درس‌های مبارزه چین با کرونا برای ایران

ایسنا یادداشت روز _ حامد وفایی، عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات چینی دانشگاه تهران _

با انتشار خبر درگذشت دو هموطن در شهر قم به دلیل ابتلا به ویروس کرونا، بررسی روند مواجهه با این ویروس در پرجمعیت ترین کشور جهان و آموختن درسهایی از آن برای ایران که اکنون با این ویروس رویاروی شده، نه تنها لازم و مفید که ضروری به نظر میرسد.

بدون شک باید دولت چین را یکی از قدرتمندترین حکومتهای جهان در امر "مدیریت" بدانیم که شایستگی خود در عرصه های مدیریتی به ویژه در حوزه اقتصادی را به رخ جهانیان کشیده؛ پرواضح است که ایجاد فضای توسعه پایدار برای کشوری با بیش از یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر جمعیت و فراتر از آن بیرون کشیدن چند ده میلیون نفر از زیر خط فقر طی سال های اخیر امری است که نمی توان به راحتی از آن چشم پوشی کرد. 

اما آنچه این نوشتار قصد پرداختن به آن را دارد، مدیریت چینی‌ها در حوزه بحران یا به بیانی "مدیریت بحران" است که جدیدترین نمونه آن در مواجهه این کشور با ویروس کرونا رخ نموده است. البته نباید از یاد برد که حاکمیت چین نیز همچون تمام دولت های جهان، عاری از اشکال نبوده و در مواردی با بروز اشتباهاتی، هزینه هایی را به این کشور و مردم آن تحمیل کرده، اما آنچه در چارچوب همین بحث و موضوع مدیریت بحران اهمیت می یابد، شناسایی سریع عاملان اشتباه و اصلاح روند یاد شده است که در بسیاری از موارد در چین بروز و ظهور داشته و جدیدترین نمونه آن ماجرای پزشک چینی افشاگر کرونا و برخورد دولت چین با او بود. 

از سوی دیگر به نظر می رسد چینیان به عنوان جامعه‌ای شرقی که در کوران مدرنیته قرار گرفتهاند، به رغم تمامی تفاوت های فرهنگی و اجتماعی، در برخی خصوصیات فردی و جمعی، با ایران و ایرانیان قابل قیاس باشد و از این رو توجه به تجربه چینی‌ها و مدل مدیریتی این کشور در مواجهه با بحران ها می تواند حاوی درس های مهمی برای دولتمردان ایرانی و هموطنان مان باشد.

پس از ذکر دو مقدمه یاد شده، نکاتی از مبارزه چین با کرونا برای آگاهی ایرانیان در شرایط فعلی مورد اشاره قرار میگیرد.

آنچه بیش از هر چیز در چین پس از رسانه‌ای شدن ماجرای کرونا و اعلام فراگیری این ویروس چشم گیر بود، تشکیل مثلثی مدیریتی با سه ضلع «درمانی، تبلیغاتی و ایمنی» بود. تشکیل بازوی درمانی در مواقع بروز بحران‌های بهداشتی و پزشکی از مسلماتی است که در هر کشوری رخ می دهد اما در این زمینه آنچه چین را از دیگرکشورها متمایز میکند، "سرعت" ساماندهی نیروها در این حوزه و عملیاتی سازی سریع امکانات بهداشتی – درمانی بوده است. ساخت بیمارستان ویژه در شهر ووهَن و اعزام صدها پزشک و نیروی متخصص و داوطلب از سراسر چین و مراکز بهداشتی به مرکز حادثه از اقداماتی بود که به سرعت از سوی دولت چین اجرایی شد. 

یکی از خصوصیات چینی‌ها که از قضا در جامعه ایرانی چندان توجهی به آن نمی‌شود، اطاعت بی چون و چرا از مافوق در حوزه های مختلف و انجام وظیفه محوله بدون اعمال نظر شخصی است که شاید بتوان از آن به عنوان یکی از مهم ترین اهرم های مدیریتی این کشور در شرایط خاص یاد کرد. دستگاه‌های متصدی امور بهداشتی چین پس از ساماندهی اولیه نیروها در مرکز بحران، به دقت تقسیم بندی شده و حتی جزئیاتی چون رنگ یونیفرم افراد که نمایانگر حوزه کاری آن ها در بخش های مختلف از جمله خدماتی، شناسایی، درمانی، پرستاری و غیره بود تعیین شد. همزمان گروه‌هایی ویژه در مراکز پژوهشی چین مامور به بررسی ابعاد موضوع و شناسایی خصوصیات ویروس برای تعیین راهکارهای درمانی شدند که البته هنوز تحقیقات در این حوزه به نتیجه نرسیده است.

ضلع دوم مثلث یاد شده، تبلیغات و ابزار آن یعنی رسانه است. شاید بیراه نباشد اگر بگوییم در مواقع بروز بحران، آنچه بیش از هر چیز حتی مسائل درمانی – بهداشتی موجب بهبود اوضاع می شود امر اطلاع رسانی صحیح و تبلیغات است که در اغلب موارد نه تنها موجب پیشگیری از فاجعه شده بلکه قابلیت مدیریت وخامت شرایط بحرانی را نیز داراست. در ماجرای رویارویی چین با ویروس کرونا، هر چند که دولتمردان چینی در گام نخست، و در واکنش به اعلام خطر یک پزشک چند ماه پیش از فراگیری ویروس چندان عملکرد قابل قبولی نداشتند اما با جدی شدن موضوع، ضمن اصلاح رویه سابق، اطلاع رسانی دقیق و سریع را در دستور کار خود قرار دادند. یکی از ویژگی‌های جامعه چینی که شباهت قابل توجهی با ایران ما دارد، تاثیرپذیری شدید فضاهای اجتماعی از شایعات و اخبار بی اساس است که با توجه به گسترش فضای مجازی در هر دو کشور مدیران بحران را با معضلاتی اساسی مواجه می سازد.


در بسیاری از موارد ویروس "شایعه" کشنده‌تر از ویروس‌های دیگر عمل می کند و بر این اساس به نظر می رسد توجه به اصل تبلیغات در مواقع بروز بحران که طبعا نیازمند زیرساخت های قدرتمند است، نه تنها یک امر بنیادین که یک ضرورت غیرقابل انکار برای دولت ها باشد. اطلاع رسانی در مواقع بحران باید سریع، صحیح و صادقانه باشد. نتیجه فقدان هر یک از این سه اصل حیاتی در ضلع تبلیغاتی مثلث یاد شده برای مدیریت بحران، تقویت شریانهای شایعه و جایگزینی مجاری غیررسمی اطلاع رسانی و طبعا ضربه پذیری جامعه از اخبار بی اساس خواهد بود. 
به باور نگارند، سرمایه اصلی و بی بدیل یک حکومت، "اعتماد" افکار عمومی و اجتماعی است که اگر خدشه دار گردد، زمینه را برای تشدید بحرانها و خارج شدن شرایط از دست مدیران بحران فراهم خواهد ساخت و اینجاست که اهمیت بازوی تبلیغاتی و رسانه در چنین مواقعی آشکار میگردد.

مدیران بحران در چین، با انتشار گسترده خبر فراگیری کرونا، نسبت به مدیریت فضای رسانه‌ای در این کشور اقدام کردند. شبکه های اجتماعی در چین به رغم برخی ادعاها بسیار قدرتمند، فراگیر و کاربردی هستند و در چنین شرایطی عملا مانند تیغی دو لبه عمل می کنند و به همان میزان که انتشار یک شایعه را تسهیل نموده، در اطلاع رسانی سریع و صحیح نیز کاربرد دارند. چند صباحی پس از انتشار ویروس کرونا در شهر ووهن چین، تمام موتورهای جستجوی بومی و رسانه رسمی این کشور نسبت به درج پنجرهای ویژه برای پرداختن به اخبار این ویروس اقدام نمودند؛ بازوی رسانه‌ای – تبلیغاتی دولت چین با طراحی نرم افزاری ویژه، امکان رصد آنلاین وضعیت کرونا در سراسر کشور را فراهم کرد و آمار لحظه ای افراد مبتلا، مشکوک، درمان شده و فوتی در دسترس عموم قرار گرفت.

در مواردی حتی امکان مشاهده نزدیکترین موارد ابتلا روی نقشه آنلاین برای افراد فراهم گشت و همزمان ویدئوهای کوتاه آموزشی بسیاری از شبکه های مجازی و رسانههای چینی را پر کرد. اتاق فکر رسانه‌ای چین، در سریع ترین زمان ممکن نسبت به طراحی شعارهایی که موجب همدلی و افزایش روحیه اجتماعی بود اقدام نموده و از افرادی که در "خط مقدم" مبارزه با کرونا مشغول به فعالیت بودند به عنوان قهرمانان ملی یاد شد.

تصاویر صورت دختران و پسران جوانی که به جهت استفاده متمادی از ماسک های محافظ، آسیب دیده بر خروجی رسانه‌ها منتشر شد و به طور گسترده فضای مجازی چین را با الفاظی تهییج کننده اشغال نمود. دستگاه تبلیغات دولت چین همزمان در فضای بین المللی فعال گشت و با پیگیری نوعی "دیپلماسی همدلانه" با کشورهای دوست، نسبت به دریافت کمک های آن ها اقدام نمود. شکی نیست که چین به عنوان کشوری که توانایی ساخت ده روزه یک بیمارستان مجهز را داشته و از آن به عنوان "کارخانه جهان" یاد میشود، توانایی پشتیبانی برای تهیه ابزار بهداشتی از جمله ماسک های محافظ را دارد، اما در این شرایط ترجیح بر جلب حمایت بین المللی و ایجاد فضای همدلی در محیط خارجی و داخلی برای چینی‌ها است و این یعنی بهره گیری از بحران داخلی برای ایجاد فرصت خارجی که خود جای بسی تامل و توجه دارد. 
در راستای حراست از اصل اعتماد اجتماعی، دولت چین نسبت به برکناری سریع مدیران اجرایی و بهداشتی کم کار یا متخلف در مرکز بحران و جایگزینی آنان با افراد تازه نفس اقدام نمود و مقامات ارشد کشور در اولین فرصت به مرکز بحران سفر کرده و از نزدیک در جریان امور قرار گرفتند. همزمان رئیس جمهور چین ضمن حضور در میان مردم عادی بر پیروزی قطعی کشورش در این "جنگ" تاکید نمود.


ضلع سوم مثلث مدیریت بحران در چین، در جریان مبارزه با کرونا ایمنی و اصل امنیت بوده است. در این حوزه نیروهای انتظامی، امنیتی و نظم دهندگان اجتماعی به یاری دو بازوی «پزشکی – بهداشتی» و «رسانه ای – تبلیغاتی» شتافته اند. هر چند که ماهیت شرایط ایجاد شده برای چین امنیتی نبوده اما تردیدی نیست که مدیریت فضاهای اجتماعی اعم از حقیقی و مجازی در شرایط بحران، ضامن موفقیت دو بازوی دیگر خواهد بود. چند روز پس از فراگیری کرونا، برخورد باعاملان انتشار شایعات بی اساس در دستور پلیس فضای مجازی چین قرار گرفت. پلیس اعلام کرد با افرادی که بی دلیل از قرنطینه ها خارج شوند برخورد خواهد شد و جریمه مادی و زندان در انتظار این افراد خواهد بود. پیگیرد افراد مبتلا به صورت نفر به نفر در دستور کار قرار گرفت و آگهیهای جستجوی افراد همسفر با مبتلایان در اتوبوس، قطار و هواپیما خروجی بسیاری از رسانه های رسمی چین را به خود اختصاص داد. دانشگاه ها و مراکز آموزشی در قرنطینهای نامحسوس کنترل شدند و ورود و خروج از شهرک های مسکونی با مجوز و به صورت محدود مدیریت شد. همزمان از نیروهای داوطلب و انتظامی برای تذکر به افرادی که در محیط های عمومی توجهی به قواعد بهداشتی نداشتند بهره گرفته شد. برای افرادی که زندگی در چین را تجربه کرده و از حجم انبوه و چند صد میلیونی حرکت مسافران این کشور در ایام عید بهاره آگاهی دارند، اهمیت و بزرگی مدیریت بحران و خلوت نگه داشتن اماکن عمومی در ایام جاری بیش از دیگران ملموس است. 

به هر تقدیر با کارکرد صحیح سه ضلع عملیاتی مدیریت بحران در چین، دولتمردان این کشور موفق به مدیریت کرونا در داخل مرزهای این کشور شدهاند. تا زمان نگارش این سطور، سیر صعودی ابتلا به کرونا در چین متوقف شده و شیب قوس نزولی آن در حال افزایش است. هم اکنون از مجموع بیش از 74 هزار بیمار تائید شده، حدود 50 هزار تن در استان خوبِی و مرکز انتشار بیماری بستری اند و تعداد مبتلایان تحت نظر در شهرهای مهم از جمله پکن، شانگهای و گوآنگجو از چند صد نفر تجاوز نمی کند. تعداد مبتلایان روزانه در کل کشور چین نیز امروز نسبت به روز گذشته 1497 نفر کاهش یافته است. این آمار یعنی چین توانسته کرونا را نه تنها در فضای داخلی که در قیاس با انتشار بیماری مشابه از آمریکا طی سالهای گذشته به خوبی مدیریت و کنترل کند. 
اکنون ایران به عنوان کشوری که در ابعاد جمعیتی و جغرافیایی به مراتب محدودتر از چین است، در مقیاسی بسیار کوچکتر با ویروسی مواجه شده که پرجمعیت ترین کشور دنیا توانسته با اعمال مدیریت صحیح و دقیق در هفته های اخیر، ضمن کنترل رشد آن سیر نزولی ابتلا در نمودار بیماری را محقق سازد. 
به نظر می رسد ایجاد حداقل‌های مدیریت بحران و تشیکل مثلث مدیریتی یاد شده با نقطه طلایی "اعتماد عمومی" ضمن ایجاد آسایش روانی برای افکار عمومی جامعه و تسهیل عبور از رخداد (کرونا در ایران هنوز ابعاد بحران نیافته) اخیر، شرایط کشور را برای مواجهه با حوادث آتی و بحران های پیش بینی نشده مهیاتر از قبل خواهد نمود.

انتهای پیام 

  • جمعه/ ۲ اسفند ۱۳۹۸ / ۱۱:۳۴
  • دسته‌بندی: فرهنگ عمومی
  • کد خبر: 98120200830
  • خبرنگار : 71039