چهارباغِ آن روزها؛

چهارباغی که «کمپفر» دید

بخش اصلی عرصه خیابان چهارباغ، علی‌رغم تغییر شکل و ماهیت آن، خوشبختانه تاکنون از دست نرفته است و در صورت استفاده از نظرات محققین، صاحب‌نظران دلسوز و مراجعه به اسناد و کتب تاریخی، می‌توان کارکرد و ماهیت اولیه این تفرجگاه دوران صفوی را بازیابی کرد؛ ازاین‌رو ایسنا در نظر دارد طی گزارش‌هایی سلسله‌وار، به‌مرور چهارباغی که سال‌ها پیش در سفرنامه‌های سفرا، جهانگردان و مقامات سیاسی ترسیم‌ شده بپردازد.

برای مقدمه باید گفت که شهر اصفهان همان‌گونه که استرابون، جغرافیدان و مورخ یونانی قبل از میلاد مسیح به آن اشاره‌ کرده، از زمان‌های بسیار دور آوازه و شهرت جهانی داشته است. ناصرخسرو نیز هزار سال قبل، این شهر را نیکوترین و جامع‌ترین و آبادان‌ترین شهر سرزمین پارسی‌گویان خوانده است.

 آسمان نیلگون، هوای معتدل و سبک، کوه‌ها و شکارگاه‌های وسیع و منحصربه‌فرد، فضاهای سبز، تفرجگاه‌ها، مزارع و باغات، آثار تاریخی، معماری شهری، انهار و رودخانه پرآب زاینده‌رود این شهر همواره مورد توصیف و تکریم جهانگردان، دانشمندان، مقامات سیاسی و سفرایی بوده است که پای به این شهر افسونگر و رؤیائی نهاده‌اند.

زیبایی مسحورکننده و جادویی شهر اصفهان به‌ویژه در دوران شکوه و عظمت پایتختی آن در دوران صفویه، همواره مورد رشک و حسد کینه‌توزان و مهاجمان سرکشی چون محمود افغان ازیک‌طرف و حاکمان و فرمانروایان بی‌کفایت و غارتگری چون پادشاهان قجری و وابستگان آنان از طرف دیگر بوده است.

افسوس که در یک قرن اخیر نیز شهر اصفهان در اثر بی‌تدبیری‌ها و یا خطاهای عمدی و غیرعمدی و تحت پوشش طرح‌ها و برنامه‌های توسعه‌ای و عمرانی همچون احداث خیابان‌ها در بافت تاریخی، احداث ساختمان‌ها و تأسیسات ناهمگون، توسعه نامتوازن شهر در محدوده باغات و اراضی کشاورزی، احداث و توسعه بی‌رویه صنایع آلاینده و مهاجرت‌پذیری و توسعه افقی و عمودی شهر بدون در نظر گرفتن توان زیست‌محیطی آن، ایجاد و توسعه بی‌رویه معادن در سطوح وسیع و نامعقول در اطراف شهر، تخلیه آبخوان‌ها و سفره‌های آب زیرزمینی شهر به‌منظور استفاده از آب شرب و فضای سبز و نهایتاً از همه مهمتر خشکاندن تنها رودخانه دائمی فلات مرکزی ایران و تبدیل آن به یک آبراهه فصلی و دوره‌ای، در حال طی کردن دوران انحطاط خود است.

از نتایج اسفبار چنین اقدامات نابخردانه‌ای می‌توان به فرونشست زمین و تخریب تدریجی یا ناگهانی آثار تاریخی، آلودگی غیرقابل‌تحمل هوا، نابودی فضاهای سبز شهری، ورود خسارات غیرقابل‌جبران اقتصادی در سطح ملی و استانی به دلیل از دست رفتن جاذبه‌های گردشگری و ایجاد بحران‌های اجتماعی و فرهنگی اشاره کرد.

هرچند پاره‌ای از بی‌مهری‌های وارده به اصفهان، همچون تخریب بناها و کاخ‌ها و باغات صفوی و یا احداث خیابان‌ها در بافت تاریخی و... و. غیرقابل‌بازگشت است، اما برخی اقدامات مخرب زیست‌محیطی و خشکاندن انهار و رودخانه زاینده‌رود، در صورت اراده جدی و سریع متصدیان و داشتن برنامه جامع، قابلیت احیاء و بازگرداندن بخشی از شرایط ازدست‌رفته را خواهد داشت.

خوشبختانه بخش اصلی عرصه خیابان چهارباغ نیز علی‌رغم تغییر شکل و ماهیت آن، تاکنون از دست نرفته است و در صورت استفاده از نظرات محققین و صاحب‌نظران دلسوز و مراجعه به اسناد و کتب تاریخی،  می‌توان کارکرد و ماهیت اولیه این تفرجگاه دوران صفوی را بازیابی کرد.

از مهم‌ترین اسنادی که در این زمینه قابل‌استفاده‌اند می‌توان به سفرنامه‌های سفرا، جهانگردان و مقامات سیاسی همچون کمپفر (۱۶۸۴ م)، شاردن (۱۶۷۱ م)، گوبینو (۱۸۵۵ م)، تاورنیه(۱۶۳۲ م)، سانسون (۱۶۸۳ م)، ماری پوتی(۱۷۰۵ م) و ...  اشاره کرد که در ادوار مختلفی در این شهر اقامت داشته و شرح مفصلی از چهارباغ و کارکرد و نحوه طراحی و معماری فضاهای عمومی و ابنیه و باغات سلطنتی و خصوصی آن را در یادداشت‌های خود آورده‌اند که رجوع به این آثار می‌تواند در بازیابی این گردشگاه تاریخی و جذب گردشگران داخلی و خارجی و رونق اقتصاد ملی مؤثر باشد.   

چهارباغ، ۳۳۵ سالِ پیش

کمپفر، جراح و پزشک آلمانی، سال ۱۶۸۴ به اصفهان سفر کرده است. در کتاب «سفرنامه کمپفر» که با ترجمه کیکاووس جهانداری از سوی شرکت سهامی انتشارات خوارزمی منتشر شده، چهارباغ، اینگونه ترسیم شده است:

«خیابان مجلل چهارباغ، بدان دلیل چنین نامی گرفته است که در اثر تقاطع با رودخانه‌ای که عمود بر آن جریان دارد، اراضی را به چهار قطعه باغ تقسیم کرده است. این خیابان از پشت قصر شاه شروع می‌شود و در جهت جنوب غربی به‌صورت مستقیم تا باغ هزارجریب ادامه دارد.

زیبایی خاص این خیابان به‌خصوص در نهری است که در وسط آن از سنگ تیشه‌ای تعبیه کرده‌اند و پنج پا عرض و یک پا عمق دارد. در این نهر، آب زلال گاه با صدای دل‌چسبی که از برخورد آن با پله‌های سنگی حاصل می‌شود و گاه بدون سروصدا و آرام در حوض‌ها و آبگیرهای مصنوعی جریان دارد تا اینکه سرانجام در شیبی که به پل الله‌وردی خان می‌رسد پایان می‌یابد.

نزدیک اینجا دیگر آب به لوله‌هایی وارد می‌شود که آن‌ها را در عمق زمین ازنظرها پنهان کرده‌اند. هم حوض‌ها و هم نهرها را از سنگ‌های صیقل یافته به هنرمندی با اشکال مختلف و متنوع ساخته‌اند و ترکیب کرده‌اند. کنار برآمده نهر و حوض‌ها را قهوه‌چی‌ها و صاحبان میهمان‌خانه‌ها با حصیر و قالی فرش کرده‌اند. در روی این فرش‌ها مردم بی‌کار و فارغ‌البال می‌نشینند تا در حین کشیدن قلیان و صرف نوشیدنی، شاهد نمایش و هنرنمایی شعرا، گویندگان و نقالان باشند و به بهترین و مطبوع‌ترین وجه وقت بگذرانند. فقط هنگامی‌که هوا زیاد گرم شود به اتاق‌های خنک قهوه‌خانه‌های مقابل رخت می‌کشند.

یکی از خصوصیات دیگر چهارباغ این است که در دو طرف چنارهای مرتفع تنگ در کنار هم قرار دارد و غربا می‌توانند حتی در نیمروز، در زیر سایه‌های آن از شر آفتاب سوزان در امان باشند و به‌اصطلاح خود ایرانی‌ها در زیر طاق سبز بخرامند. به همین منظور خیابان را قسمتی با سنگ‌های تیشه نخورده و در قسمتی با سنگ‌های صیقلی فرش کرده‌اند.

آنچه را که در مورد سروهای شیراز گفته‌اند من می‌خواهم برای چنارهای چهارباغ به کار برم و بگویم که در هیچ کجای دنیا چنار به این برومندی و بلند بالایی نمی‌روید که در اصفهان.

مکمل تصویر لذت‌بخش این خیابان، باغ‌های اطراف آن است که در فواصل معین رشتۀ آن‌ها توسط خانه‌های زیبایی که گنبد، ایوان، معجرهای چوبی و نقاشی دیواری دارد گسسته می‌شود.

برای داشتن تصوری جامع و کلی، باز باید عظمت و جلال پل الله‌وردی خان را بر فراز زاینده‌رود و همچنین جبهه کم‌نظیر کاخ‌های پادشاهی را که در دو طرف خیابان به آن‌ها ختم می‌شود ازنظر دور نداشت.

من که با گام‌های بلند خیابان را اندازه می‌گرفتم عرض آن را شصت‌وسه گام برآورد کردم. طول آن در این سوی پل بالغ‌بر ۱۶۲۰ گام و در آن‌سوی پل ۲۲۰۰ گام است که طول پل را به‌اندازه ۴۹۰ گام باز باید بر آن افزود.

سطحی که توسط دو محور عمود بر هم خیابان و رودخانه به چهار قسمت تقسیم‌شده، با دیوارهای فرعی، سی باغ را تشکیل داده که قسمتی از آن‌ها را شاه به بزرگان و اعیان واگذاشته و قسمتی دیگر را برای استفاده شخصی  یا همگانی تخصیص داده است. نه‌تنها این باغ‌ها به پایتخت رونق و جلوۀ فراوانی بخشیده بلکه خود این باغ‌ها ازنظر آنکه با عمارات و قصور کوچک و دلربا، راهروهای پاکیزه، باغچه‌های شکوفان، بوته‌ها و گل‌های نادر دست‌چین و همچنین انواع و اقسام آبگیرها و فواره‌ها آراسته‌شده است، حکم بهشت روی زمین را دارد و قلم از وصف آن‌ها عاجز می‌ماند.»

  به کوشش: علیرضا میرسعیدی، عضو هیئت‌مدیره جمعیت حمایت از منابع طبیعی و محیط زیست - پیام سبز

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۵ آذر ۱۳۹۸ / ۰۹:۵۸
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 98092518357
  • خبرنگار :