چرا خودکشی؟!

نمی‌توان خودکشی را صرفا مربوط به زندگی فردی اشخاص دانست، بلکه باید با دید عمیق‌تری به واکاوی این مسئله پرداخت و عوامل اجتماعی موثر در آن را شناسایی کرد، چرا که آثار خودکشی فراتر از سلب حیات شخص است و می‌تواند حیثیت جامعه را زیر سوال ببرد.

یک روان‌شناس گفت: وقتی می‌توان گفت خودکشی فرد ناشی از جنون است که شخص در زندگی خود با مشکلی مواجه نبوده و فشار روانی را متحمل نشده باشد، اما در اغلب موارد مشکلات مختلف و فشار روانی بیش از حد عامل تمایل افراد به خودکشی برای فرار از شرایط موجود است.

تمایل انسان به جاودانگی و زندگی طولانی‌تر، از ویژگی‌های اثبات شده بشر است و پیشرفت بسیاری از صنایع و دانش‌ها مانند علم طب، ناشی از همین تمایل انسان است، آدمی در سایر علوم و دانش‌ها نیز به دنبال رفاه بیشتر و آراستن جنبه‌های مختلف زندگی است و با ساختن خانه، تشکیل خانواده، کار و فعالیت و رقابت تمایل خود را به زندگی نشان می‌دهد.

حتی مغرورترین افراد نیز در مواجهه با خطر مرگ نهایت تلاش خود را برای رهایی انجام می‌دهند و از التماس کردن برای زندگی بیشتر امتناع نمی‌کنند و جز در موارد ایثار برای خانواده، وطن و اعتقادات دینی، کم‌تر مواردی را می‌توان یافت که آدمی جان دیگری را بر چند لحظه زندگی بیشتر خود ترجیح دهد، اما مشاهده آمار روز افزون خودکشی در جهان مثال نقضی را برای این قاعده کلی فراهم کرده است، به راستی چه می‌شود که برخی برخلاف میل طبیعی خود به زندگی دست به خودکشی می‌زنند و خود را از نعمت زندگی محروم می‌کند؟ چه عاملی است که در وجود بعضی از افراد، مرگ را بر زندگی غالب می‌کند؟

 هر چند افراد به روش‌های مختلفی دست به خودکشی می‌زنند اما مشاهده برخی شیوه‌‍‌ها مانند خودکشی‌هایی که در مقابل سازمان‌ها و نهادها و در مقابل چشم همه‌گان انجام می‌شود و در سال‌های گذشته در استان قم نیز شاهد آن بودیم، نشانه‌ی هشداری است که بیان کننده‌ی عوامل اجتماعی موثر در اقدام به خودکشی افراد است، نشانه هشداری که بیان می‌کند نهادهایی که قراربود کیفیت و رفاه زندگی شهروندان را بالا ببرند، اکنون خود به معضلی برای مردم تبدیل شده‌اند. 

امیل دورکیم، جامعه شناس سرشناس قرن18، خودکشی را که تا پیش از آن مربوط به  مشکلات شخصی و ویژگی‌های فردی انسان تصور می‌شد را بیشتر متاثر از عوامل اجتماعی دانست و دراثر معروف خود به نام  "خودکشی"  آن را  چنین تعریف می کند: "خودکشی عبارت است از هر نوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار منفی یا مثبت خود قربانی است که می بایست چنین نتیجه‌ای به بار آورد." 

ژان باچلر در کتاب خودکشی خود در مورد خودکشی گریزگرایانه می‌نویسد که " انسان با خودکشی کردن سعی می کند از روبرو شدن با شرایط غیر قابل تحمل زندگی فرار کند." به عبارت دیگر، وی خودکشی را خروج از شرایط نامساعد ودشوار زندگی می داند.

با توجه به این موارد، نمی‌توان خودکشی را صرفا مربوط به زندگی فردی اشخاص دانست، بلکه باید با دید عمیق‌تری به واکاوی این مسئله پرداخت و نباید صرفا به گفته‌های بازماندگان از فردی که خودکشی کرده اکتفا کرد، چرا که  این افراد اغلب ذی‌نفع بوده و بسیاری برای تبرئه خود بخشی از حقیقت را ناگفته می‌گذارند.

باید توجه داشت که خودکشی صرفا اقدام به قتل یک نفر نیست و اثرات آن نیز به زندگی و مرگ یک نفر محدود نمی‌شود، بلکه برای اجتماع نیز زیان معنوی فراوانی به بار می آورد، در جامعه‌ای  که آمار خودکشی سیر صعودی دارد، حیثیت اجتماعی زیر سوال قرار می‌گیرد، فرهنگ جامعه‌ای با آمار خودکشی بالا، در نظر افکار عمومی معیوب و ناسالم است و همه می پرسند که در این جامعه چه مشکل حادی وجود دارد که تا این اندازه اشخاص به خودکشی روی می آورند؟

حامد محقق زاده کارشناس ارشد روانشناسی در گفت‌و گو با خبرنگار ایسنا، در این خصوص عنوان کرد: خودکشی نوعی واکنش در برابر فشار روانی بیش از توان فرد است و اغلب برای برون‌رفت از شرایط روانی نامناسب انجام می‌شود، به‌عبارت دیگر محیط و اطرافیان فرد را به درجه‌ای از ناامیدی می‌رسانند که فرد راه دیگری جز خودکشی را برای خود متصور نیست.

خودکشی مسیری برای بیان اعتراض نیست

وی ادامه داد: خودکشی مسیری برای بیان اعتراض نیست چراکه فرد معترض خواهان اصلاح وضع است و خود این مسئله نشان دهنده وجود امید است، درصورتی که فرد معترض در صورت خودکشی نتیجه اعتراض خود را نخواهد دید، خودکشی وسیله‌ای برای تسکین روحی فرد نیز نیست، چرا که در اغلب موارد افراد برای تسکین به سراغ اعتیاد و مسائل مشابه می‌روند، خودکشی نوعی واکنش دربرابر فشار روانی بیش  از حد و راهی برای عبور از تمام محدودیت‌ها است.

خودکشی لزوما نشانه جنون افراد نیست

محقق زاده تاکید کرد: خودکشی لزوما نشانه جنون فرد نیست و هر شخصی که دست به  خودکشی می‌زند دیوانه نیست، وقتی می‌توان گفت خودکشی فرد ناشی از جنون است که شخص در زندگی خود با مشکلی مواجه نبوده و فشار روانی را متحمل نشده باشد، اما در اغلب موارد مشکلات مختلف و فشار روانی بیش از حد عامل تمایل افراد به خودکشی برای فرار از شرایط موجود است.

وی درخصوص علل اقدام به خودکشی عنوان کرد: در برخی موارد علت خودکشی ضعف‌های شخصیتی، ناکامی‌ها و شکست‌های مکرر فرد در زندگی شخصی است، شکست‌های مکرر در عرصه‌های مختلف زندگی به همراه سرزنش‌های اطرافیان، موجب ناامیدی فرد از بهبود وضعیت شده انگیزه خودکشی برای فرار از شرایط را برای وی فراهم می‌کند، درصورتی که با امید بخشی از سوی والدین و دوستان و آشنایان می‌توان به راحتی از پیشرفت این وضعیت جلوگیری کرد.

عوامل اجتماعی تقویت کننده انگیزه خودکشی در افراد

این روانشناس ادامه داد: اغلب افرادی که دست به خودکشی می‌زنند از خانواده‌هایی آشفته و پریشان هستند که در بسیاری از موارد تظاهر به خوب بودن و مشکل نداشتن می‌کنند، در چنین شرایطی وقتی فرد می‌بیند که حتی در خانواده نیز نمی‌تواند آرامش مطلوب خود را پیدا کند و حتی خانواده نیز یکی از معضلات و مشکلات وی است، دچار ناامیدی می‌شود، از دیگر عوامل موثر در تقویت انگیزه خودکشی، برخی روابط اجتماعی نامناسب مانند دخالت نابه‌جای اقوام در زندگی شخصی، حس مسئولیت‌های نابه‌جا، سرزنش‌ها و اظهار نظرهای بی‌مورد است که فشار روانی بسیاری را به فرد تحمیل می‌کند. 

محقق زاده پیرامون عوامل موثر در تقویت انگیزه‌ی خودکشی گفت: از جمله عوامل موثر در تقویت انگیزه خودکشی افراد، مشکلات اقتصادی است، اینکه فرد در عین جوانی و با وجود آرزوها و تمایلات خود، مسیر رسیدن به حداقل درآمد را ناممکن می‌بیند و بارها در زمینه کسب درآمد شکست می‌خورد، خود موجب تحمیل فشارهای روانی فراوان است.

عاطفه برای روح، هم‌چون اکسیژن برای جسم لازم است

وی بیان کرد: عامل موثر دیگر خلاهای عاطفی افراد است، حمایت عاطفی مانند اکسیژن برای روح انسان لازم است، اما امروزه اغلب عاطفه‌ها و محبت‌ها فروشی شده‌اند، برای مثال شخص باید همیشه اطاعت کند و کاری خلاف میل خود انجام دهد یا شبیه فرد دیگری باشد تا مورد محبت وی قرارگیرد، در چنین حالتی، وقتی فرد می‌بیند که در ازای دریافت محبت باید هزینه‌ای خارج از حد توان خود پرداخت کند، دچار ناکامی و متحمل فشارهای روانی فراوان می‌شود.

باورهای دینی درست؛ عامل موثر در میل به زندگی

این روانشناس ادامه داد: با وجود تمام این مشکلات و زمینه‌های خودکشی در ابعاد مختلف، آخرین پناهگاه انسان خداوند است، اما به دلیل برخی باورهای غلطی که والدین و دیگر منابع فکری از خداوند در ذهن کودکان می‌سازند، آخرین راه نجات نیز از افراد سلب می‌شود، در بسیاری از موارد افراد در موقعیت‌های مشابه و باوجود مشکلات فراوان، با اعتقادات دینی درست و با گفتن جملاتی هم‌چون "خودکشی فعلی حرام است" و "از خداوند شرم دارم که تسلیم شوم" از خودکشی امتناع می‌کنند.

محقق زاده گفت: مطرح کردن تمایل به خودکشی توسط شخص، خط قرمز یک روانشناس است، چراکه نشان دهنده‌ی شرایط دشواری است که چنین گزینه‌ای را در مقابل فرد قرار داده است که باید جدی گرفته شود، همه‌ی افراد قبل از خودکشی نشانه‌های تمایل به آن را از خود بروز می‌دهند و حتی درون گرانترین و ساکت‌ترین افراد به بیان‌های مختلف علائم خطر را نشان‌می‌دهند و اینکه بازماندگان برای تبرئه خود این نشانه‌ها را بیان نمی‌کنند به دلیل نبود آن‌ها نیست، برخی افراد مستقیما و به‌صورت گفتار تمایل خود را در غالب جملات تهدید کننده یا در یادداشت‌ها و نوشته‌های شخصی بیان می‌کنند، روش دیگر بیان بحران روش رفتاری است، بی‌تفاوتی به مسائل و اتفاقات از جمله این نشانه‌ها است، بخشش‌ها و رها کردن‌های معنادار نیز نشانه ای موید این مطلب است، برای مثال فرد وسیله مورد علاقه خودرا به دیگری می‌بخشد یا ورزش محبوب خود را رها می‌کند.

نقش آشنایان در مواجهه به اقدام به خودکشی فرد

وی عنوان کرد: اعضای خانواده باید نسبت به این علائم هوشیار باشند و بهترین واکنش را در برابر این عوامل نشان دهند، برای مثال در برابر ابراز تمایل فرد به خودکشی، گفتن جملاتی هم‌چون" تو جرئت این کار را نداری" و "خودکشی تو برایم مهم نیست" از مخرب ترین واکنش‌هاست چون موجب تحریک بیشتر فرد می‌شود، در چنین مواردی که فرد در شرایط بحرانی قرار دارد بهترین کار مراجعه به مشاور، اورژانس‌های بهزیستی و روانشناسان بهزیستی حتی به‌صورت تلفنی است، درصورت عدم امکان این موارد، اولین واکنش، کاستن از محدودیت‌هایی است که فرد را به این مرحله رسانده است، به‌هیچ وجه نباید ابراز تمایل فرد به خودکشی را مورد شوخی و تمسخر قرارداد، بلکه باید با بهبود شرایط علت تمایل فرد به خودکشی را کم‌رنگ کرد تا دلیلی برای اقدام به خودکشی نیابد.

باید توجه داشت که خود کشی در دین مبین اسلام، با گرفتن جان دیگری تفاوتی ندارد و به همان اندازه قبیح است، همان‌طور که در جلد دوم کتاب کافی از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: "هر کس خودکشی کند او در جهنم وارد می شود در حالی که  در آن برای همیشه خواهد ماند." خودکشی گناه کبیره‌ای است که هیچ حالت استثنایی برای حلال شمردن آن وجود ندارد، چرا که طبق اصول اسلام خداوند مالک مال و جان آدمی است و سلب جان چه از خود و چه از دیگری درصورتی که خارج از محدوده‌ اذن خدواند باشد حرام است.

به‌علاوه خود کشی اغلب ناشی از ناامیدی انسان نسبت به آینده و بهبود وضع موجود است، امام علی(ع) در این باره فرموده‌اند: " ناامیدی صاحب خود را می‌کشد." در اسلام ناامیدی از لطف و رحمت خداوند از بزرگترین گناهان محسوب می‌شود، در غررالحکم و دررالکلم از امام علی(ع) نقل شده که فرمودند:" بزرگ‌ترین بلا ناامیدی است."

بنابراین وظیفه انسان مسلمان در مواجهه با مشکلات اجتماعی دشواری‌های زندگی، توکل و اعتماد به قدرت بی‌اندازه خداوند برای برون رفت از بحران است، امید و توکلی که انسان مسلمان به احقاق حقوق خود در جهان آخرت دارد، از رنج‌هایی که در دذنیا به وی تحمیل شده می‌کاهد و به زندگی آدمی معنا می‌بخشد.


انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۶ شهریور ۱۳۹۸ / ۱۳:۳۵
  • دسته‌بندی: قم
  • کد خبر: 98060603226
  • خبرنگار :