چهارباغِ آن روزها؛

چهارباغی که «سانسون» دید

سانسون، نام یک سیاح فرانسوی است که ۳۳۷ سال پیش به ایران آمد و در طول سفرهایی که به چند شهر مختلف داشت، اصفهان و چهارباغش را هم دید.

وظیفۀ سانسون اگرچه آموختن تعلیمات دینی به مسیحیان ایران بود اما به این کار اکتفا نکرد و به تحقیق در احوال و آداب‌ورسوم و عادات ایرانیان و آثار گذشته‌ آن‌ها پرداخت، تا اینکه پادشاه فرانسه به او دستور داد اطلاعاتی که در ایران کسب کرده را به اطلاع مردم برساند و این، مقدمۀ نوشتن کتاب «وضع کشور ایران در زمان شاه سلیمان صفوی» شد. در بخشی از این کتاب که با نام «سفرنامه سانسون» به اهتمام و ترجمۀ تقی تفضلی از سوی انتشارات ابن‌سینا منتشر شده، در وصف اصفهان، چهارباغ و زاینده‌رود آمده است:

«گاهی شاه در گردشگاه زیبایی که جدش شاه‌عباس برای زیبایی شهر اصفهان درختکاری کرده و به یادگار گذاشته است، سواره گردش می‌نماید و جوانان دربار را که در آنجا به تمرین سواری می‌پردازند، تماشا می‌کند و خود را سرگرم می‌سازد. شاه‌عباس چون می‌خواست شاهانی که بعد از او بر تخت سلطنت ایران جلوس می‌کنند در اصفهان باقی بمانند، برای زیبایی شهر اصفهان از هیچ‌چیز فروگذار نکرد.

شاه‌عباس کبیر در شهر اصفهان قصرهای بسیار مجلل ساخت و برای خوش‌گذرانی و تفریح گردشگاه‌های عالی و دلپسند فراهم کرد و خانه‌های زیبا بنا نهاد. گردشگاهی را که به دستور او ما بین شهر قدیم و شهر نوی اصفهان ساخته‌اند فوق‌العاده زیبا و جالب و تماشایی است.

این گردشگاه از خیابانی بسیار صاف و راست درست شده است که عرض آن متجاوز از ۲۰۰ قدم است و تا دو فرسخ امتداد دارد. در دو طرف این خیابان تعداد زیادی درخت چنار که درختانی عظیم و بلند و پر برگ است، کاشته‌اند. برگ‌های این درختان که به بزرگی برگ درختان انگور می‌باشد بر خیابان سایه می‌گستراند و آن را زیباتر جلوه می‌دهد. این گردشگاه که از زیر کوه صفه آغاز می‌شود، طبقه به طبقه و سراشیب است.

آب چشمه‌ای که از وسط خیابان از مجرای زیبایی که از سنگ تراشیده‌اند می‌گذرد و به وضع بسیار زیبا و مطبوعی بر روی هم می‌غلتد و آبشارهای زیبایی را ایجاد می‌کند که بسیار تماشایی و فرح‌بخش است.

آبشارها در حوض‌های هشت گوشی که استخرهای عظیم و زیبایی را تشکیل می‌دهند ریخته می‌شوند. فواره‌های بلند آب‌ها را بالا می‌برند و دوباره به استخرها می‌ریزند و آب‌ها از روی استخرها می‌غلتند و آبشارهای دیگری تشکیل می‌دهند و به استخرهای دیگری که هر یک ۳۰۰ قدم با هم فاصله دارند می‌ریزند.

در فواصل استخرها در دو طرف خیابان منازل سلطنتی ساخته‌شده است. این خانه‌ها همه یک شکل می‌باشند و بر روی هم قرار گرفته‌اند. طرز ساختمان این منازل بسیار ظریف و عالی است. هر یک از این خانه‌ها از چندطبقه تشکیل‌شده است و هر طبقه به‌وسیلۀ ایوانی که کمی به‌طرف خیابان جلو آمده است، از طبقه دیگر مشخص می‌شود. سر در و جلوخان این خانه‌ها را با گل‌ها و شاخه‌های نیم برجسته و طلایی‌رنگ نقاشی کرده‌اند.

رودخانه زاینده‌رود کمی پایین‌تر از محلی که این خیابان با خیابان اولی تقاطع می‌کند، گردشگاه اصلی را قطع می‌کند. بستر زاینده‌رود بسیار وسیع است. سنگ و شنی که رودخانه از کوه‌هایی که از آن سرچشمه می‌گیرد و به‌سرعت سرازیر می‌گردد با خود همراه می‌آورد موجب می‌شود بستر رودخانه تغییر کند. به‌این‌ترتیب که هر وقت رودخانه طغیان می‌کند بستر خود را در فضای وسیعی عوض می‌کند و گاهی ازیک‌طرف و گاهی از طرف دیگر جریان پیدا می‌کند.

در فصل زمستان زاینده‌رود بسیار زیباست، ولی چون تنها منبعی است که آب دشت اصفهان را فراهم می‌کند، به‌قدری از آن جوی‌های متعدد جدا می‌کنند و آن جوی‌ها را برای آبیاری اراضی به جویبارهای متعدد کوچک‌تر تقسیم می‌کنند که در تابستان آب این رودخانه زیبا خشک می‌شود.

(توضیح: ماهیت خشک شدن زاینده‌رود در زمان‌های قبل از احداث سد زاینده‌رود با اکنون متفاوت است. خشکیدن موقتی دو یا سه‌ماهه رودخانه در سال‌های خشک، به دلیل هدایت آب رودخانه از طریق مادی‌ها به سمت اراضی کشاورزی دشت اصفهان بود. در آن زمان کلیه سیلاب‌های فصلی رودخانه در زمستان به سمت دشت اصفهان و تالاب گاوخونی سرازیر می‌شد اما در حال حاضر این سیلاب‌های فصلی در مخزن سد زاینده‌رود ذخیره و در طول فصل تابستان به‌وسیله پمپاژ در اراضی بالادست استفاده می‌شود.)

معلوم نیست آب رودخانه زاینده‌رود به کجا می‌ریزد. می‌گویند در شنزاری در حوالی یزد ناپدید می‌شود یا به مرداب و گودال‌هایی که کسی نمی‌شناسد فرو می‌رود. زاینده‌رود پس از گذشتن از اصفهان مجرای معینی ندارد و معلوم نیست چه می‌شود چون آب زاینده‌رود برای آبیاری دشت وسیع اصفهان کافی نیست، شاه‌عباس قصد داشته است آب کوهرنگ را که رودخانه بزرگی است و در ۱۰ یا ۱۲ فرسخی بالای اصفهان قرار دارد و به‌جز یک کوه کوچک آن را از زاینده‌رود جدا نمی‌کند با آب زاینده‌رود مرتبط سازد. آقای ژنه مهندس فرانسوی برای به هم پیوستن این دو رودخانه اقدام کرده بود.

به کوشش: علیرضا میرسعیدی، عضو هیأت‌مدیره جمعیت حمایت از منابع طبیعی و محیط‌زیست - پیام سبز

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ / ۱۲:۰۷
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 99012715886
  • خبرنگار :