سیدحکیم بینش:
شکستهباد دوپایی که رفت پاورچین
بریده باد دو دستی که کردهات گلچین
پس از تو ما همگی آی نخل کرمانی!
بدل شدیم به یک قاسم سلیمانی
مبارک است تو را ای شهید پیش از پیش
که در رکابت اجل میدوید پیش از پیش
بیا بنوش گوارایت، آب کوثر را
خدا برای همین آفرید پیش از پیش
تمام عقدهی خود را به نهر ریختهاند
به حلق تشنهی ما آب زهر ریختهاند
دوباره سایه به قصد مصاف با خورشید
خزیده در پس دیوار مرگ بیتردید
رسیده است غم از راه و مقتدر شدهاست
درون سینهی ما بمب منفجر شدهاست
شکستهایم ولی غم بغل نمیگیریم
جز از نگاه ولایت عسل نمیگیریم
مجال گریه نداریم وقت ما تنگ است
دگر به خانه نشستن برای ما ننگ است
«علی» بگویدم امروز رقص شمشیرم
میان معرکهشان با کدام آهنگ است
عقابهای ستیغ و بلند پروازیم
بدا به حال شمایی که بال تان لنگ است
مباد وقت بیفتد به دست آنانی
که موقع حرکت سخت پای شان سنگ است
پس از تو ما همگی آی نخل کرمانی!
بدل شدیم به یک قاسم سلیمانی
«عقیق شکسته» از حمید هنرجو :
صدای پای سپاه امام میآید
مدافع حرم از سمت شام میآید
تمام شهر، پر از عطر لاله و یاس است
درست میشنوم؟ این صدای عباس است
نوای "قاسم" و "عون" و "حبیب" میآید
چقدر قافلهی دل، غریب میآید
دوباره عشق، کنار "شریعه" پرپر شد
دوباره خاک، به خون خدا معطر شد
چقدر سرو سهی، دسته دسته آوردند
به روی دست، عقیق شکسته آوردند
برادرم! تن بیسر، مبارکت باشد
سلام سرخ به خنجر ...، مبارکت باشد
کنون که آه، شکوفه شکوفه زخم نجیب
تو را نشسته به پیکر، مبارکت باشد
نبود لایق بوسیدن لبانت، مرگ
عروج از دل سنگر، مبارکت باشد
وزید سوی دل تو هوای آزادی
شکست این قفس آخر، مبارکت باشد
به یمن آمدنت، کوچهها چراغانی است
هلا! تولد دیگر... مبارکت باشد
شهید خنجر تهمت!، چگونه باید گفت؟
که زخمهای مکرر... مبارکت باشد!
تمام درد تو از "ناکثین" بیدرد است
برادرم! تن بی سر، مبارکت باشد
انتهای پیام