به گزارش ایسنا، نخستین دوره از جشنواره ملی شعر دانشجویی با حضور دانشجویان و استادان ادبیات و جمعی از علاقهمندان عصر امروز دوشنبه (هشتم مهرماه) در دانشگاه شهیدبهشتی آغاز شد.
سیدمهدی طباطبایی با بیان اینکه شعر مولانا میگوید که برخاسته از کدام سرزمین است، اظهار کرد: وقتی ملاک و معیار علم و دانش مشخص نباشد همه صاحبنظر هستند. شما از مولوی در اتوبوس هم اگر حرف بزنید همه درباره آن اظهارنظر میکنند. وقتی بحث علمی باشد باید خیلیها ساکت بمانند زیرا سکوت نشانه علم است.
او افزود: ما نظام دانشگاهیمان وارد سبک هندی نشده است و ادبیات معاصر در دانشگاههای ما جای خود را دارد اما نقد ادبی قوی نداریم.
این استاد دانشگاه همچنین با بیان اینکه هر کسی در ذهن خود و برای خود یک مولوی ساخته است، گفت: مولوی پیش از ظهور شمس یک واعظ است؛ کسی که اصولی دارد، پیروانی دارد و یک زندگی تقریبا روشن. وقتی شمس ظهور میکند زندگی مولوی هم دگرگون میشود.
او با بیان اینکه مولانا تجلی عرفان اسلامی است، بیان کرد: به همین علت است که خیلی از بزرگان ما از ایشان تقلید کردهاند اما اغلب اظهارنظرها براساس شنیدههاست، نه خواندهها.
طباطبایی همچنین با اشاره به وجود آیات قرآن در اشعار مولوی گفت: اگر به مولوی پرداخته شود، ممکن است فرهنگ قرآنی هم بر جامعه حاکم شود.
او با تاکید بر اینکه کاری که باید در کلاسهای ادبیات دانشگاه اتفاق بیفتد واقعی کردن سرفصلهاست، گفت: اغلب سر کلاسها چیزی را میگوییم که نه خودمان میفهمیم و نه دانشجو چون ما از ادبیات حظ نمیبریم. ما باید کاری بکنیم که دانشجو سر کلاس پلک نزند.
طباطبایی خاطرنشان کرد: در گذشته همه میخواستند به جریان شعر برسند اما امروزه همه میخواهند انشعابی در آن ایجاد کنند.
همچنین اسماعیل امینی در افتتاحیه این جشنواره با بیان اینکه هر کسی مطلوب خودش را میجوید، اظهار کرد: این حال و هوای رسانههای ماست که میگوییم به چه علاقه داریم.
این استاد دانشگاه همچنین گفت: این مقداری که ما از متون در کلاسهایمان کار میکنیم هیچ گرهی را باز نمیکند. اگر قرار است کسی چیزی یاد بگیرد باید بیشتر از هر چیزی با حوصله بخواند.
وی در ادامه درباره شعر دانشجویی اظهار کرد: اغلب گمان میکنند که موزون و مقفی نوشتن، یک توانایی ماورایی است. وزن و قافیه نه علم عجیبی است و نه به عالم بالا وصل است. هر آدمی را با هوش متوسط یا حتی پایین میتوان در مدتی کوتاه با وزن و قافیه آشنا کرد تا آن را یاد بگیرد و سپس موزون و مقفی بنویسد. برای همین وزن و قافیه بسیار ساده است.
این شاعر با اشاره به جملهای از مهدی اخوان ثالث افزود: وزن و قافیه، ممیز شعر و غیر شعر نیست. وزن و قافیه هم یک ابزار است. بچهها باید تامل کنند در اینکه چه چیزی شعر و چه چیزی غیر شعر است. اما این سوال هیچ وقت پاسخ دقیقی نداشته است و هر کس پاسخ قطعی به آن داده است بعد از مدتی متوجه شده که اشتباه کرده است.
او با بیان اینکه در گذشته هر کس چیز جدیدی در ادبیات میآورد هر آنچه بوده را دور میریخت، گفت: هر امکانی که در شعر کشف میشود به امکانات قبلی اضافه میکند. شعر گذشته ما چون رسانه اصلی فرهنگ بوده همیشه تکلیفی به دوش داشته است. اما امروزه این تکلیف از دوش آن برداشته شده و شعر میتواند نفس بکشد. برای همین از مسئولان و دستاندرکاران جشنوارهها و جایزهها میخواهم این بار را دوباره روی دوش شعر نیندازند.
امینی همچنین اظهار کرد: ما اطلاعات زیادی درباره مولوی و درباره همه بزرگان دیگرمان در نظام تعلیم و تربیتمان به دانشجویان میدهیم. حین درس هم دانشجویان سوالاتی از همین دست دارند که نه دانش است و نه معرفت، نه که مفید نباشد اما آثار را نمیخوانیم. دعوای اینکه مولوی افغانستانی، ایرانی یا ترکیهایست از همینجا نشات میگیرد. همه بزرگان فارغ از زندگی شخصیشان برای ما آثاری به جا گذاشتهاند که ما از دو طریق به آنها دسترسی داریم، یکی اینکه استادان رده اول دانشگاه آنها را تصحیح کردهاند و تصحیح کردن آنها را به شاگردانشان هم یاد دادهاند و دیگر اینکه ما زبان فارسی را هم داریم، در ترکیه علاقمندان به مولانا زیاد هستند اما چون زبانش را ندارند از ترجمه میخوانند که این یعنی هیچ.
او ادامه داد: من در فضای مجازی جستوجویی کردهام و دیدم که بیش از آثار شمس و مولانا راجعبه «کیمیا خاتون»، «ملت عشق» و ... بحث میشود. این سبب میشود که وضعیت هنر و اندیشه ما چنین میشود یعنی ما با سرگرمی، حاشیه و با فحش دادن و فحش شنیدن درباره بزرگانمان حرف میزنیم انگار این سرمایهها را داریم تا یا به آنها افتخار کنیم، یا حلالوحرامشان کنیم انگار هیچ کار دیگری قرار نیست انجام دهند. نسلی که این شاعران بزرگ را داشته اوضاع شعرش به جایی رسیده که از بین هر ۱۰۰ شعر شاید فقط یکی از آنها واقعا شعر باشد. حتی باید با استاد ادبیات مجادله کنیم تا بگوییم برخی شعرها متعلق به حافظ، مولانا و فردوسی نیست.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما تنها ملتی هستیم که به گنجینه شاعران بزرگ دسترسی داریم، گفت: ما هم به تدریج با غلط نوشتن، با همین مضحکههایی که فرهنگستان راه انداخته است، دستور دادن که اینگونه بنویسید و اینگونه ننویسید به سمتی میرویم که همانند برخی کشورها نسبتمان با ادبیات فارسی قطع بشود تا مجبور بشویم برای اینکه غزل سعدی را بخوانیم، معلم بیاوریم.
در ادامه این مراسم، علیرضا بهرامی، دبیر علمی این جشنواره، اظهار کرد: جشنواره ما با جشنوارههای دیگر تفاوتهایی دارد که از جمله آنها میتوان به برگزاری ۱۵ رویداد در ۱۵ دانشگاه اشاره کرد. برگزیدگان این جشنواره اردیبهشتماه سال آینده مشخص میشوند.
او با بیان اینکه جریان جشنواره شعر دانشجویی مربی شاعر است، گفت: امکان مشاهده آنلاین تمام این رویدادها در سایت جشنواره وجود دارد. از جمله دیگر تفاوتهای این جشنواره اهدای تندیس رودکی است که نخستین آن به محمدرضا شفیعی کدکنی امروز تقدیم خواهد شد.
بهرامی ضمن تشکر از دستاندرکاران این جشنواره بیان کرد: حالا باید جشنواره شعر دانشجویی براساس اطلاعرسانیها مطالبه شما دانشجویان باشد. امید که روزی بشود این جشنواره را به دانشگاهها تحمیل نکنیم بلکه دانشگاه از آن استقبال کند.
همچنین علی دهباشی که به نمایندگی از محمدرضا شفیعی کدکنی برای دریافت تندیس رودکی حضور یافته بود، در جملاتی به وصف شفیعی پرداخت و گفت: وقتی صحبت از اهدای تندیس رودکی شد، با دبیر جشنواره این را یادآور شدیم که شفیعی کدکنی معمولا در مراسم بزرگداشت خودش شرکت نمیکند گرچه همیشه به محیطهای دانشجویی علاقهمند است. او بیش از نیم قرن است که به جان ادبی ما توجه داشته است. نخستین مقاله او به سال ۱۳۴۲ برمیگردد. همچنین در عرصه شعر معاصر از کتاب صور خیال در شعر فارسی گرفته تا دیگر کتابهای او حاصل درسنامههای ایشان از سالهایی است که در دانشکده ادبیات، ادبیات مشروطه درس میدادند.
مدیرمسئول مجله بخارا همچنین به قرائت بخشهایی از متون شفیعی کدکنی و بیان برخی دیگر از ویژگیهای آثار او پرداخت.
سپس تندیس رودکی به علی دهباشی به نمایندگی از محمدرضا شفیعی کدکنی اهدا شد.
ادامه این برنامه با شعرخوانی دانشجویی نخستین جشنواره شعر دانشجویی همراه شد.
انتهای پیام