با شروع اولین جشنواره ملی نمایشنامهنویسی اقتباسی گام دوم و ارسال طرحها از سوی نویسندگان و نمایشنامهنویسان، هیات داوران چندین مورد را به عنوان طرحهای برگزیده پذیرفته و اسامی این طرحها از سوی دبیرخانه جشنواره اعلام شد. دیدگاه و نظر هریک از نویسندگان شرکتکننده در این جشنواره پیرامون وضعیت حال حاضر کشور در حوزه نمایشنامهنویسی و نیز جریان آثار اقتباسی کشور در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته که در ادامه به آن میپردازیم.
اقتباس برایم آزاد شدن انرژی و هیجان یک تفکر است
شهاب شعبانپور؛ نویسنده و نمایشنامهنویس شرکتکننده در اولین جشنواره ملی نمایشامهنویسی اقتباسی گام دوم اظهار کرد: زمانی مبهوت جادوی نویسندگی شدم که نوشتن را آموختم. زندگی با دستان زبر و خشنش، لطافت چگونه نوشتن را به من آموخت. دلنوشتههایم بسیار بود و مخاطبانم فقط دوستانم و گاهی وبلاگهای بی نام و نشان. در جوانی با روزنامه دانشگاهی «روز از نو» نگاهم به مخاطب نو شد و پس از مهاجرتی چند ساله به جزیره کیش، در نشریه «جامعه کیش» مشغول به کار شدم و برای یک جزیره مینوشتم. پس از بازگشتم به مشهد تئاتر جادویم کرد. چند نمایشنامه و فیلمنامه کوتاه تمامی فعالیت من در این عرصه بوده است. آخرین کارم تئاتر «قهرمان آینه» بود که در اردیبهشت ماه 1398 در سالن هلال احمر به کارگردانی خودم به روی صحنه رفت.
وی همچنین در خصوص ارزیابی جریان نمایشنامهنویسی در کشور بیان کرد: اگر معیارهای شخصی من اصول ارزیابی من باشد، باید بگویم در مشهد اصلا جالب نیست و رشد معکوس دارد.
این نمایشنامهنویس درباره ارزیابی جریان آثار اقتباسی در کشور گفت: اقتباس برای من آزاد شدن انرژی و هیجان یک تفکر است؛ پس از خواندن یک اثر لذت بخش که پایهگذار کاشت یک تفکر خواهد بود. یادم میآید وقتی برای اولین بار «شازده کوچولو» را خواندم ذوق زده شده بودم، جوری که لحظهای از تصورم دور نمیشد و در روزمرگیهایم مدام تفکرش و رازهایش را ترجمه میکردم و سه سال گذشت تا دانهای که در آن سالها در من کاشته شد، نمایشنامه «گونی» را میوه دهد.
جریان نمایشنامهنویسی در کشور نیازمند ساماندهی بنیادین است
حسن دولتآبادی همچنین از دیگر نویسندگان حضوریافته در این جشنواره با بیان این که ارائه دو نمایشنامه مرتبط با موضوع اعلام شده در فراخوان جشنواره، نمایشنانههایی بودند که برای نوشتن آن زمان قابل توجهی صرف کردم، در خصوص جریان نمایشنامهنویسی کشور در حال حاضر گفت: این امر از چند جنبه قابل توجه است؛ اول آن که تعداد افراد مستعد نمایشنامه نویسی چشمگیر و قابل توجه است. دوم آن که چند سال است بازار کتاب، به چاپ نمایشنامه روی خوش نشان داده است. سوم ضرورت آموزش دادن به بسیاری از این افراد مستعد است. این نویسندگان نیازمند فراگیری اصولیاند؛ زیرا از مشاهده بسیاری از اجراهای تئاتر چنین برمیآید که نویسندگانشان آنجا که در تکنیک کم میآورند، برای جلب و جذب مخاطب، نوعی از بداخلاقی و بیهویتی را ترویج میکنند. این یکی از موارد قابل توجه است. در مجموع نمایشنامهنویسی کشور نیازمند ساماندهی بنیادین است.
وی پیرامون ارزیابی خود از جریان آثار اقتباسی در کشور عنوان کرد: هنوز اقتباس در کشور ما به درستی معرفی نشده و شناخته شده نیست. این عدم شناخت هم در سینما و هم در تئاتر قابل مشاهده است. به عنوان نمونه از یک سو میتوان به سراغ فیلمهای موفق سارا (برگرفته از خانه عروسک ایبسن) و درخت گلابی (بر اساس داستانی از گلی ترقی) هر دو ساخته آقای مهرجویی رفت و از سوی دیگر آثار اقتباسی بد را مشاهده کرد.
این نویسنده و منتقد فیلم افزود: اظهارنظرها درباره اقتباس در ایران هم، اغلب بر اساس تلقی و سلایق شخصی است. اما در بیرون از کشور به نمونههای درخشانی از اقتباس بر میخوریم که میتوانند الگوهای مثالی و آموزشی قابل مراجعه باشند. یکی از جدیدترین نمونههای این آثار، انیمیشن سینمایی «شیرشاه ۱» است که نویسنده و سازنده آن توانسته از اثری تراژیک و بزرگسالانه چون «هملت» شکسپیر، فیلمی بر اساس اصول روانشناسی، برای کودک و نوجوان بنویسد و بسازد. این نمونهها که تعدادشان کم نیست، میتوانند در فراگیری اقتباس برای تولید آثار اقتباسی مورد استفاده قرار گیرند. در ایران هم میتوان نمونه نمایشنامههای قابل توجه اقتباس از تاریخ یا حتی قصه و افسانه را در آثار آقای بیضایی و چند نویسنده از نسل نویسندگان بعد از ایشان مشاهده کرد. اما در تعریف نظری اقتباس، مرز پایبند ماندن به اهداف نویسنده اثر مرجع و حضور نویسنده اثر اقتباسی در اثر تازه خلق شده، نامشخص است. اگرچه این از اصلیترین پرسشها در تولید اثر اقتباسی است، اما بی شک تنها پرسش نیست.
دولتآبادی ادامه داد: اقدام طراحان متفکر این جشنواره تئاتریِ هدفمند در پرداختن به اقتباس، ستودنی است و امیدواری به پرداختن به اقتباس را در عرصههای نظری و تولیدی موجب میشود.
هنوز آثار اقتباسی غنی چندانی تولید نشده است
مُرصع موسیالرضایی؛ کارشناس ارشد ادبیات کودک و نوجوان و شرکتکننده این جشنواره درباره فعالیتهای ادبی خود گفت: به مدت پنج سال با دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب در بخش ثبت تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس، فعالیت داشتم. همچنین تقریبا به مدت یک سال در کنار استاد سعید تشکری، شاگردی نویسندگی کردم و سه سال به عنوان کارشناس کتاب کودک و نوجوان در مجموعه بچههای آفتاب، فعالیت دارم. به علاوه دارای مدرک سواد رسانهای از فرهنگسرای رسانه هستم و پایاننامه دانشگاهم هم در این حوزه بوده است.
وی در خصوص دلیل جذب خود به جشنواره ادامه داد: به دلیل علاقه به نگارش نمایشنامه مخصوصا آثار تاریخی، در این جشنواره شرکت کردم. خوشبختانه طی سالهای اخیر، نمایشنامهنویسی کشور دارای تحولات مثبتی شده است و این موضوع با مشاهده اجراهای سطح کشور، قابل دریافت است. همچنین علیرغم وجود آثار کهن و تاریخ درخشان ایران، هنوز آثار اقتباسی قوی و غنی چندانی تولید نشده است. بنده سعی کردهام از تعالیم و نمونه آثار استادان ارجمند و صاحب قلم همچون جناب آقای تشکری، در خلق اثرِ خود، کمک بگیرم.
در زمینه نمایشنامه شاهد اقتباس درخشانی نبودهایم
همچنین محسن عظیمی؛ نویسنده و نمایشنامهنویس شرکتکننده در این جشنواره پیرامون فعالیت ادبی و هنری خود اظهار کرد: از اواسط دهه هفتاد به شکل تجربی در زمینه نمایشنامهنویسی، کارگردانی و بازیگری تئاتر فعالم و از اواسط دهه هشتاد فعالیتم را در تهران ادامه دادم.
وی ادامه داد: «چرخ» برگزیده ده اثر بخش نمایشنامهنویسی سیوپنجمین جشنواره تئاتر فجر، «آجر»، برگزیده بخش نمایشنامهنویسی سیوسومین جشنواره تئاتر فجر، «6410» نمایشنامه سوم پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت، «همیشه همهچیز یهجور نیست»، متن دوزبانه، نامزد دریافت جایزه اولی نامزد هفتمین دوره آثار ادبیات نمایشی ایران و برگزیده اولین جشنواره نمایشنامهنویسی افراز و... برخی از آثار منتشر شده من هستند.
این نویسنده و کارگردان بیان کرد: «همیشه همهچیز یهجور نیست» در دانشگاه میسهال شیکاگو. «به من نگو لیدی گاگا»، در سلیمانیه کردستان عراق، «آخرین باران بهاری» در جشنواره تئاتر فجر، «هجده»، در سالن انتظامی خانه هنرمندان ایران، «اتاق سیاه»، در سالن کوچک محراب. «گنجشکک اشیمشی»، در سالن پرویز پرستویی. «هیله»، سالن فنیزاده. «چرخ»، در سیوپنجمین جشنواره تئاتر فجر، «به من نگو عالیجناب»، سالن فنیزاده، «لایک» در تئاتر باربد و... نیز برخی از آثار اجراشده از بنده هستند. به علاوه عضویت نویسندگان خانه کتاب، اهل قلم و عضویت انجمن نمایشنامهنویسان خانه تئاتر را در کارنامه خود دارم.
عظیمی در خصوص دلیل جذب به این جشنواره عنوان کرد: پیش از این نیز برخی از آثارم اقتباس و یا با نگاهی به برخی از آثار ادبیات داستانی بوده و بدیهی است ادبیات داستانی میتواند در پیشبرد و ارتقای نمایشنامهنویسی ما نقش مهمی داشته باشد. همچنین عدم ارتباط متقابل نمایشنامهنویسان ما با داستان و رمان، شاید یکی از دلایل ضعف نمایشنامهنویسی ما باشد.
وی پیرامون ارزیابی جریان نمایشنامهنویسی کشور گفت: اگر شرایطی نظیر شرایطی که کشورهای توسعهیافته برای نمایشنامهنویسان و هنرمندانشان مهیا میکنند در ایران هم وجود داشت، ما نیز با توجه به وجود استعدادهایی درخشان، ادبیات و فرهنگی غنی میتوانستیم همپای آنها حرکت کنیم.
این نویسنده و کارگردان ادامه داد: متاسفانه به طور کلی هنر در کشور ما، با وجود این که مهد هنر بوده، مهجور است. هنر مهجور و تئاتر از همه مهجورتر و نمایشنامهنویسی از تئاتر هم مهجورتر. نمونهاش جشنواره بینالمللی فجر که هر ساله دکترینش دم از مشکل نمایشنامهنویسی میزنند اما جوایز و یا هزینهای که برای خلق یک نمایشنامه تخصیص میدهند از هزینه اسکان و تشریفات یک گروه خارجی یا جایزه اول بازیگری هم کمتر است. حتی از نظر ارزش معنوی هم بهایی به نمایشنامهنویسی نمیدهند. یا جداگانه برگزیدگانش را معرفی میکنند یا در اختتامیه بدون هیچ شور، هیجان و احترامی.
عظیمی درباره ارزیابی جریان آثار اقتباسی کشور گفت: وقتی حمایت مادی و معنوی مطلوبی وجود ندارد، ارزیابی بیمعناست و آثار در خوری نیست که ارزیابی شود. در زمینه نمایشنامهنویسی تا جایی که من مطالعه دارم و در جریانم ما شاهد اقتباس درخشانی نبودهایم؛ حتی متوسط، یکی از دلایلش هم قطع ارتباط ادبیات نمایشی و داستانی ما و به طور کلی عدم ارتباط مطلوب و سازنده داستاننویسان و شاعران است.
وی بیان کرد: به شخصه سعی میکنم ادبیات داستانی به ویژه خودمان را دنبال کنم و واقعا شاهد آثار درخشانی بودهام از نسل جدید در زمینه داستان و رمان که بیشترشان مولفههای لازم جهت دراماتیزه شدن را دارند و به نظرم این ارتباط باید به وجود بیاید. ضمن این که در ایران حتی مرکز خصوصی هم وجود ندارد که هنرمندان بتوانند باهم تعامل فکری و حسی داشته باشند.
اقتباس از داستان و رمان برای نمایشنامه تیغ دو لبه است
کاوه مهدوی؛ نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر نیز در خصوص فعالیتهای هنری خود گفت: دارای 12 اجرای عموم در سالنهای حرفهای تئاتر تهران هستم. سال آغاز فعالیتهای هنریام 1377 است و برنده بیش از 40 عنوان جایزه نویسندگی در فستیوالهای مختلف و نیز داور و کارشناسی بازبینی و بازخوانی بیش از بیست جشنواره تئاتر بودهام.
وی در خصوص دلیل جذب خود به این جشنواره بیان کرد: مسابقههای نمایشنامهنویسی به ویژه در سطح کشوری فرصتی بسیار خوب همواره برایم بوده که میزان پیشرفت یا پسرفت قلم خود را بسنجم. چون معتقدم به خصوص در شهرهایی غیر از تهران به دلیل مسائل جغرافیایی عموما نمایشنامه نویسان بهتری از تهران وجود دارد .
این کارگردان تئاتر ادامه داد: جریان نمایشنامهنویسی نه تنها در کشور؛ بلکه در کل جهان تحت تاثیر دنیای دیجیتال رونق و گرما و از همه مهمتر دقت سابق را ندارد. بسیاری از گروههای تئاتری ترجیح میدهند نمایشنامه را به شکل کارگاهی یا حتی بی متن دراماتیک جلو ببرند. اما همان طور که میدانید، در همین اوصاف هم همچنان نمایشنامه نویسی کلاسیک علاقهمندان خود را دارد و چه در ایران و چه در دنیا گاه حضور نمایشنامه نویسانی حتی بسیار جوان را شاهدیم که نه تنها از گذشتگان بزرگ خود چیزی کم ندارند؛ بلکه بسیار جلوتر هم هستند. اینجاست که مدیران هنری اهمیت دادن به این دست هنرمندان را باید حتما مورد دستور کار خود قرار بدهند.
مهدوی پیرامون جریان آثار اقتباسی کشور عنوان کرد: به نظر بنده اقتباس به ویژه از رمان یا داستان برای نمایشنامه تیغ دو لبهای است که حاصل آن یا یک اثر بسیار قوی و دراماتیک خواهد بود؛ چون ساختار اولیه قدرتمند و دراماتیک بوده و یا برعکس حاصلی ابتر دارد چون نگارنده نتوانسته چیزی به اثر مبدا اضافه بکند و خواندن همان اثر بسیار شیرینتر مینماید یا حتی اجرای آن به شکل کارگاهی دیدنیتر است تا آن که به ساختار نمایشنامه در بیاید و بعد اجرا شود .
هنوز نمایشنامه نویسی شغل و پیشه تعریفشدهای با مختصات درست به شمار نمیآید
پریسا کیومرثی؛ نمایشنامهنویس و کارشناس ارشد ادبیات نمایشی نیز در خصوص فعالیتهای خود در این حوزه عنوان کرد: دو اجرای عموم داشتم و سال ۹۶ و ۹۷ نویسنده بودم. تقدیر جشنواره نمایشنامه نویسی جشنواره تئاتر دانشگاهی سال ۹۳، تندیس جشنواره نمایشنامه نویسی فجر سال ۹۶، تقدیر جشنواره نمایشنامه نویسی میرزا آقاتبریزی سال ۹۸، نویسندگی چند فیلم کوتاه، ساخت فیلم کوتاه و مستند، نویسندگی رادیو و... را در کارنامه خود دارم.
وی بیان کرد: اقتباس از داستان و رمان یا اسطوره و تاریخ همیشه دغدغه شخصی خودم بود و نمایشنامههای اقتباسی نوشتم و همیشه دوست داشتم بنویسم. البته باید بگویم که اقتباس در حوزه نمایشنامه نویسی و حتی فیلمنامه نویسی مورد غفلت واقع شده و ضرورت جشنوارههای اقتباسی در نمایشنامه نویسی و سینما به شدت حس میشود. فراخوان جشنواره نمایشنامه نویسی اقتباسی را دیدم و رمان «پاریس پاریس» جزو آثار مورد اقتباس بود و این باعث شد که رمان را مطالعه و جشنواره را پیگیری کنم.
این نمایشنامهنویس اظهار کرد: بیش از یک قرن از شروع نمایشنامهنویسی در ایران میگذرد و هنوز نمایشنامه نویسی شغل و پیشه تعریف شدهای با مختصات درست به شمار نمیآید. البته به جز محمد چرمشیر که نمایشنامه نویسی شغل ایشان است. نمایشنامهنویسان کشور هیچ امنیت و آینده شغلی ندارند. وزارت فرهنگ و هنر هیچ تلاشی حتی یک نیمچه گام برای این وضعیت نخواهد کرد و نمیکند. جشنوارههای نمایشنامهنویسی و به ویژه نمایشنامه اقتباسی گام دوم میتوانند گامی در جهت تغییر این وضعیت بردارد و امیدوارم این جشنواره به صورت مستمر و هر ساله در سالهای آینده، نقشی جریانساز در فضای نمایشنامهنویسی کشور ایفا کند.
جشنواره نمایشنامهنویسی اقتباسی، اشتیاق زیادی برای نویسنده فراهم کرده است
محمود مرادی جهان؛ کارگردان و نویسنده شرکت کننده در این جشنواره همچنین در خصوص فعالیتهای هنری و ادبی خود گفت: بازیگر، کارگردان و نویسنده تئاتر و فیلم کوتاه هستم و در جشنوارههای مختلف ملی و استانی مقامهای بازیگری، کارگردانی و نویسندگی را به دست آوردهام.
وی افزود: در اکثر جشنوارهها شرکت میکنم و نویسندگی جزو کار بنده محسوب میشود. فکر میکنم جشنواره اقتباسی هم اولین جشنواره اقتباسی از کتب است که من دیدم و به نظر کار خوبی انجام شده. به علاوه کتب خوبی معرفی شده و هم فرصتی ایجاد شده تا این کتابها دوباره خوانده شوند و هم برای اقتباس و نوشتن نمایشنامه و... مورد استفاده قرار گیرد.
این نمایشنامهنویس ضمن اشاره به این که جشنوارههای خوبی در سطح کشور برگزار میشود، گفت: متاسفانه جشنوارهها هم از نظر جوایز ضعیف و هم از نظر محوریت ذهنیت فرد را میبندند. جشنواره اقتباسی گام دوم کار خوبی که انجام داده، آن بوده که کتابهای زیادی معرفی کرده و اشتیاق زیادی برای نویسنده فراهم کرده است؛ به این خاطر که برای نوشتن دست نویسنده برای انتخاب کتاب و ایده مد نظر خود باز است.
تکیه بر اقتباس در نوشتن یک نمایشنامه، به نیازهای ما برای اجرا وابسته است
کامران سعادت؛ بازیگر و کارگردان تئاتر نیز درباره فعالیتهای تئاتری خود اظهار کرد: از سال 74 تئاتر را با بازیگری شروع کردم و در طول این سالها به صورت مداوم در بازیگری و کارگردانی فعالیت داشتم. از سال 91 ساکن مشهد شده و با شاگردی در حضور چند تن از اساتید نمایشنامهنویسی مشهد به صورت جدی تنها در نمایشنامهنویسی فعالیت داشته و همچنان در حال آموختن هستم.
وی بیان کرد: پیش از شروع جشنواره چند بار سعی در انتخاب یکی از آثار داستانی برای تبدیل به نمایشنامه داشتم که موقعیتش فراهم نشد و این جشنواره انگیزهای شد تا به صورت جدی مطالعه و تمرین نوشتن با اقتباس بر ادبیات داستانی را شروع کنم.
این کارگردان و نمایشنامهنویس در خصوص ارزیابی جریان نمایشنامه نویسی کشور گفت: ما حتی بیشتر از ورود تئاتر به کشورمان در نمایشنامهنویسی جوان و خام هستیم و اگر تعداد محدودی از بزرگان نمایشنامه نویسی نبودند، میشد به صورت جدی گفت که ما نمایشنامهنویس شاخصی نداریم.
سعادت ادامه داد: تکیه بر اقتباس در نوشتن یک نمایشنامه برای تئاتر بیشتر از لزوم نوشتن به نیازهای ما برای اجرا وابسته است. همه هدف من اقتباس از آثاری بود که توان و جذابیتهای اجرایی در آنها وجود داشته و انگیزهای برای اجرای این نمایشنامه در کارگردانان تئاتر باشد و قطعا در خود بنده انگیزه و شوق شرکت در این جشنواره ریشه در آن داشت که همه چیز برای من تا سالهای سال آموختن است و کسب دانش و تجربه نوشتن.
برخی به نام اقتباس، یک نمایشنامه را با تغییرات محدود ازآن خود میکنند
محمدجلیل اسکندرزاده؛ نویسنده، کارگردان تئاتر و تلویزیون نیز که در این جشنواره حضور یافته است، بیان کرد: فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی هستم و در سال 1378 اولین نمایشنامهام به اجرای عمومی درآمد و به جشنوارههای مختلف راه یافت. درباره این جشنواره نیز آقای تشکری بنده را در جریان جشنواره قرار داد و با این که وقت کمی بود، اما دوست داشتم حتما شرکت کنم و البته تجربه خوبی نیز از اقتباس دارم.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص ارزیابی جریان نمایشنامهنویسی در کشور اظهار کرد: سالهاست عضو شورای نظارت بر نمایش استان سمنان هستم و نمایشنامهها را میخوانم. تعداد نمایشنامههایی که در این سالها مرا تحت تأثیر قرار داده باشد، به انگشتان دست هم نمیرسد. به نظر من بزرگترین ایراد نمایشنامه نویسی در سوال نهفته است؛ جریان، و از نظر من جریانی وجود ندارد. تنها تلاشهای گاه به گاه فردی است که جرقههای نوید بخش هم دارد؛ اما به خط ممتد تبدیل نمیشود که اسمش را جریان بگذاریم و صد البته که من به صورت عام و درکشور صحبت نمیکنم و منظورم به چند نمایشنامه نویس کاربلد نیست که در تهران آثار خوبی ارائه میدهند.
این نویسنده و کارگردان تئاتر درباره ارزیابی آثار اقتباسی در کشور بیان کرد: درمورد این سوال نمیتوانم نظر دهم؛ چون همه آثار را نخوانده و اصولا اطلاعی ندارم که چقدر آثار اقتباس شده داریم. اما تهدیدی که در این زمینه وجود دارد و آن را مشاهده کردهام، این است که کسانی که توانایی نوشتن نمایشنامه را ندارند، یک نمایشنامه (عمدتا خارجی) را با تغییرات محدود در حد تغییر نام و حذف چند جمله به نام اقتباس از آن خود میکنند و یا بخاطر شرکت در جشنوارهها که متون ایرانی میپذیرند، از این عنوان برای استفاده از نمایشنامههای خارجی سوء استفاده میکنند که به نظرم آسیب بسیار جدی و متأسفانه رو به افزایش است.
اسکندرزاده در خصوص راهبرد مورد استفاده خود برای یک اقتباس موفق گفت: بنده اصول شخصی در اقتباس دارم که بر مبنای همان کار میکنم و خوشبختانه حاصل کار هم مورد قبول واقع شده؛ ولی به نظرم ارتباط صحیح با متن مورد اقتباس و اشراف بر آن از همه چیز مهمتر است.
سهم و جایگاه نمایشنامهنویسی در کشور کم و نگرانکننده است
محمد عارف؛ نویسنده، کارگردان نیز درباره فعالیتهای نویسندگی خود بیان کرد: تجربه نمایشنامه نویسی «شب واقعه»، «پشت درهای خاکی»، «متل»، «جریره»، «برکه شاید مویه کردن»، «شور شیرین» و فیلمنامه «آیههای زمینی»، «ساحل پریشان» و «روز تولد تو» را در کارنامه دارم و از حرکت درست و به جای این جشنواره احساس حیات برای تولد دوباره ادبیات نمایشی ایران کردم و تصمیم به شرکت در آن گرفتم.
وی با بیان این که به نظر من سهم و جایگاه و اهمیت نمایشنامه نویسی ایران در حال حاضر بسیار کم و نگرانکننده شده است، خاطرنشان کرد: حدود دو سه دهه است که اقتباس و انواع آن رایج شده؛ اما آنگونه که باید باشد نیست. این جشنواره به نظرم مسیر درست و قانونمند و ساختارگرایی را طی میکند. همچنین خودم برای این اثر از شیوه موفق مطالعات میدانی مازاد بر اسنادی، کتابخانهای سود بردهام.
برای اقتباس موفق؛ گام اول داشتن منبعی بینظیر است
امالبنین ماهر؛ نویسنده و رماننویس نیز اظهار کرد: نویسنده داستان کوتاه، رمان و نمایشنامه هستم و علاقه شدید به نوشتن نمایشنامه؛ آن هم اقتباسی دلیل جذب من به این جشنواره بود؛ ضمن این که عضو کارگاه نمایشنامه نویسی حوزه هنری در خراسان نیز هستم.
وی عنوان کرد: در حال حاضر با استارت جشنواره نمایشنامه نویسی چون گام دوم به نظرم اتفاقهای خوبی در راه است. به خصوص که اساتید و پیشکسوتان برجسته در آن حضور کلیدی دارند. از طرفی برای اقتباس موفق؛ گام اول داشتن منبعی بی نظیر است. منبعی که موقعیتهای فوقالعاده را به نمایشنامه نویس پیشنهاد دهد.
اقتباس روشی بسیار خوب برای بیان موضوع و ارائه محتواست
مریم رمضانی؛ نویسنده شرکتکننده در این جشنواره نیز در خصوص فعالیتهای ادبی خود گفت: ویراستار هستم و سه سال است به صورت حرفهای در زمینه ادبیات (داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه) فعالیت میکنم و برای استفاده از ظرفیت جشنواره، بودن در جمع نویسندگان قدرتمند و آموختن از آنها؛ همچنین محک زدن توانایی خودم در یک رقابت با این عزیزان جذب جشنواره نمایشنامهنویسی اقتباسی گام دوم شدم.
وی در خصوص ارزیابی جریان نمایشنامهنویسی در کشور در حال حاضر بیان کرد: در این زمینه فعلا نظری ندارم. استادان حوزه ادبیات نمایشی که از داوران این جشنواره هم هستند، قطعا بهتر میتوانند این فضا را نقد کنند و من بهشخصه در حال مشاهده و رشد هستم.
رمضانی همچنین درباره ارزیابی آثار اقتباسی کشور و نیز راهبرد خود برای انجام یک اقتباس موفق عنوان کرد: اقتباس روشی بسیار خوب برای بیان موضوع و ارائه محتواست. من شیوه اقتباس آزاد را انتخاب کردم. خط اصلی محتوا را از منبع اقتباس بیرون کشیدم و با خلاقیت خود سعی کردم آن را دراماتیزه کنم.
زهرا شریفی؛ دیگر شرکتکننده این جشنواره بیان کرد: در حوزه هنری خراسان رضوی، عضو کارگاههای نمایشنانهنویسی استاد تشکری و نیز مشغول نگارش نمایشنامه هستم و به دلیل علاقه زیاد به نوشتن نمایش و موضوعات بدیع و بسیار خوب جشنواره به آن جذب شدم. از طرفی در کنار توجه به موضوع جذاب، نمایشی کردن موضوع اقتباس شده بسیار لازم و ضروریست و البته صرفا مقید شدن به کتاب اقتباس شده را اشتباه میدانم و نمایشی کردن اثر از هر موضوع دیگری برایم بیشتر اهمیت دارد.