به گزارش ایسنا، مفهوم کسبوکارهای کوچک، بازتابدهنده استراتژی «کوچک زیبا» است که توسط شوماخر اقتصاددان آلمانی در ادبیات اقتصادی مطرح شده است. این استراتژی دارای مزایایی نظیر انعطافپذیری بالا، نیاز به سرمایه کمتر، استفاده از تکنولوژی ساده، استفاده از منابع محلی در فرایند تولید و جذب سرمایههای سرگردان است. بر این اساس، ایجاد کسبوکارهای کوچک و کارآفرینی در مشاغل روستایی، یک عامل مهم برای کاهش فقر، افزایش بهرهوری و رقابت است و با ایجاد تنوع در فعالیتهای اقتصادی روستا، اهمیت بسیاری بر رشد و توسعه و بسیج منابع جهت بهبود عملکرد اقتصادی دارد.
صاحبنظران معتقدند چنین کسبوکارهایی، با تقویت تحولات اجتماعی، جهتگیری تجاری را بهبود میبخشند و با ایجاد اشتغال و افزایش ارزشافزوده و ثروت، منجر به تحول روستایی میشوند. اما اگرچه این نوع کارآفرینی بهعنوان وسیلهای برای تحریک توسعه روستایی محسوب میشود، با چالشهای خاصی نیز مواجه است.
اصولاً موانع و چالشهای کارآفرینی در مناطق روستایی را میتوان شامل موانع فردی، خانوادگی، فرهنگی ـ اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی و ساختاری و محیطی دانست که بایستی ضمن تبیین دقیق آنها، برای رفع هریک، اقدامات مؤثری انجام داد.
در این زمینه، پژوهشی توسط محققان دانشگاه زنجان انجام شده است که در آن، چالشهای کارآفرینی کسبوکارهای کوچک روستایی در یک مطالعه موردی، بررسی و ارزیابی شدهاند.
در این پژوهش که با مشارکت 244 خانوار روستایی ساکن شهرستان بیجار انجام شده است، پژوهشگران با استفاده از روشهای کتابخانهای و میدانی از طریق پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز خود را گردآوری کرده و سپس به کمک کامپیوتر، این دادهها را مورد تجزیهوتحلیل دقیق آماری قرار دادند. پیشازاین، محققان، چالشهای مرتبط با این تحقیق را در پنج بعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، محیطی، نهادی و فردی تقسیمبندی کردند.
نتایج این بررسیها که در نشریه «تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی» متعلق به دانشگاه خوارزمی تهران منتشر شدهاند، نشان میدهد که همه چالشها در کارآفرینی کسبوکارهای کوچک تأثیرگذار هستند، اما عوامل اقتصادی دارای بالاترین تأثیر و چالشهای فردی و اجتماعی دارای کمترین بار عاملی به شمار میآیند.
در این خصوص، حسین فراهانی، دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشکده علوم انسانی دانشگاه زنجان و دیگر همکارش میگویند: «نتایج حاکی از آن است که هر پنج بعد مورد بررسی بهعنوان چالشی در ایجاد توسعه و بهبود کارآفرینی کسبوکارهای کوچک در منطقه مورد نظر، مطرح هستند. اما بیشترین چالش مربوط به مسائل اقتصادی است. این موضوع ناشی از عدم دسترسی به تسهیلات بانکی و نبود پسانداز و همچنین کمبود درآمد در میان مردم محلی است».
آنها ادامه میدهند: «در این تحقیق، چالش محیطی نیز تأثیر بالایی را نشان دادند که ناشی از عدم وجود زیرساختهای مناسب برای کسبوکار هستند. همچنین وجود چالشهای نهادی نیز نشاندهنده عدم حمایت نهادهای مرتبط با کارآفرینی و کسبوکارهای کوچک است. اما باید اشاره کرد که چالشهای فردی، نشان از عدم وجود روحیه کارآفرینی، عدم مسئولیتپذیری و عدم نیاز به موفقیت هستند و چالشهای اجتماعی نیز، نشاندهنده عدم مشارکت مردم با همدیگر در ایجاد کسبوکار جدید و همچنین عدم مشارکت مردم با مسئولین است».
فراهانی و همکارش بهعنوان مجریان این پژوهش، برای غلبه بر چالشهای مورد اشاره فوق پیشنهادهایی را ارائه دادهاند. آنها در این خصوص اظهار میدارند: «با توجه به اینکه بزرگترین چالش کارآفرینی کسبوکارهای کوچک، عدم دسترسی به تسهیلات و سرمایه بوده است، بهمنظور غلبه بر این مشکل دو راهکار وجود دارد. راهکار اول ایجاد تسهیلات ارزان و فضای کارآفرینی در منطقه توسط سازمانهای دولتی جهت ترغیب مردم است که میتواند به توسعه کارآفرینی کسبوکارهای کوچک کمک کند و راهکار دوم، با توجه به سطح سواد مناسب، سرمایه اجتماعی و میزان مشارکت بالا در منطقه موردمطالعه، شکلگیری و گسترش صندوقهای اعتبارات خرد با مدیریت خود روستاییان بر اساس حداقل میزان دارایی است».
این محققان در ادامه پیشنهادهای خود آوردهاند: «در جهت رفع چالشهای فردی ازجمله عدم تجربه و عدم مهارتهای فنی در زمینه کسبوکار، فراهم کردن زمینه مشارکت تسهیلگران و دانشگاهیان و همچنین ارائه کمکهای فنی به کارآفرینان و صاحبان کسبوکارهای کوچک در زمینه آموزش، اخذ اعتبار و توسعه طرحهای تجاری میتواند مؤثر باشد. همچنین در جهت رفع چالشهای نهادی میتوان به همکاری دهیاریها و شوراهای اسلامی در راستای معرفی اشخاص کارآفرین موفق و دعوت آنها به منطقه و گفتگوی مستقیم با اهالی و همچنین معرفی افراد خلاق منطقه به مؤسسات مالی و آموزشی اشاره کرد».
انتهای پیام