شهابالدین شایگان- کارگردان، پژوهشگر و فعال حقوق کودک در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری دانشجویان ایران قرار داده است، با اظهار تاسف و اندوه نسبت به حوادث اخیر ضمن تقبیح شدید شبکه های تلویزیونی خارجی و انتقاد به شبکههای داخلی تاکید کرد: «رسانه های جمعی با به تصویر کشیدن جزییات خشونت فجایع اخیر به صورت عریان، صراحت غیر اخلاقی در بیان سمعی و بصری و رعایت نکردن قوانین مرتبط به رده بندی سنی برنامه ها به صورت عمدی در حال ایجاد آسیب بر روان کودکان و نوجوانان شدهاند.»
وی در ادامه یادداشت خود آورده است:
«با توجه به ارزیابی عملکرد رسانه های ملی و بین المللی در چند روز گذشته و از سوی دیگر بررسی تاثیرات مخرب بر اذهان عموم مخاطبان به خصوص مخاطبان کودک در مواجهه با هجمه سنگین خشونت رسانهای پیرامون واقعههای اخیر که باعث ایجاد وحشت، آشفتگی واسترس شده است و ریسک ایجاد ناهنجاریهای روانی را افزایش داده است، با صراحت تمام این عمل باید محکوم شود. لذا از مقامات ارشد سازمان صدا و سیما تقاضا می کنم در خصوص ذکر رده بندی سنی تمامی برنامه ها، بخصوص برنامه های مناسبتی و همچنین رعایت کدهای اخلاق حرفه ای رسانه ای هشیار و کوشا باشند و بدانند که آینده کشور در گروی سلامت روان کودکان امروز است. در خصوص عملکرد رسانه های بین المللی نیز مکاتبات با انجمن ها و ارگان های مسئول در حوزه بین الملل در حال پیگیری است.
شایگان سپس با دادن هشدار نسبت به زیر پا گذاشتن ارزش های انسانی و اخلاقیات شبکههای فارسی زبان پربیننده ماهوارهای آورده است:
«اما آنچه در حال حاضر با وجود شبکه های فارسی زبان پربیننده ماهواره ای و زیر پا گذاشتن ارزش های انسانی و اخلاقیات لازم به تاکید است، این است که والدین آگاه باشند که کودکان به دلیل تجربه و دانش اندکی که از مسائل، پدیده ها و واقعیت دارند، در مواجهه با محتوای رسانه ها به شدت آسیب پذیر بوده و نیازمند حمایت و یاری آنها هستند. به عنوان مثال ارزیابی صحت وصدق یک موضوع در زمانی که منابع وشاخص های متعددی وجود دارد که عموما همراه با جهت گیری بر مواضع و منافع سیاسی خاص بیان میشود، نه تنها برای کودکان، بلکه برای خود والدین هم تفسیر آن دشوار است.»
این پژوهشگر دربارهی تاثیرات روانی بلند مدت و ترسهای دامنه دار کودکان نسبت به انتشار موضوعات هولناک و دراماتیک از سوی رسانهها، در یادداشت خود آورده است:
«فهم این مساله که چرا کودکان چنین واکنش های شدیدی نسبت به گزارش های خبری در رسانه ها نشان میدهند، دشوار نیست و طبیعی است که برای یک قربانی واقعی که دچار سانحه شده احساس تاسف و همدری کنیم؛ اما موضوعی فراتر از همدردی موجب واکنش های شدید کودکان میشود. عموما رسانهها، موضوعات هولناک و دراماتیک بسیاری را به نمایش می گذارند که نه تنها «میتوانند» اتفاق بیفتند، بلکه «اتفاق افتادهاند» آشکار است. اگر چیزی اتفاق افتاده میتواند دوباره نیز رخ دهد. این احتمال ممکن است سبب تاثیرات روانی بلند مدت و ترسهای دامنه دار شود. گاهی بسیاری از والدین به سبب ناآگاهی در این زمینه کودکان خود را برای تماشای این برنامه ها محدود نمیکنند و این زمانی خطرناک می شود که کودکان خود را در شرایطی مشابه شرایط قربانی تصور می کنند.»
وی در همین زمینه دربارهی انتقادهایی که به شبکههای ماهوارهای مبنی بر اینکه چرا رویدادهای خونبار برای برنامه های خبری انتخاب می شوند، بر این باور است:
«بسیاری از تهیه کنندگان برنامههای خبری شبکههای ماهوارهای در برابر این انتقاد که چرا رویدادهای خونبار برای برنامههای خبری انتخاب می شوند، بر این باورند که رویدادهای خونبار به این دلیل در برنامه های خبری گنجانده شدهاند که اتفاق افتادهاند و نشان ندادن آنها به حق ما برای دانستن همه چیز مغایرت دارد.»
شایگان سپس در این یادداشت یادآوری کرده است:
«به طور حتم کودکان نباید به گونهای بزرگ شوند که باور کنند دنیای واقعی طور دیگری است، اما این پرسش نیز طرح میشود که آیا کودکان نباید در برابر محتوای رسانهها که عموما تصاویر بسیار وحشتناکی از واقعیت ارایه میدهند، محافظت شوند؟ چرا باید کودکان را با انبوه تصاویر آزار دهنده قربانیان حوادث جنگ، اجساد جان باختگان سانحه هوایی و پدر و مادرهایی که از مرگ فرزندانشان متاثرند رو به رو کنیم؟ قطع به یقین نیازی به عجله در این کار نیست هرچند که کودکان باید از تهدیدهای خاص به خاطر امنیتشان آگاه باشند و با جنبه های منفی دنیای پیرامون شان نیز آشنا شوند، اما بیشتر این اطلاعات باید به شکل کم تر تهدید آمیز و نیز کم کم ارایه شوند نه به شیوه تحریک کنندهای که معمولاً تلویزیون به کار می گیرد.»
«این که به کودک خود بگویید که وقوع یک اتفاق ناگوار ناممکن است، قطعا راه مناسبی نیست، چون ممکن است دروغ مصلحت آمیز شما به شکلی وارونه گریبان شما را گرفته و فرزندتان حقیقت را از جایی دیگر دریابد. اگر شما اعتبار خود را در این زمینه نزد کودک خود از دست بدهید، امکان دارد کودک شما برای اطمینان خاطر دیگر به شما روی نیاورد و به این ترتیب یکی از قویترین پشتوانههای خود را برای رویارویی با ترس از دست بدهد. اگر شما مراقب نباشید، ممکن است واقعیت ترسناک تر از آن چه وجود دارد، برای کودک جلوه کند. پیشنهاد میشود که هنگامی که در مورد تهدیدها و خطرهای واقعی صحبت میکنید، دروغ نگویید، اما هم چنین بیشتر از اندازه ضروری درباره آن واقعه به کودکتان نگویید و با غیر احساسیترین شکل ممکن و با آرامش کامل سخن بگویید.»
«همه ماجرا، در مورد اطمینان بخشی به کودکان آن است که یک توضیح حقیقی بدون به کاربردن واژه های احساسی به کودک ارایه شود که اطلاعات لازم، و نه بیشتر را به کودک منتقل می کند. هر زمان آماده پاسخ به پرسش های بعدی باشید، اما وارد جزئیاتی بیش تر از آن چه که فرزندتان خواسته نشوید. حقیقت را بگویید؛ اما تا جای ممکن غیر صریح و غیر روشن درباره آن صحبت کنید چرا که جزییات واقعه می تواند بی اندازه اوضاع روحی کودک را وخیم کند.»
این پژوهشگر در پایان در خصوص تاثیر رسانهها در ایجاد آسیب های روانی آورده است:
«اما تاکید می کنم که رسانه ها باید بدانند که ایجاد آسیبهای روانی به صورت تحمیلی توسط آنها به افراد جامعه دست کمی از ارتکاب جنایت علیه بشریت نداشته؛ چرا که تمام مولفه ها و عناصر یک جنایت تمام عیار علیه بشریت را با تفاوت به قتل عمد، سلامت عاطفی و روانی افراد دارا است.»
انتهای پیام