به گزارش ایسنا، «کوروش احمدی» ، در یادداشتی با عنوان راهبرد ضد کرونایی ایران؟ نوشت : تجربه کشورها در مبارزه با کرونا را عمدتا در قالب سه راهبرد قابل دستهبندی است: راهبرد "سرکوب"، راهبرد "مهار" و راهبرد "کاهش ریسک". مجموعه اقداماتی که در چین برای کنترل کرونا صورت گرفت، کاملترین نمونه راهبرد "سرکوب" است. این راهبرد بعدا با قدری تردید و تاخیر در ایتالیا، اسپانیا، فرانسه و برخی دیگر از کشورها به اجرا گذاشته شد. ویژگی این راهبرد، قرنطینه کانونهای شیوع ویروس، شامل تعطیلی سراسری، منع سفر و منع خروج از خانه است. کشورهایی نیز مانند کره جنوبی، سنگاپور، هنگ کنگ و ... که به راه "مهار" ویروس رفتند، عمدتا موفق بوده اند. مهمترین اقدام در این راهبرد، تمرکز بر یافتن بیماران و ناقلان از طریق آزمایش گسترده مردم است. به این شکل که با یافتن هر مبتلا تماسهای او طی دوره ابتلا ردیابی و همه طرفهای تماس ملزم به آزمایش مجانی و در صورت ابتلا ملزم به انزوا میشوند. مثلا از ۱۷ بهمن تا هفته قبل یک نفر از هر ۲۰۰ نفر در کره مورد آزمایش قرار گرفته و این کشور دارای توان آزمایش ۲۰ هزار نفر در روز است. دولت از طریق کارت اعتباری، تلفن همراه و ... شهروندان مبتلا را کنترل میکند تا افراد طرف تماس با آنها را شناسایی و آزمایش کند. تمرکز بر آزمایش به این شکل امکان داده تا از قرنطینه گسترده و توقف تردد در مناطقی وسیع اجتناب شود.
در کنار این دو راهبرد، یک راهبرد سومی تحت عنوان "مصونیت گلهای" herd immunity نیز طی یکی دو هفته گذشته و بویژه بعد از طرح آن در آلمان و انگلیس مورد بحث بوده است. این اصطلاح در اصل در مورد واکسینه کردن حدود ۷۰ درصد از کودکان و مصونیت یافتن ۳۰ درصد مابقی کاربرد دارد. هدف فرضی در این راهبرد مقابله با کرونا، تنها این است که دوره ابتلا ۶۰ الی ۷۰ درصد مردم طولانیتر شود تا به سیستم سلامت فشار ناگهانی وارد نشود. با توجه به اینکه هنوز شناخت چندانی از ویروس کووید ۱۹وجود ندارد و اخباری در مورد احتمال ابتلای مجدد بیماران قبلی وجود دارد، قطعی نیست که "امنیت گلهای" اساسا در ارتباط با این ویروس کاربرد داشته باشد. به این دلیل بحثهای اولیه در حدود ۱۲ روز قبل در آلمان و انگلیس تنها در حد طرح ملاحظات مختلف و حدس و گمان بود. در همان زمان نیز مدیر کل سازمان بهداشت جهانی عبور از راهبردهای "سرکوب" یا "مهار" به راهبرد "کاهش ریسک" را به صراحت "غلط و خطرناک" خواند. گزارش امپریال کالج در جمعه گذشته مبنی بر اینکه "مصونیت گلهای" موجب مرگ حداقل ۲۶۰ هزار نفر در انگلیس و ۲/۲ میلیون نفر در آمریکا خواهد شد، دولت را در مسیر اجرای راهبرد "سرکوب" قرار داد. این گزارش باضافه اعلام سرعت بیشتر افزایش شمار فوتیها در انگلیس نسبت به ایتالیا تکلیف را روشن کرد. اکنون انگلیس در آستانه تعطیلی کامل قرار گرفته و دولت محافظهکار در اقدامی بیسابقه در انگلیس اعلام کرده که یک بودجه ۳۳۰ میلیارد پوندی برای مدیریت اوضاع اختصاص داده و با هدف جلوگیری از اخراج وسیع کارکنان پذیرفته که ۸۰ درصد از حقوق کارکنان بخش خصوصی تعطیل شده را پرداخت کند. و این تصمیمات در شرایطی گرفته شده که شمار مبتلایان حدود ۴۰۰۰ وفوتی ها ۱۷۷نفر بود. قبل از این دولت محافظه کار تاکید داشت که اقدامات داوطلبانه را بر تصمیمات الزامآور برای مردم ترجیح میدهد. آلمان نیز روند مشابهی را از ۱۰ مارس که مرکل به گزینه ابتلای ۶۰ تا ۷۰ مردم آلمان به کرونا اشاره کرد، طی کرده است. مرکل در همان مصاحبه که این مطلب را در پاسخ به سوالی اظهار داشت، تاکید کرد که شرایط سیال است و دولت سیاست خود را متناسب با تحول شرایط اتخاذ خواهد کرد. به عبارت دیگر، نه آلمان و نه انگلیس هیچ یک "رسما اعلام" نکردند که ۷۰ درصد مردم به ویروس آلوده خواهند شد. روز شنبه با عبور تعداد مبتلایان در آلمان از مرز ۲۰ هزار نفر، بخشهایی از کشور تحت فرنطینه و منع تردد قرار گرفتهاند و این سیاست در حال تسری به سراسر کشور است. همچنین نظرسنجیها در اروپا نشان میدهد که برغم ممنوعیتهای فزاینده و فشارهای شدید اقتصادی، حدود دو سوم مردم باسیاستهای سختگیرانه برای مبارزه با کرونا، از جمله منع خروج از خانه، موافق اند.مقامات ایرانی هنوز راهبردی روشن و منسجم برای مبارزه با کرونا اتخاذ نکردهاند. در شرایطی که به نظر میرسد دولت متمایل به راهبرد "کاهش ریسک" و توصیه به انجام اقداماتی داوطلبانه توسط مردم و خودداری از اتخاذ تدابیر الزامآور است، سخنان قبلی آقای روحانی در رد هر گونه قرنطینه و سخنان اخیر و نه چندان دقیق ایشان در مورد اظهارات ۱۲ روز قبل مقامات آلمان و انگلیس در مورد ابتلای ۶۰ الی ۷۰ درصد مردم، این احتمال را که شاید برخی مقامات بر چنین گزینهای مصر هستند، تقویت کرده است. اگر چنین گزینهای زمانی در این دو کشور مورد بررسی بوده، اما اکنون محرز است که هیچ کشوری به این گزینه به خاطر تلفات عظیم آن فکر نمیکند. بعلاوه، تاکید مدیر کل سازمان بهداشت جهانی بر "غلط و خطرناک" بودن این گزینه روشنگر است. تجربه سفرهای نوروزی در ایران نیز نشان داده که حداکثر تنها نیمی از مردم توصیهها را جدی میگیرند. میتوان احتمال داد که با خاتمه تعطیلات نوروزی این رویه به دیگر فعالیتها هم تسری یابد. در نتیجه، دولت باید با سرعت بیشتری در جهت تعیین تکلیف حرکت کند و تا قبل از ۱۳ فروردین راهبرد نهایی خود را مشخص نماید. اکنون همه شواهد حاکی است که هیچ چارهای جز حرکت در جهت اتخاذ تدابیر الزامآور وجود ندارد. البته نگارنده به مشکلات اقتصادی و فقدان بودجه کافی برای ایجاد پشتوانه لازم برای پیشبرد راهبرد "سرکوب" واقف است. اما با توجه به اولویت قطعی سلامت مردم و نیز نتیجه نظرسنجیها در اروپا، میتوان احتمال داد که مردم ایران نیز اتخاذ تصمیمات قاطع و الزامآور را بر گزینهای که حاصل آن مرگ و میر بسیار بالا باشد، ترجیح خواهند داد. بر عکس اگر دولت اولویت را به ادامه فعالیتهای اقتصادی بدهد، دیر یا زود هم چوب را خواهد خورد هم پیاز را.
انتهای پیام