعات اجتماعی خواهد بود، دولت‌ها باید با بسته‌های تشویقی و کمکی معقول و حساب شده، موانع را از سر راه این حوزه بردارند، بدیهی است که بلافاصله پس از بازسازی و توانمندی مراکز و بنگاه‌ها و مشاغل مستقل این بخش، بهره‌وری و چرخه مالی افزایش و دوران رکود پایان یافته و بخش عظیمی از بدنه بیکار جامعه جذب آن خواهند شد. اگر این کمک‌ها شامل این حوزه شود تا کمتر از دو سال آینده همه شرایط به حالت مطلوب و عالی بازمی‌گردد، اما اگر در این کار سستی یا کوتاهی صورت گیرد، دامنه این تبعات ممکن است تا پنج سال و چه بسا بیشتر دامنگیر قشرهای مختلف جامعه و در نهایت دولت و حاکمیت شود.

در این میان، مدیران، کارآفرینان و صاحبان مستقل مشاغل در این صنعت نیز باید منعطف بوده و هوشمندانه و با هوشیاری مضاعف، خود را با شرایط و جبر پیش آمده همسو و همراه کنند و بجای ورشکستگی و سقوط مطلق، در پی راهکارهای خلاقانه و تغییر روش برآیند، بی‌گمان شرایط کنونی چه با کمک دولت و حاکمیت و چه بدون آن، پس از چندی تغییر یافته و این التهابات کاهش خواهد یافت، اما مهم آن است که در این جبهه دولت و بدنه غیر دولتی چگونه به تعامل با هم و تقابل با مشکلات برخواهند خاست.»

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ / ۱۶:۴۶
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 99021510969
  • خبرنگار : 71191