واکنش طنزآمیز به وقایع و بحرانها تازگی ندارد. از سیل و زلزله گرفته تا گرانی بنزین، حالا هم «کرونا»، دستمایه شوخی با مسئولان، مدیران و شخصیتهای سیاسی شده است. در این میان هستند کسانی که واکنشهای طنز به بحرانهای طبیعی و انسانی را توطئه داخلی و عاملی برای تداوم و تکرار مصایب اجتماعی میدانند.
راه درست کدام است؟ طنز، نجاتدهنده است یا بستری برای ترویج بیتفاوتی نسبت به رنجها؟ سید جواد میری ـ پژوهشگر جامعهشناسی ـ هشدار میدهد که باید بین تمسخر و طنز که مرز باریکی بین آنهاست، تفاوت قایل شویم. اما طنز یکی از ساحت های انسانی است که فرصت تفکر و اندیشه را فراهم میکند. طنزپرداز میتواند از این طریق موضوعات جدی، عمیق و بنیادین را در شکلی جدید، صورتبندی کند تا مخاطبانش ضمن خندیدن به سوژه، به آن بیندیشند.
با این تعبیر، طنز به مثابه نقد اجتماعی-سیاسی، مقوله تازهای نیست. بیشک در ادوار باستانی ایران و یونان و حتی در مقطع هایی از تاریخ دین، مصادیق و نمونههایی از مواجهه طنزآمیز با رویدادهای مهم وجود دارد. اما برای درک بیشتر اهمیت و جایگاه طنز در نقادیهای سیاسی و اجتماعی، میتوان مراجعه به متون طنزِ دوره معاصر از جمله نوشتههای علی اکبر دهخدا را پیشنهاد کرد که حرفهای تند و تیزش را با نهایت هوشیاری و ادب و دلنشینترین آرایههای ادبی در قالب طنز بیان میکرد.
با این اوصاف، واضح است که ژانر طنز با هدف طرح انتقادات اجتماعی-سیاسی، تاریخچه بسیار طولانی دارد اما به گفته جواد میری، این جامعهشناس فرهنگی، در دوران مدرن به دلیل پیشرفت جامعه و در هم تنیدگی بیش از پیش حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، ژانر طنز، دامنه وسیعتری یافته است.
کرونا؛ سوژه طنزپردازان جهان
با این وجود، بارها شنیدهایم که برخی افراد در شبکههای مجازی، طنز را آفت فهم عمیق جامعه دانسته و معترضند که چرا عدهای در مواقع بحرانی مانند شیوع ویروس کرونا، برخوردی توأم با شوخی و خنده دارند؟ میری با تأکید بر اینکه واکنش طنزآلود به کرونا، محدود به ایران نیست، به ایسنا، میگوید: میتوانم مستنداتی ارائه کنم که از ابتدای شیوع کرونا، حداقل در ایتالیا، آلمان، انگلیس و ترکیه برخوردهای طنزآمیز با این مشکل داشتند. برای مثال در انگلستان، یکی، دو روز پس از اوجگیری ابتلا به کرونا و نایاب شدن دستمال کاغذی در این کشور، ویدئویی ساخته شد که در آن یک فرد انگلیسی به خانهای دستبرد میزند. او به جای دزدیدن اشیاء گرانقیمت مثل طلا، دستمال کاغذی میدزد. این کلیپ پربازدید، واکنش طنزآمیز به یک بحران اجتماعی است. بنابراین برخورد طنزآلود با بحرانی مثل کرونا محدود به ایران نیست و در سطح جهان مشاهده میشود که هدف آن علاوه بر نقد ساختار قدرت است.
طنز؛ زبان بیزبانیها
این جامعهشناس با اشاره به نقش طنز در تابوشکنیها، توضیح میدهد که ممکن است در دورههای مختلف تاریخی، مسائل مربوط به زنان، برخی باورها و عقاید، شخصیتهای سیاسی، تابو و خط قرمز قلمداد شوند. در بسیاری از مواقع امکان تابوشکنی در چارچوب مباحث آکادمیک فلسفی، جامعهشناسی و شعر و ادبیات وجود نداشته اما طنز توانسته در همان برهه، فعالانه عمل کرده و دست به تابوشکنی بزند.
طنز؛ تسلی یا بیمسئولیتی؟
جدا از نقش طنز در بیان دغدغههای مهم جامعه، از آنجا که موجب خنده و شادی مردم میشود، میتوان از نقش تسلیبخش این ژانر برای کاهش دردها و رنجهای ناشی از بحرانها از جمله کرونا، سخن گفت. میری -پژوهشگر حوزه جامعهشناسی- معتقد است، طنز به مثابه یک نقد اجتماعی تلاش میکند؛ سنگینی وضعیت ناشی از غم و غصه و درد و رنج ناشی از فاجعه و بحرانی را که بر زندگی فردی و جمعی انسانها وارد شده، به گونهای سبک یا آن را از یک پدیده درونی به یک امر عینی و بیرونی تبدیل کرده و بهتدریج بین درون انسان و آن غم و غصه فاصلهگذاری و در نهایت تسلی ایجاد کند.
برای درک دقیقتر نقش تسلیگرایانه طنز در بین عموم مردم، میتوان این موقعیت را تصور کرد که وقتی انسانی، عزیزی را از دست میدهد، برای آنکه بتواند از پروسه غم، درد و بحران ناشی از آن خلاصی یابد، از طریق شعائر دینی و فرهنگی که در طول تاریخ وضع شده، مثل برگزاری مراسم ختم، سوم، هفتم، چهلم و سالگرد، میتواند بهتدریج غم خود را از حالت درونی به بیرونی تبدیل کرده و تسکین یابد.
طنز، خشم و عصبانیت جامعه را فرو مینشاند و گاه حتی حرکتهای اعتراضی را به سکوت، رخوت، بیمسئولیتی اجتماعی و بیتوجهی و بیعملی تبدیل میکند. برای همین است که از طنز به عنوان سوپاپ اطمینان یاد میشود
طنز سلاح انقلابیون نیست
بر خلاف این دیدگاه، رویا صدر -پژوهشگر و طنزپرداز- با بیان این نکته که باید مراقب باشیم که طنز مطالبهگری اجتماعی را به خنده در خلوت تقلیل ندهد، به ایسنا میگوید: طنز به هر حال خشم و عصبانیت جامعه را فرو مینشاند و گاه حتی حرکتهای اعتراضی را به سکوت، رخوت، بیمسئولیتی اجتماعی و بیتوجهی و بیعملی تبدیل میکند. برای همین است که از طنز به عنوان سوپاپ اطمینان یاد میشود که ممکن است باعث از بین بردن تحرکات اجتماعی و روحیه مطابلهگری شود. برای همین است که گفته میشود، طنز سلاح انقلابیون نیست.
شوخی در وضعیت بحرانی؛ راه رفتن بر لبه تیغ
او با تأکید بر اینکه انتظار میرود طنز در کنار شوخی و خنده، موجب اصلاحگری شود، این طور توضیح میدهد که طنز عملی است که جنبههای نادرست یا ناروای پدیدهها را مورد انتقاد قرار میدهد. همچنین آرامشبخشی و تخلیه روانی، هراسزدایی، تنشزدایی و تقویت همبستگی اجتماعی از آثار مثبت این سبک ادبی است.
با این وجود طنزپردازی در شرایط بحرانی و غیر عادی مثل شیوع کرونا، راه رفتن بر لبه تیغ است. در چنین موقعیتی، طناز باید بداند چه هدفی از ارائه طنز دارد؟ آیا طنز او باعث تقویت همدلی بین مردم میشود؟ باید حدس بزند که واکنشهای احتمالی به طنز او در جامعه چیست و چه انعکاسی دارد؟ طنزپرداز باید ضمن شناخت دقیق جامعه خود، بداند شوخی با مرگ و بیماری تا چه حد مجاز است؟ اگر مخاطب طنز او را بشنود، چه حسی در او ایجاد میکند؟ بنابراین در آفرینش طنز باید به این موارد توجه کرد تا طنز با بیشترین اثرات مثبت، کمترین نتایج منفی را در بر داشته باشد. دقت داشته باشیم شوخی در وضعیت بحرانی باید همدلی و همدردی بین طنزپرداز و مخاطب را تقویت کند.
هر جامعهای که قدرت طنزآفرینی بیشتری داشته باشد، قدرت تداوم و تابآوری آن هم بالاتر است
اما چرا جامعه ایران در بسیاری از مسائل، واکنش طنز نشان میدهد؟ یا اینکه واکنشهای طنز در ایران بیشتر به چشم میخورد؟ در پاسخ به این پرسش جواد میری جامعهشناس فرهنگی با اشاره به تعدد بحرانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در ایران، میگوید: جامعه ایران در مقایسه با جوامع رشدیافته مثل سوئد یا انگلستان با دغدغهها و مسائل اجتماعی متعددی روبهروست. برای مثال در یک سال گذشته، ایران به تناوب با دردهای اجتماعی و بحرانهای اقتصادی بسیار مواجه بوده است و همین شرایط، نیاز به تعدد و تکثر طنزپردازی را بدیهی میکند.
این جامعهشناس تأکید دارد: هر جامعهای که قدرت طنزآفرینی بیشتری داشته باشد، قدرت تداوم و تابآوری آن هم بالاتر است، بنابراین واکنش طنزآلود به بحرانها به این معنا نیست که ما مسائل را مسخره میکنیم که بهقطع باید بین تمسخر و طنزآفرینی که مرز باریکی بین آنها وجود دارد، تفاوت قائل شویم اما بیشک مترادف گرفتن مسخرگی با طنزآفرینی به این معناست که ما تاریخ پر فراز و نشیب نقد اجتماعی طنز را نادیده بگیریم.
از سوی دیگر، تناوب در بروز بحرانهای مختلف اجتماعی و اقتصادی و تولید و انتشار محتواهای طنز در ایران نشان میدهد که در حوزه مدیریت اجتماعی و سیاستگذاریهای کلان ملی، دچار مشکلات جدی هستیم. در چنین موقعیتی اگر جامعهشناسان و فیلسوفان به طنزآفرینیها از منظر آسیبهای اجتماعی و شکستهای جدی در مسیر توسعه سیاسی و فرهنگی بنگرند، قطعاً نتایج بهتری حاصل میشود.
روحیه شوخطبعی در بین ایرانیها
همچنین رویا صدر درباره چرایی تنوع طنزها و شوخیها در ایران در مواقع بحرانی، میگوید: طی دورهها و سالهای متمادی، به دلیل وقوع بلایای متعدد طبیعی و غیر طبیعی در ایران و اثرات منفی آن، روحیه شوخطبعی در بین ایرانیها تقویت شده است. بهطوریکه حتی در جمعهای کوچک خودمانی نیز اغلب به دنبال شوخی و خنده برای کاهش تنشهای ناشی از بلایا و بحرانها هستیم.
انتهای پیام