انسان پساکرونا؛ مهربان‌تر با زمین و محیط‌زیست

پژوهشگر مسائل دینی و دکترای فلسفه اسلامی گفت: بحران کرونا، یک‌شبه راه صدساله را در اختیار محیط‌زیست قرار داده و چه‌بسا درس‌ها و عبرت‌های بزرگی برای بشر داشته باشد تا انسان پساکرونا با زمین و محیط‌زیست مهربان‌تر از گذشته باشد.

مسعود رهبری در گفت و گو با ایسنا، در خصوص پیامدهای بحران کرونا، اظهار کرد: بسیاری از جامعه‌شناسان و صاحب‌نظران اقتصاد، فرهنگ و سیاست بر این باورند که تأثیرات این پاندمی، چنان گسترده و ژرف خواهد بود و باید جهان را به قبل و بعد از شیوع این ویروس تقسیم کرد. کرونا جهان ما را در تمامیت خود دچار قبض و بسط خواهد کرد؛ هم جهان ذهنی انسان‌ها و هم جهان بیرونی تحت تأثیر این بیماری قرار خواهد گرفت. این بحران رنگ و بوی هیچ نژاد، ملیت، مذهب، زبان و قومیتی ندارد، اما تمام نژادها، ملیت‌ها، مذاهب و قومیت‌ها را ناچار به واکنش خواهد کرد.

این مدرس فلسفه اسلامی ادامه داد: بحران‌هایی وجود دارند که انسان را تهدید می‌کنند و کرونا یکی از آن‌هاست. البته شیوه واکنش به این بحران و ابعاد تأثیرگذاری آن تابعی است از افتار ذهنی، اعتقادی، فرهنگی و حتی سیاسی جوامع و افرادی که با آن روبه‌رو می‌شوند و آن‌ها متناسب با ذخیره اعتقادی، روان‌شناختی و فرهنگی خود به مصاف این بیماری می‌روند.

رهبری تصریح کرد: کرونا هیچ ساحتی از زندگی انسان آینده را از تأثیر و نفوذ خود کنار نمی‌گذارد؛ برای نمونه، در حوزه روان‌شناختی، پیش‌بینی می‌شود که این بیماری تأثیر دوسویه‌ای در ایجاد یأس‌ و امید فراگیر به وجود آورد. این بیماری با نزدیک کردن و دم‌دستی کردن حقیقت مرگ، انسانی را که در جهان مدرن، زندگی خود را با انواع جاذبه‌ها، زرق‌وبرق‌ها و سرگرمی‌ها به غفلت از مرگ یا نادیده گرفتن آن عادت داده، با شبح عریان مرگی که درست آن‌سوی درها و دیوارهای خانه‌اش ایستاده و حریصانه منتظر ورود به حریم خانه است، مواجه کرده و او را ناچار کرده است شبانه‌روزش را خیره به مرگ بگذارند.

وی افزود: شاید کلیت بشر حداقل بعد از جنگ جهانی دوم، این‌قدر خود را نزدیک به مرگ ندیده باشد. این وضعیت، از یک‌سو ممکن است موجب فروپاشی روانی و افسردگی‌ها و اضطراب‌های مزمن شود اما از سوی دیگر، باعث خواهد شد که انسان پساکرونا در پی معنایی جدید برای زندگی و فلسفه جدیدی برای حیات باشد و پایه‌های امید و ایمان را بر روی بسترهای دیگری مجدداً بنا کند. مناسک مرگ و شکل مواجهه با سوگ نیز با این بیماری دست‌خوش تغییر بنیادین شده و انسان‌ها نه‌تنها خود را در برابر مرگ بی‌پناه می‌یابند، بلکه بعد از مرگ خویشان و نزدیکان، امکانی برای برگزاری آیین‌های سوگ و فرصت و مجالی برای تسلی نیز نمی‌یابند. این وضعیت قطعاً افسردگی‌های بلندمدتی را به‌ویژه در نسلی از مردم جهان که عزیزانشان را در این بحران از دست داده‌اند دامن خواهد زد و انتظار می‌رود شیوه‌های درمان، تسکین و تسلای این نسل تا چند دهه آینده به یکی از دغدغه‌های مهم روان‌شناسان و روان‌کاوان تبدیل شود.

رهبری اضافه کرد: این بیماری حوزه فرهنگ را نیز دست‌خوش تحولات بنیادین خواهد کرد. از رنگ و رو افتادن مرزهای هویتی و ایدئولوژیک و لرزان بودن آن‌ها به‌هنگام مواجهه با بحران‌های فراگیر انسانی، شاید انسان پساکرونا را روادارتر، خردگراتر، متواضع‌تر و نوع‌دوست‌تر کند.

وی افزود: این بحران پرسش‌های سترگی را در برابر نظام اعتقادی بسیاری از مذاهب جهان بر خواهد انگیخت، دین‌باوران جهان در تمام سنت‌های مذهبی را ناچار به نقد و بازتفسیر سنت‌های الهیاتی‌شان خواهد کرد، به رفت‌وآمدهای بسیاری میان ایمان و بی‌ایمانی دامن خواهد زد و دست‌کم در میان‌مدت، به تقویت عرفی‌گرایی و دین‌جدایی خواهد انجامید. اما در همان حال، چه‌بسا مایه رشد جریان‌های جدید معنویت‌گرا برای جست‌وجوی معنایی جدید از ایمان و الوهیت در جهان پساکرونا هم خواهد بود.

این فعال فرهنگی اظهار کرد: حوزه هنر و ادبیات نیز بی‌تردید از این واقعه تأثیرات ژرفی خواهد گرفت و حجم بزرگی از رمان‌ها، اشعار، نقاشی‌ها، فیلم‌ها، سریال‌ها، تئاترها و حتی چه‌بسا معماری‌ها را شاهد خواهیم بود که روایتگر رنج‌ها، بیم‌ها، یأس‌ها و امیدهای ایام کرونا و پساکرونا خواهند بود و شاید حتی تولد قالب‌های جدیدی از هنر و ادبیات را شاهد باشیم.

رهبری افزود: در حوزه سیاست نیز انتظار می‌رود تعاریف جدیدی از قدرت، امنیت، آفند و پدافند شکل بگیرد و بعدازاین، منابع قدرت و راه‌های کسب آن در ذهن اهالی سیاست به‌کلی دگرگون شود. روابط توده‌ها با دولت‌ها نیز به‌سیاق گذشته باقی نخواهد ماند و ابداع قالب‌ها و اشکال جدیدی را برای کنش‌ سیاسی شاهد خواهیم بود؛ کنش‌هایی که لازمه‌اش اجتماع و گردهم‌آیی انسان‌ها و فواصل نزدیک بدن‌ها نباشد. شاید صورت‌های جدیدی از انتخابات، کمپین‌ها و اعتراضات سیاسی نیز شکل بگیرد که لازمه‌اش حضور در فضاهای شهری و خیابان نیست.

وی اضافه کرد: در حوزه اجتماع و اقتصاد نیز شاهد جابه‌جایی در گروه‌های مرجع اجتماعی، قدرتمندتر شدن شبکه‌های اجتماعی و کسب‌وکارهای مجازی، اصلاح نظام‌های بودجه‌ریزی، تغییر اولویت‌های اقتصادی دولت‌ها و ظهور اشکال جدید از نظام‌های بیمه‌ای خواهیم بود و درنهایت، انتظار می‌رود محیط‌زیست بشر در جهان پس از کرونا فرصتی برای تنفس و ترمیم بیابد.

این پژوهشگر مسائل دینی تصریح کرد: در چند ماه آینده، از میزان آلاینده‌ها و حجم تولید کربن در جهان، به‌نحو چشم‌گیری کاسته شده، زیستگاه‌های جدیدی در حال ایجاد و احیا است و منابع زیستی و طبیعی فرصت کم‌نظیری برای تجدید یافته‌اند. این موقعیت، شاید با صرف ده‌ها سال نیرو و هزینه، ازجانب فعالان و صاحب‌نظران حوزه محیط‌زیست به دست نمی‌آمد و خوی گردن‌کشانه قدرت‌های بزرگ، هیچ‌گاه در برابر تهدیدهای سترگی که زمین را تهدید می‌کند، خاضع نمی‌شد. اما این بحران، یک‌شبه راه صدساله را در اختیار محیط‌زیست قرار داده و چه‌بسا درس‌ها و عبرت‌های بزرگی برای بشر داشته باشد تا انسان پساکرونا با زمین و محیط‌زیست مهربان‌تر از گذشته باشد.

رهبری بیان کرد: گاه بحران‌ها و فجایعی که برای بشر پیش می‌آیند در کنار سویه زشت و سیاه خود، امکان‌ها و بسترهایی برای ابداعات و خلاقیت‌های بزرگ تاریخی فراهم آورده‌اند و بی‌تردید، کرونا هم مبدأ بسیاری از نوآوری‌ها در حوزه‌های گوناگون زیست انسان خواهد بود. در این میان، دولت‌های جهان و نظام سیاسی ما هم برای بازیگری مؤثر در دوران پساکرونا نیازمند سیاست‌گذاری‌ها و خط‌مشی‌های نوین است.

وی بیان کرد: کرونا نشان داد که بحران‌های بزرگ بشری قابل فروکاهش به ملت، دولت یا اقلیم و منطقه خاصی از جهان نیست و ‌اگر هم‌افزایی، هم‌بستگی و همکاری‌های پایدار جهانی وجود نداشته باشد، هرلحظه باید منتظر بحرانی ناشناخته و ناخواسته بود. لذا تمرکز بر اهداف، فرصت‌ها و تهدیدهایی که به اساس زیست انسان بر روی این کره خاکی مربوط است و برپا کردن محور مناسبات جهانی بر اساس آن دغدغه‌های مشترک، می‌تواند جهانی صلح‌آمیزتر، روادارتر و منعطف‌تر را به ارمغان بیاورد.

این مدرس فلسفه اسلامی گفت: درس گرفتن از خشم و واکنش طبیعت به خودخواهی‌های بشر و لمس پیامدهای تهدید روزافزون محیط‌زیست جانداران دیگر، می‌تواند آغاز دورانی از مهربانی بیشتر انسان با زمین و اکوسیستم و زیست‌گاه‌های دیگر موجودات زنده بی‌دفاع باشد. از دیگر سو این بحران نشان داد که دولت‌ها در مواجهه با خطرها و دشواری‌های فراگیر، بدون حضور قدرتمند شهروندان آگاه و مسئول و نهادهای مدنی و غیردولتی، کاری از پیش نخواهند برد؛ لذا یکی از پایه‌ها اصلی قدرت دولت‌ها در دوران پساکرونا در قدرت جوامع مدنی و بلوغ نهادهای مردمی خواهد بود. اهمیت توجه به فضاهای مجازی و توسعه زیرساخت‌های اینترنت جهانی و ایجاد بسترهای نوین سخت‌افزاری و نرم‌افزاری برای برقراری نظام تحصیل و آموزش آنلاین در مواقع لزوم و تقویت دولت الکترونیک، از دیگر ضرورت‌هایی است که با بحران کرونا بیش‌ازپیش نمودار شده است.

این پژوهشگر مسائل دینی در پایان ابراز کرد: اگر تهدیدها و فرصت‌هایی که بحران کرونا برای ما ایجاد کرده است به‌درستی شناخته شود و عزمی ملی برای نوسازی‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متناسب با دوران پساکرونا به وجود آید، به‌رغم تلخی‌های ژرفی که تجربه می‌کنیم، می‌توان جهانی خردگراتر، متواضع‌تر، امن‌تر، صلح‌جوتر و پاکیزه‌تر را به انتظار نشست.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۳۰ فروردین ۱۳۹۹ / ۰۹:۵۷
  • دسته‌بندی: هرمزگان
  • کد خبر: 99013017415
  • خبرنگار :