علی یوسفی، عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان اولین سخنران این نشست گفت: برای صحبت از آیندهی مجلس باید به شرایط فعلی توجه کنیم، فعال بودن و بی تفاوتی هر دو بر آینده مجلس تاثیرگذار است. بنابراین باید به الزامات حضور فعالانه و مشارکت آگاهانه توجه داشت.
وی خاطرنشان کرد: آنچه که روشن است این است که مشارکت سیاسی آگاهانه مستلزم الزامات ساختاری است، برای حضور مردم در انتخابات باید فرصت مناسب برای انتخاب کردن و انتخاب شدن فراهم شود، هرگاه دامنه انتخاب محدود شود مشارکت نیز پایین میآید.
یوسفی ادامه داد: سازوکار راغب کردن نیروهای اجتماعی به مشارکت نیز مهم است، به طور مثال بحث حزب و نظام حزبی و اینکه نیروهای اجتماعی تا چه اندازه چارچوب مند فعالیت میکنند، در جامعه ما نارسایی در این راستا وجود دارد چرا که تدارکی که احزاب می بینند دراز مدت نیست و قالبا در موسمات انتخاباتی ظاهر می شوند نه برای اصلاح ساختار قدرت.
وی همچنین افزود: پس اگر احزابی باشند که برنامه مداومی برای راغب کردن و فعالسازی اعضا داشته باشند در آستانه انتخابات دچار دل سردی نمیشویم، در انتخاباتهای گوناگون درصد قابل توجهی از رای دهنگان در دستهبندیهای سیاسی جای داده نمیشوند، وقتی عادات رایشان را بررسی میکنیم میبینیم که بر حسب عادات رای که در چندسال گذشته پیش گرفته بودند رای میدهند .
استاد علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: در انتخابات شورای شهر پیشین تعداد رای دهندگان فاقد هویت سیاسی بیشتر است یعنی کنشگرانی که در چارچوب نظام حزبی تعریف نمی شوند. کل ظرفیت حزبی نیروهای فعال جامعه در بهترین حالت به 30 درصد میرسد و درصد قابل توجهی از جامعه از نیروی اجتماعی غیرمتشکل، مناسبتی تصمیم میگیرند، تحلیلهایی که روی این دسته از آرای خاکستری انجام گرفته نشان میدهد عادت رای آنان بیشتر به سوی اصلاح طلبان بوده که البته استثنا هم دارد. کسانی نیز هستند که در چارچوب نظاماند اما سنتگرا هستند و به دنبال مراجع سیاسی خود اقدام به رای دادن میکنند که وجهه قالبشان جهتگیری اصول گرایانه دارند.
وی بیان کرد: اگر بخواهیم برآورد روشنی از وضعیت انتخابات داشته باشیم باید ببینیم نیروهایی که وارد صحنه می شوند از حیث دسته سیاسی از کدام دسته اند؟ اگر مجموع انتخاباتهای انجام گرفته را در نظر بگیریم به عددی حدود 150 میلیون رای به طور کلی میرسیم.
در بخش دیگر این نشست، وحید سینایی مدیرگروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی پیرامون اهمیت انتخابات گفت: اهمیت نهاد انتخابات را نباید مورد تردید قرار داد چرا که روشی برای حل مسالمت آمیز و کم هزینه منازعات سیاسی و اجتماعی است . اگر نهاد انتخابات تضعیف شود به روشهایی میرسیم که مخاطره آمیز خواهند بود.
سینائی افزود: نکته بعدی این است که باید بین نوع حاکمیت و انتخابات نسبیت برقرار کنیم. در نظام هایی که حاکمیت الهی دارند انتخابات بیمعناست چرا که اتصال به منبع الهی نیازی به مشارکت مردم ندارد. در دولتهای مطلقه هم موضوع انتخابات بیمورد بوده و تنها در حاکمیتهای دموکراتیک انتخابات مفهوم پیدا میکند. در ایران از مشروطه به بعد حاکمیت ملی و نهاد انتخابات موردتوجه قرار گرفت. هرگونه اقدامی که موجب نقض حاکمیت ملی شود به معنای بی اعتبار کردن نماد آن یعنی مجلس است.
وی با تاکید بر اینکه برای اینکه کسی در انتخابات شرکت کند باید به دو موضوع توجه داشته باشد بیان کرد: اول آن که بگوییم شرکت میکنیم چون نهاد مهمی است و در سلسله مراتب قدرت موقعیت فرادستی دارد و مشارکت من در انتخابات این نهاد می تواند موثر و تعیین کننده باشد؛ از این جهت واقعیت این است که علی رغم تمام شعارهای موجود، مجلس ما در موقعیت ضعیفی قرار گرفته است. برای مجلس سه شان در نظر گرفته شده که شامل قانونگذاری، نمایندگی و نظارت میشود.
سینائی گفت: مجلس همچنین از حیث قانونگذاری با موانع جدی رو به روست، از جهت نظارت در قانون اساسی اختیارات قابل توجهی دارد اما در عمل این چنین نیست، تنها چیزی که میماند همانی است که بعضا با تمسخر همراه است، یعنی اینکه نمایندگان به دنبال پیگیری محلی هستند. در این شرایط اگر در حوزه انتخابیهای با نامزدی روبه رو میشوند که علاقمند پیگیری مطالبات است مردم به او رای میدهند، بنابراین در انتخابات آتی بیشترین مشارکت را برای حوزه های کوچک قائل هستند چرا که بیش از انکه مسائل سیاسی در سطح ملی مدنظر باشد مسائل محلی و محدود مطرح است.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد : محدودیت قانون گذاری مجلس امری است که در اصل 73 به صراحت بیان شده است. علاوه بر آن مصوبات مجمع تشخیص، سیاستهای کلی نظام، مصوبات شورای عالی امنیت ملی و ... از دیگر عوامل محدودکننده مصوبات مجلس است، بنابراین به لحاظ قانونگذاری نباید سطح توقع خودمان را بالا ببریم. درباره عوامل نظارتی نیز چنین مشکلاتی وجود دارد. هنگامی که سطح توقعمان از اختیارات را به واقعیات موجود نزدیک کنیم میتوانیم تصمیم درست در انتخاب نمایندگان اتخاذ کنیم.
روحاله اسلامی استاد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی نیز در ادامه این جلسه گفت: یکی از عواملی که جایگاه ملی مجلس را تضعیف نموده نظام حزبی در ایران است. جایگاهی که احزاب باید به عنوان مدارس سیاسی ایفا میکردند میسر نشد و قانون انتخابات نیز نقش تعیین کنندهای داشته است.
وی ادامه داد: این قانون به دلیل کیفی بودن تفسیرهای متعددی دارد که مشکل ایجاد میکند و نیازمند اصلاح است. قانون انتخابات اساسا جایگاهی برای نظام حزبی در نظر نگرفته است. در لایحه تقدیمی اخیر دولت به مجلس بر اینکه نمایندگان باید بر اساس سیستم تناسبی و حزبی انتخاب شوند تاکید شده بود ولی این لایحه به صحن علنی نرسید و بلاتکلیف ماند. البته که احزاب اصولگرا و اصلاحطلب نیز خودشان ضعیف عمل کردهاند و شکاف درونی دارند.
اسلامی خاطرنشان کرد: ما باید به دنبال نمایندگانی باشیم که شئون ملی قانون گذاری را می دانند و آن را دنبال می کنند. غلبه خواسته های محلی برای تضمین اینده شغلی شان می تواند مجلس را تضعیف نماید اما در اصل میتواند نهادی قدرتمند باشد که تاثیر خوبی بر آینده کشور بگذارد.
انتهای پیام