به گزارش ایسنا، علیرضا باغانی، کارشناس بورس در عصر ایران نوشت: ابر و باد و مه خورشد و فلک در کارند تا بورس تهران که قریب به ۵۰ سال حاشیهنشین بود، حالا تنها گزینه سرمایه گذاران باشد.
تا همین چند سال پیش، بیشتر مردم ما تصور کاملا متفاوتی از بورس داشتند، چیزی شبیه به قمار یا جایی که چرچیلهای زمانه در آن پول مردم ساده لوح را از دستشان در می آورند.
اما اینک تورم ، سبب خیر شده برای بورس ما.
التهاب بی سابقه در اقتصاد کشور و تورم فزاینده ناشی از تولید نقدینگی و شبه پول آن هم بدون پشتوانههای اصولی اقتصاد، چارهای جز پر رونق نگاه داشتن بازار سرمایه برای مجموعه حاکمیت باقی نگذاشته است.
فشار تحریمها هر روز بیشتر از دیروز میشود، تورم واقعی رو به افزایش است و تورم انتظاری نیز چنان هراسی در دل مردم ایجاد کرده که به دنبال راهی هستند که حتی ارزش یک ریال دارایی خود را در برابر تورمهای آتی حفظ کنند.
انتظارات تورمی درست از افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین در آبان ۹۸ استارت خورد؛ رخدادی که نشان داد دست دولت برای اداره اقتصاد کشور آنچنان هم که ادعا میکند، پر نیست. متعاقب آن انتشار پیش نویس لایحه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم آن روی سکه اقتصاد کشور را نیز به نمایش گذاشت، تا جایی که برای نخستین بار قرار است هم اشخاص حقیقی مالیات بدهند و هم از عایدی (سود بعد از خرید) خانه و خودرو هم مالیات دریافت شود.
مرور اولیه این پیش نویس نشان میدهد که دولت در حال دل کندن از درآمدهای نفتی است و میخواهد همچون کشورهای توسعه یافته دنیا بر مبنای مالیات، اقتصاد کشور را اداره کند. هر چند این استراتژی موافقانی بسیار و مخالفان بسیار زیادی هم در عوام دارد، اما پاسخ دولت به این پرسش که قرار است بعد از این مالیات ستانیهای گسترده، اقتصاد کشور چگونه اداره شود و اساسا حقوق اجتماعی و شهروندی مردم بعد از این شرایط جدید چه تغییری خواهد کرد، میتواند تا حد زیادی به اقناع جامعه برای همراهی با دولت در اجرای این مهم کمک کند؛ در غیر این صورت راه برای دورزدن این قانون نیز مثل دیگر قوانین پیدا میشود.
بگذریم؛ از انتظارات تورمی صحبت کردیم و تمایل مردم به بورس.اعتماد مهمترین اصل برای جذب سرمایه است. همه ما این عبارت را شنیدهایم که سرمایه ترسوست. الان سرمایه که به دارایی ریالی یا فیزیکی مازاد مردم اطلاق میشود به بورس اعتماد کرده، دلیل این اعتماد هم حمایت بی سابقه مجموعه حاکمیت از بازار سرمایه است. در واقع دولت و مجموعه نظام به این نتیجه رسیدهاند که برای مهار نقدینگی چارهای جز پررونق نگاه داشتن بورس ندارند و این رونق چند فایده مهم برای اقتصاد کشور دارد.
اول این که بخش عمدهای از نقدینگی در مردابی به نام بورس جمع آوری میشود و این نقدینگی تحت کنترل دولت است و عملا قدرت التهاب آفرینی از پول و شبه پول هرچه قدر هم که بزرگ باشد (بیش از ۲ هزار هزار میلیارد تومان اعلام شده توسط بانک مرکزی) گرفته میشود.
دوم این که دولت با این حجم وسیع پول حاضر در بورس می تواند براحتی ۸۰ هزار میلیارد تومان از اوراق دولتی پیش بینی شده در قالب اسناد خزانه را بفروشد و عملا بخش وسیعی از بدهی های خود به پیمانکاران و سایر طلب کاران را تسویه کند.
سوم این که اگر این پول به مدت طولانی در بازار سرمایه باقی بماند و مثل الان گردش زیادی نداشته باشد. یعنی مدت سرمایهگذاری یک سهامدار در یک شرکت بیش از یکسال باشد ،سهامدار عمده آن شرکت میتواند از منابع حاصل شده از طریق سرمایهگذاری مردمی طرح های توسعه خود را پیش ببرد، به جای آن که دست خود را مثل گذشته پیشروی سیستم بانکی برای دریافت وام و ... دراز کند.
فایده چهارم که البته بی رحمانه اما واقع گرایانه است و همواره در ایران شاهد آن بودیم، پروژه سوخت نقدینگی است. به هر حال بخش عمدهای از این نقدینگی فزایندهای که در اقتصاد وجود دارد، بدون پشتوانه است و ظن آن میرود که دولت مایل است مثل مهر ۹۷ همان کاری را که در بازار دلار کرد، در بورس هم انجام بدهد. یعنی رشد جباب گونه قیمتها و سپس سقوط! وقتی دلار در مهر ۹۷ به نزدیک ۲۰ هزار تومان رسید خیلیها خریدار بودند و پس از مدت نه چندان طولانی قیمت این ارز به کانال ۱۱ هزار تومانی نزدیک شد.خب ؛ طبیعی است که عده زیادی هم زمانی که نرخ دلار در حال ریزش گام به گام از ۱۹ هزار تومان به حدود ۱۱ هزار تومان بود ، دلار خود را تقدیم بانک مرکزی با نرخهای پایینتر از خرید کردند. در این پروژه مقدار زیادی نقدینگی از بین رفت و از طرفی دیگر بانک مرکزی توانست بخش قابل اعتنایی از دلارهای خانگی را از گاوصندوق های مردم بیرون بکشد.در بورس هم همین سناریو شاید تکرار شود. قصد بدبین کردن شما را نداریم اما پول سوزی آن هم به شیوه کم هزینه آن ، یکی از راهکارهای اداره اقتصاد های دنیاست و در اقتصاد بحران زده ای همچون ایران هر لحظه که لازم باشد ، شاید اتفاق بیفتد.
با جمیع جهات شانس رشد و تداوم بازدهی بازار سرمایه بیشتر از آن است و در پیش نویس لایحه اصلاح قانون مالیات های مستقیم کاهش مالیات شرکتها از ۲۵ درصد به ۱۰ درصد و در نظر نگرفتن مالیاتی برای عایدی سهام به عنوان سیگنالی برای اعتقاد دولت برای رشد بورس در نظر گرفته شده است بنابراین به اصطلاح حرفهای ای بورس «این بازار بالا دارد»
اما مردمی که این روزها ، بورس حسابی فکر و ذهنشان را مشغول کرده باید حتما به چند نکته توجه کنند.
۱.بورس محل سرمایهگذاری مازاد شماست. لذا اگر سقفی بالای سر دارید و خودرویی برای رفت و آمد و غیر از این نیازهای ضروری، پولی دارید که میخواهید ارزش آن با تورم کنونی و آتی کاسته نشود، حتما به بورس بیائید.
۲.گول برخی کاسبان بورس را برای پرداخت سود تضمینی را نخورید.یک طرف بورس سود است و طرف دیگر آن هم زیان.هر کس به شما در بورس گفت که سود تضمینی از محل خرید و فروش سهام و سرمایه گذاری میدهد، یک دروغگو است.
تنها نهادهای مالی که در بورس به شما سود تضمین شده و قانونی میدهند صندوق های سرمایه گذاری مشترک با درآمد ثابت مشهور به به صندوق های «فیکس اینکام» هستند.این صندوق ها به پشتوانه قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی مصوب ۸۸ ایجاد شده اند و پول شما را در سپرده های خاص ، انواع اوراق بدون ریسک مثل اسناد خزانه و مقدار کمی هم در بورس سرمایه گذاری می کنند.
این صندوق ها به شما هر ماه یا هر سه ماه یک بار سود ثابت و تضمین شده ای پرداخت می کنند که چند درصدی بالاتر از بانک است ، به عنوان مثال سالی ۲۴ درصد.در اوراق مالی که در بورس منتشر می شود مثل اسناد خزانه اسلامی ، اوراق صکوک ، مرابحه ، استصناع و ... هم سودی مطابق با موازین شرعی به طور ثابت پرداخت می شود که البته ماهیت آن ها مثل سهام نیست و شبیه گواهی سپرده و اوراق مشارکتی است که سیستم بانکی قبلا منتشر می کرد و حالا بازار سرمایه کشور متولی انتشار این دست از اوراق به پشتوانه قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی است.غیر از این دو نوع سرمایه گذاری هیچ فعالیتی در بورس به شما سود تضمین شده نمی دهد.
۳.کم ریسکترین سرمایهگذاری در بورس که هم شما را از نوسانات مثبت بازار بهرهمند سازد و هم ریسک کمتری برای شما داشته باشد، ورود به بورس از طریق صندوقهای سرمایهگذاری است. نوع با درآمد ثابت آن را که توضیح دادیم لکن این صندوقها انواع دیگری همچون صندوق سرمایهگذاری در سهام ، مختلط و ... را هم دارند.
این نهادهای مالی مطابق با قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی توسط متخصصین بازار سرمایه اداره میشوند و از محل منابع حاصل از سرمایه گذاری شما در سهام انواع شرکت های مختلف سرمایه گذاری می کنند و سود یا زیان فعالیت خود را در خالص ارزش واحدهای سرمایه گذاری خود موسوم به «یونیت» به نمایش میگذارند. به تعبیری واضحتر رشد این صندوقها از رشد بازار به دلیل رعایت اصل ریسکگریزی کمتر است و البته زیان آنها هم به مراتب کمتر از خرید و فروش مستقیم بازار سرمایه.
شما به بورس پناه آوردهاید برای حفظ ارزش دارایی خود؛ پس مراقب باشید. بورس هم مثل هر بازار دیگری سوداگران خاص خود را دارد. حتما از طریق صندوقهای در سهام در بازار سرمایه سرمایهگذاری کنید. لیست این صندوقها در این سامانه قابل رصد و ارزیابی است.خرید و فروش مستقیم سهام بدون دانش و وقت کافی می تواند به زیان شما منتج شود.حتما بخشی از وقت خود را برای آموزش فعالیت در بورس به ویژه آموزش مقدماتی اختصاص دهید.
انتهای پیام