به گزارش ایسنا، این روزها بین رسانهها رقابتی نانوشته برای انتشار اخبار تلخ و منفی وجود دارد؛ هرچه تلختر بیننده بیشتر! آنهم در شرایطی که تعدد رسانهها و ظهور شکلهای نوین انتقال اخبار و اطلاعات، باعث شده جذب مخاطب از هر زمانی سختتر و در عینحال حیاتیتر باشد. اما پژوهشهای اخیر موسسه رویترز نشان میدهد این روند منجر به این شده که مردم در سرتاسر دنیا هر روز بیشتر از اخبار فاصله بگیرند و به اصطلاح دچار «پسزدگی» یا «بی تفاوتی» به خبر شوند. بر اساس یافتههای این موسسه پژوهشی، در حال حاضر یک سوم مردم دنیا ترجیح میدهند که خبر نخوانند!
مریم سلیمی ـ مدرس دانشگاه و پژوهشگر ارتباطی ـ در گفتوگو با ایسنا، درباره اینکه چرا مردم از خبر گریزانند؟ چنین اظهار کرد: صرفاً انتشار اخبار بد منجر به پسزدگی مخاطب از خبر نشده و انتشار اخبار خوب و امیدبخش نیز هرگز به تنهایی راهگشا نخواهد بود.
وی در پاسخ به اینکه رسانهها تا چه میزان باعث پسزدگی مخاطب از خبر شدهاند؟ توضیح داد: آنچه رسانهها در روند تبدیل رویداد به خبر صورت میدهند، سبب میشود تا اخباری منتشر شود که متأثر از منافع اقتصادی، سیاسی و... آنها ساخته و پرداخته شده و ایدئولوژی، ارزش، سبک زندگی، اصول اخلاقی و مواردی از این دست را القا و منتقل میسازد که مد نظر آنهاست. در این مسیر از تاکتیکها، تکنیکها و ... بسیاری بهره میگیرند تا آنچه را خود میخواهند در بستر خبر یا دیگر قالبهای نوشتاری، بصری، چندرسانهای و ... بازنمایی کنند.
سلیمی ادامه داد: این روندِ ساخت و تولید خبر، در کنار انتخاب، چیدمان و چینش و برجستهسازی که در اولویتگذاری اخبار صورت میدهند، باز القائات و تحمیلهایی را در پی دارد که دائم در تلاش است تا آنچه را که رسانهها خود میخواهند به مخاطبان و کاربران دیکته کنند. در این میان، تجربه رسانهها به آنها ثابت کرده که اخبار بد، پسند و پذیرش بیشتری دارد تا اخبار خوب؛ لذا این چیدمانی که از انواع اخبار پیشروی مخاطب (با همه ملاحظاتش) قرار میدهند، عمدتاً گرایش را به سمت ارائه و انتشار اخبار بد بیشتر کند. همه این مسائل در حالی است که مخاطب و کاربر به واسطه دسترسی به اینترنت به دنبال چیزهایی میگردد که دیگر نمیخواهد از دریچه رسانههای جمعی دریافت کند. کاربر میخواهد فرصت دیده شدن داشته باشد. میخواهد به اصل رویداد نزدیکتر باشد. میخواهد اخبار را با دستکاری کمتری ببیند و سریعتر از گذشته آن را دریافت کند. میخواهد خود در این فرآیند نقش داشته باشد و ... .
وی افزود: همه اینها باز در شرایطی است که جهان در عصر پساحقیقت گام نهاده است؛ عصری که در آن واقعیتهای عینی در شکلدهی افکار عمومی کمتر از جذابیتهای هیجانی و باورهای فردی نقش و تأثیر دارند. عصری که در آن میزان مقبولیت ادعایی که بر پایهی احساسات و عقاید مردم بنا شده، بیشتر از ادعایی است که بر پایه حقیقت و دلایل علمی و منطقی شکل گرفته است. امکان دسترسی سادهتر به اینترنت و رسانههای اجتماعی و نقش تک تک کاربران، رباتها و ... در تولید و انتشار اخبار سبب میشود تا معضل جدی در این میان شکل بگیرد، تشدید روند شکلگیری و گسترش اخبار و تصاویر جعلی. (سرعت انتشار اخبار جعلی ۶ برابر سریعتر از اخبار واقعی است).
کاهش اعتماد به رسانهها بیشتر از سایر سازمانها و نهادها
وی با اعتقاد بر اینکه در دنیا به طور قابل توجهی اعتماد به همه منابع کاهش یافته است ـ از رسانههای جمعی و دولت گرفته تا ان جی اوها و رسانههای اجتماعی، به آماری در آمریکا اشاره کرد و گفت: پیش از سال ۱۹۹۸ دموکراتها ۶۴ درصد به رسانههای جمعی اعتماد داشتند که در سال ۲۰۱۶ به ۵۱ درصد رسیده است. عموم مردم امریکا پیش از سال ۱۹۹۸ حدود ۵۳ درصد به رسانههای اجتماعی اعتماد داشتند که در ۲۰۱۶ به ۳۲ درصد رسیده است. این عدد درخصوص رسانههای اجتماعی در بین جمهوریخواهان پیش از ۱۹۹۸، ۴۱ درصد بوده که در سال ۲۰۱۶، حدود ۱۴ درصد شده است.
آنچه در این میان مهم است که اعتماد به طور کلی کاهش یافته، اما این کاهش در مورد رسانهها خیلی بیشتر از سایر سازمانها و نهادها بوده است. با این تفاسیر، ما در جهانی به سر میبریم که دیگر به منابعی که در گذشته به آنها اعتماد داشتیم، اعتماد نداریم، در عین حال، دستاندرکاران حوزه تولید خبر، دیگر افراد عموماً حرفهای نیستند. امکان تشخیص خبر جعلی و واقعی بسیار سخت شده است. امکان اعتبارسنجی اخبار به راحتی وجود ندارد. مسائل احساسی و هیجانی مردم را بیشتر به خود جلب میکنند و فضا و بستر سوء استفاده بسیار هموارتر شده است و ... .
گرایش جهان به سمت بصریتر شدن، مینمالتر شدن و خلاقیت بیشتر
سلیمی درباره نقش و غفلت رسانهها در این زمینه گفت: جهان به سمت هرچه بصریتر شدن، مینمالتر شدن، سه بعدی شدن، خلاقیت بیشتر و ... گرایش و تمایل یافته است و این در حالی است که عمده رسانهها، هنوز در قالبهای گذشته خود ماندهاند و اصرار دارند همچنان با روشها و قالبهای قدیمی با مخاطبان و کاربران سخن بگویند یا حداقل با تغییرات همگامی لازم را ندارند. تغییر ذائقه مخاطبان و کاربران، تحولات نسلی، شرایط حاکم در عصر پساحقیقت، تحولات نو به نوی تکنولوژیکی و امکانات و سهولت و دسترسی بیشتری که در بستر وب ۳، ۴ و ۵ ایجاد می کند و... همگی شرایط متفاوتی را نسبت به قبل ایجاد کردهاند که باید رسانهها بهخصوص رسانههای جمعی برای جلب و جذب و حفظ مخاطبان و کاربران به آنها توجه کنند و از آن غفلت نورزند.
او در عین حال با تاکید بر اینکه انتشار اخبار خوب و امیدبخش هرگز به تنهایی راهگشا نخواهد بود، لزوم تلاش به بازگرداندن اعتماد به جامعه در تمامی سطوح، کمک به انتشار اخبار واقعی و قابلیت تشخیص آنها، کمک به افزایش سوادهای نوین عموم افراد جامعه از جمله مخاطبان، کاربران و صاحبان و مالکان و دست اندرکاران رسانه ها، سیاستمداران، روابط عمومی ها، تأکید بر لزوم رعایت اصول اخلاقی، مسئولیت اجتماعی بیشتر کاربران و دست اندرکاران و فعالان حوزه رسانه را از جمله مواردی عنوان کرد که در بازگرداندن مخاطب به سمت خبر میتواند تاثیرگذار باشد.
سلیمی همچنین در پاسخ به اینکه آیا انتشار اخبار امیدبخش میتواند به برگشتن مخاطب از این وضعیت کمک کند؟ اظهار کرد: برای حل این مسأله برخی معادلات باید تغییر یا اصلاحاتی داشته باشند تا زمینه بهبود حاصل شود. تا زمانی که رسانهها روالهای گذشته خود را پیش گرفتهاند، انتشار اخبار خوب و امیدبخش هرگز به تنهایی راهگشا نخواهد بود. اعتماد به رسانهها با کاهش قابل توجه روبهرو شده است، مخاطبان و کاربران نقشآفرین در حوزه تولید و انتشار اخبارند و حل این مسأله به سوادهای نوین عموم افراد جامعه چه در سطح مخاطبان و کاربران و چه صاحبان و مالکان و دست اندرکاران رسانهها و حتی در سطح دولتمردان و سیاستمداران و... نیاز دارد.
وی در عین حال افزود: هرچند عدهای معتقدند که دنیای سیاست ایجاب میکند که سیاست و دروغ در هم تنیده باشند و یا روابط عمومی ها، بازاریابان و فعالان حوزه تبلیغات، برای هرچه خوب جلوه دادن سازمانهایشان، در حوزه دستکاری اخبار، تصاویر و آمار قدم میزنند، ولی به هر تقدیر، بدون افزایش سوادهای نوین، بدون احساس درک بحران و عدم تلاش برای حل این معضل، بهبودی در این شرایط ایجاد نخواهد شد. اگر بنا باشد در فضای بی اعتمادی، همه به دنبال منافع خود باشند از سیاستمداران و دولتمردان تا رسانه ها و کاربران، کسی به اصول اخلاقی، مسئولیت اجتماعی پایبند نباشد، انتظار بهبودی نیز نمی توان داشت. در کل معتقدم، باید برای بازگشت اعتماد به جامعه در تمامی سطوح دولت، ان جی اوها، رسانه های جمعی و...، همچنین کمک به انتشار اخبار واقعی و قابلیت تشخیص آنها تدبیر شود. باز هم تأکید میکنم باید ملاحظات عصر حاضر، در کلیه این روندها مدنظر قرار گیرد.
انتهای پیام