حسن بهشتیپور در گفتوگویی با ایسنا دربارهی وضعیت این روزهای ادبیات فارسی (زبان مرجع) در رسانهها اظهار کرد: یک بحث این است که متولی زبان و ادبیات فارسی یعنی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی آنطور که باید و شاید به جایگاه خودش توجه ندارد و در عمل تمایل چندانی به مداخله در این بازار آشفته ندارد و وزن و جایگاهش در اندازهای نیست که در این زمینه راهگشا باشد. اما از بعد رسانه، به موازات تکثری که رسانهها دارند و پیش از این محدود بودند، در دو دهه اخیر شاهد جهش زیادی در تکثر رسانهای در ایران هستیم. به ویژه در پنج سال گذشته که با آمدن اپیلیکیشنهای مختلف و آمدن شبکههای اجتماعی که بعضا مورد استقبال قرار گرفته است، چنان حرکت توفندهای ایجاد شده است که اصولا مهار آن کار بسیار دشواری است. از طرفی تمایل برای مطالعه ادبیات فارسی و متون عمیق و دقیق متاسفانه در رسانهها کم شده است. تمایل برای کوتاهنویسی و عامیانهنویسی باعث شده است یک نوع عوامزدگی مطبوعاتی و رسانهای در ایران رشد کند.
آسانخواهی و سادهطلبی
مدیر پیشین شبکهی العالم دلیل این اتفاق را اینگونه عنوان کرد: یک دلیل این است که متولیان خود رسانهها انگیزههای کافی را نداشتهاند که با این حرکت مقابله کنند و از طرفی مشتریانی که خوانندگان روزنامهها، شنوندگان رادیو، ببینندگان تلویزیون یا خوانندگان سایتها و شبکههای اجتماعی هستند، دغدغهشان بیشتر حفظ میراث مشترک ما ایرانیان که زبانمان هست نبوده بلکه عمدتا تحت تاثیر مسائل سیاسی و اجتماعی موجود قرار گرفتهاند و در نهایت وضعیت به این شکل درآمده است و حتی در مواردی میبینیم که در شبکههای اجتماعی و حتی در ارتباط پیامکی افراد از الفبای فارسی استفاده نمیشود. باید به این توجه داشته باشیم که ریشه همهی این اتفاقات به تولید ادبیاتی که درخشان باشد برمیگردد. متاسفانه ادبیات تولید میشود ولی تولید ادبیات درخشان به معنای اینکه بتواند طیف وسیعی از افراد جامعه را تحت تاثیر قرار دهد و بتواند موجی ایجاد کند، نبوده است. ما تولید ادبیات درخشان و گسترده، کم داریم و این خود موجب میشود در این زمینه رسانهها هم با چالش جدی مواجه شوند؛ چرا که ابتدا باید ادبیات تولید شود و بعد خواننده پیدا کند و آن واژگان را به کار گیرد. منتها آسانخواهی و سادهطلبی ما را وادار کرده است به جای مطالعات وسیع و گسترده از ادبیات عامیانه استفاده کنیم.
ادبیات خبر و واژههای وارداتی
بهشتیپور با بیان اینکه ادبیات فارسی در رسانهها تحت تاثیر واژههای وارداتی قرار گرفته است، گفت: ما باید در این زمینه مقاومت کنیم و تلاش کنیم که به ادبیاتمان عمق ببخشیم و در برابر آن متعهد باشیم؛ چرا که زبان مشترک همهی ما ایرانیان است. در ارتباط با ادبیات خبر در رسانهها، در ابتدا صاحبان رسانه باید مجهز به سواد رسانهای و سواد ادبیات فارسی باشند و به همکاران خود در رسانهها فشار بیاورند که در نوشتار مراعات کنند و دورهای را برای افراد بگذارند که متعهد به ساختارهای زبان فارسی باشند.
وی با اشاره به ورود ادبیات وارداتی به ادبیات خبر در رسانهها، یادآور شد: بخشی از اشکالاتی که در ادبیات خبر میبینیم که به نوعی در آن ادبیات وارداتی را شاهدیم، به مترجمانی برمیگردد یک نوع اعجاز زبانی به وجود آوردهاند. واقعیت این است که همکاران مترجم در این زمینه مقصر نیستند، بخشی از این مسئله هم به خود دبیران خبر و نویسندگان خبر برمیگردد که مشرف به زبان ادبیات فارسی نیستند و ما میبینیم که همچنان جای فعل و فاعل در خبر به درستی استفاده نشده است. در حالیکه کوتاه نویسی که در رسانه خیلی مهم است که تبدیل به جملات ناقص نشود. گاهی اوقات باید فکر کنی تا متوجه شوی منظور نویسنده چه چیزی است. به عنوان مثال ساختار «در پی حمله به فلان جا...» را ما از فرانسویها گرفتهایم. یا مثلا «در طی» یا «برعلیه» عباراتی است که به غلط در رسانهها به کار برده میشود. «حیاط خلوت» با «ت» دونقطه نوشته میشود در حالیکه معنی آن در روابط بین الملل منطقه نفوذ کشور مورد است. ما بارها و بارها مفهوم استراتژیک را به کار میبریم بدون اینکه به عقبهی آن پی ببریم. ما واژههایی چون کنفرانس و سمینار یا کنگره، میزگرد و ... را در ادبیات فارسی اشتباه به کار می بریم. در حالی که شما در سمینار شرکت میکنید انتظار ندارید قطعنامهای صادر شود و تصمیمی گرفته شود. اما ما در خبرها میبینیم که درست به این اصطلاحات پرداخته نمیشود. فرق بین گفتگو و مذاکره را نمیدانیم که هر کدام دستور کار و هدف جداگانهای دارند. این اشتباهات در رسانهها فراوان مرسوم است به دلیل اینکه اطلاعات کافی نسبت به آن وجود ندارد و از طرفی رسمالخط مشخصی برای به کار بردن این واژهها و اصطلاحات وجود ندارد.
بهشتیپور در بخش پایانی گفتوگوی خود، گفت: واقعا باید یک فرهنگستان فارسی رسانه تشکیل شود که بعد از وحدت نظر شاید به جایی برسیم. متاسفانه این اتفاق برای پذیرش عمومی هم سخت است. اگر اقدامی صورت بگیرد که برخی کلمات و اصطلاحات راحتتر نوشته شوند و از طرفی خزانه لغات افزایش پیدا کنند که نسل جوان با آن راحتتر ارتباط برقرار کنند، برای یکدست شدن ادبیات رسانهای اتفاق بهتری خواهد افتاد. متاسفانه به دلیل تکثر رسانه آموزشها ناکافی است.
انتهای پیام