به گزارش ایسنا، اسماعیل بنی اردلان –رئیس دانشگاه هنر- درباره شخصیت مرحوم علیزاده اظهار کرد: ایشان در اصل فلسفه خوانده بود اما اهم مطالعات او درباره معارف اسلامی بود. میخواست مباحث هنر را بر مبنای معارف اسلامی مورد بحث و ارزیابی قرار دهد و توانست خیلیها را نسبت به این موضوع علاقهمند کند.
وی ادامه داد: مرحوم علیزاده میگفت اگر ما بخواهیم هنری داشته باشیم مبنای آن باید بر مبنای فکر خودمان باشد و سوالی که مطرح میکردند این بود که آن مبنا چیست؟ این مبنا قطعا حکمت است و وقتی از حکمت سخن میگفت به معنایی به حکمت انسی و یا مباحث عرفانی توجه داشت و از میان اینها کتاب عبدالرزاق در باب فتوت مبنای اصلی وی بود. آن کتاب هم فیالواقع تفسیر فرمایشی از حضرت علی (ع) در باب «فضیلت چیست؟» بود. وقتی فضایل را مطرح میکنند این کتاب بر تفسیر این است که فتوت چیست و چگونه شروع میشود.
رئیس دانشگاه هنر ادامه داد: استاد مرحوم علیزاده هنر را به فتوت میبرد و فتوت به معنای ظهور نور است و به اسماء میرفت. این مهمترین بحثی بود که وی مطرح میکرد و مسئله دوم توجه دادن به اینکه هر علمی را بخواهیم دنبال کنیم بحث موضوع مسائل و مبادی آن مهم است. البته باید بفهمیم موضوع و مسائل و مبادی چیست و در هنر موضوع مسائل و مبادی چگونه مطرح میشود. این پرسشهایی بود که مرحوم علیزاده مطرح میکرد.
بنی اردلان در ادامه با اشاره به سه ویژگی بارز اخلاقی مرحوم استاد علیزاده گفت: استاد علیزاده کم سخن میگفت، وقتی سخن میگفت با تأمل و اندیشه بود. متواضع بودند، هیچگاه به گونهای سخن نمیگفتند که بگویند من اینها را بلدم و به تعلقات و امور دنیوی وابسته نبود و برای او اهمیتی نداشت که مطرح باشد و یا صاحب چیزی. مسئله او جستوجوی حکمت بود. آنچه که میگوییم مومن گمشدهاش حکمت است و این مسئله اصلی وی بود.
در ادامه محمد رجبی رئیس سابق کتابخانه و مرکز اسناد مجلس با اشاره به شخصیت مرحوم استاد علیزاده گفت: وی به تمام معنا فردی بود که وجودش با حکمت عجین شده بود و ذکر و فکر و زندگی فردی و جمعی او با حکمت قرین شده بود و از جوانی به مطالعه و تحقیق حکمت پرداخت و تا پایان عمر هم به تعلیم حکمت میپرداخت. آن زمان دوستان زیادی را تشویق کرد که وارد وادی حکمت شدند و در دورهای که خودشان به رشد رسیدند شاگردان زیادی را استاد کردند.
وی گفت: شروع ایشان با فلسفه بود اما ادامه کارشان فراتر از فلسفه رفت و به عرفان رسید. در عرفان هم ایشان فراتر رفت و به حکمت نبوی و علوی رسید. ذکر و فکر ایشان در این دو دهه اخیر کلمات حضرت امیرالمومنین علی (ع) و پیامبر (ص) بود و چون یکی از شیوههای تحقیق وی تعمق در ریشه کلمات بود به کلمات ویژهای که اسماء الهی بود میپرداخت و این سالهای اخیر بیشترین وقت وی صرف تعمق در کلماتی که اسماءالحسنی الهی بود صرف میشد و خوشبختانه شاگردان زیادی که امروز اساتید بسیار خوب ما هستند را تربیت کردند به ویژه در این ۱۰ سال اخیر از حکمت به هنر روی آوردند منتهی حقیقت هنر برای استاد بسیار مهم بود و اساتید خوبی را هم در مورد حکمت هنر تربیت کردند که خیلیها مسئولینی هستند که خودشان استادند.
رجبی ادامه داد: مرحوم استاد علیزاده در دانشگاههای متعددی همچون دانشگاه هنر، شاهد، تربیت مدرس، تبریز و... تدریس داشتند و بیان ویژهای در خصوص حکمت هنر ارائه میدادند. مباحثی که مملکت ما با آن غریب بود. شاگردان ایشان تا پایان عمرشان به صورت مستمر در خانه استاد رفت و آمد داشتند و امیدواریم برکت ایشان در شاگردانشان ادامه پیدا کند و به جامعه نیازمند مدد برسانند.
در ادامه دکتر مهدی علیزاده –رئیس پژوهشکده حقوق جزا و جرمشناسی و فرزند مرحوم استاد علیزاده- با ارائه صحبتهایی کوتاه در رابطه با شخصیت بزرگ استاد علیزاده عنوان کرد: بنده نه به عنوان پسر ایشان بلکه به عنوان شاگردشان فکر میکنم در حال حاضر لازم بود که از محضر ایشان بهره ببریم. کتاب عبدالرزاق و جمله « لا فتی الا علیّ لا سیف الاّ ذوالفقار» جزو جدایی ناپذیر زندگی استاد علیزاده بود. مرحوم عبدالرزاق به کلمه فتوت اشاره داشتهاند و فتوت یعنی برای سلوک مسیر حضرت حق فرد از جان و مالش میگذرد. شاید خیلیها به آن اعتقاد نداشته باشند. مرحوم پدر ما به حکمت اسلامی توجه داشتند و به آن عمل میکردند. خیلی در فضای دنیا و تعلقات خاطر دنیوی نبودند و به همین زندگی که داشتند کفایت میکردند چرا که ذوب در صفات جلاله بودند. مرحوم ابوی به ویژگیها و صفات حضرت علی (ع) توجه ویژهای داشتند.
وی در ادامه با اشاره به شخصیت بارز حضرت زینب (س) گفت: وقتی از حضرت زینب (س) در شام سوال میکنند که کربلا چگونه گذشت حضرت در یک جمله میگویند «ما رأیت الا جمیلا» و این یعنی هر آنچه که از دوست رسد زیباست.
علیزاده در ادامه با اشاره به بخشی از زندگی مولانا با شمس گفت: زمانی که شمس با مولانا حرکت میکرد، به مولانا گفت شیخالشیوخ هوس شراب کردم ولی مولانا انکار کرد و گفت من نمیتوانم برای تو شراب تهیه کنم. شمس گفت اگر مرا دوست داری باید برای من شراب تهیه کنی. این حرف شمس یعنی هر آنکس را که دوست داریم یا میپرستیم، باید برای او از همه چیز خود بگذریم. وقتی مولانا در مسیر حرکت میکرد تا برای شمس شرابی تهیه کند، در مسیر او افرادی به ظاهر دینی گردش حلقه زدند و به او این انگ را زدند که شیخ ما رفته در فلان منزل و برای خود شراب تهیه کرده. در همین حین شمس رسید و گفت: آی مردمی که تهمت میزنید، آیا دیدهاید که مولوی این کار را انجام بدهد؟ در واقع تنها میخواست به مولانا این درس را بدهد که آنهایی که پشت سرت نماز میخوانند، به کوزهای تو را میفروشند و برای حرکت در مسیر حق به فکر حرف مردم نباش و از همه چیز خود بگذر. در مسیر حق فقط باید حضرت حق را نگاه کنیم و غیر خدا همه چیز باطل و عبس است. این نحوه فکر و توجه به اسماء حق در بین مراکز علمی و آموزشی باید گسترش پیدا کند.
در ادامه این مراسم اسدیان عضو انجمن زبانشناسی اروپا به ارائه مباحثی در رابطه با بحث زبانشناسی و چگونگی شکلگیری خلقت انسان پرداخت و با ارائه خاطرهای از آشنایی او با دکتر علیزاده گفت: دکتر علیزاده استاد ما بود، مردی شریف و انسانی اهل تفکر و تعمق بود.
انتهای پیام