/یادداشت/

نابودی ائتلاف آمریکایی با ترفند تشکیل اتحاد اروپایی

تجربه ایام قریب به ۱۶ ماهه پس از خروج یکجانبه تیم جدید دستگاه اجرایی ایالات متحده از برجام مشخص کرد که هرگاه هر یک از سه کشور قدرتمند اروپایی (بریتانیا و آلمان و فرانسه) با مواضع خصمانه و درخواست‌های غیر عقلانی ترامپ علیه ایران به انتقاد یا مخالفت برخاسته‌اند، تندروهای کاخ سفید در تحقق اهداف مورد نظر خود، اغلب با مشکل و مانع مواجه شده‌اند.

به گزارش ایسنا، فیروز نعیم محبوبی، کارشناس رسانه در یادداشتی با این مقدمه می‌نویسد: تازه‌ترین این نوع از مواضع را می‌توان در رویکردهای جدید فرانسه و آلمان و تا حدودی انگلیس – البته این اواخر با آهنگی رو به رشد – در ایجاد ائتلاف و ماموریت دریایی اروپا با هدف اعلامی "تامین امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز" یافت.


به نظر می رسد ایده تشکیل ائتلاف اروپایی، بیشتر ناممکن ساختن و نابودی ائتلاف جهانی مورد نظر ترامپ است تا این که اروپا فی الواقع و به طور جدی قصد تشکیل ائتلاف فوق الذکر را داشته باشد.


ایده تشکیل ائتلاف اروپایی چنان موفق عمل کرده است که درخواست واشنگتن از حدود ۶۰ کشور برای حضور در ائتلاف جهانی تاکنون به نحوی بی‌سابقه و نگران کننده برای مقامات کاخ سفید، بی پاسخ مانده است.

این وضعیت تحقیر آمیز در تشکیل ائتلاف به زمامداری تیم ترامپ در حالی به رخ می‌دهد که گفته می شود پاریس با فراخوان متحدان اروپایی خود، از آنان خواسته است جزیی‌ترین اقدامی برای تشکیل ائتلاف به رهبری آمریکا انجام نداده و در انتظار فراخوان قریب الوقوع برای شکل‌گیری اتحاد دریایی با حضور کشورهای اروپایی باشند. در همین راستا و با انگیزه تشکیل ائتلاف اروپایی، حتی "دومینیک راب" وزیر خارجه انگلیس با همتای فرانسوی خود "ژان ایو لودریان" ملاقات و گفت و گو داشته است.

از سویی بنا بر گزارش "رویترز" یک سخنگوی وزارت خارجه آلمان پس از جلسه هیأت دولت برلین، از گفت‌ و گوی این کشور با پاریس و لندن در خصوص ائتلاف اروپایی خبر داده و به طور جدی تأکید کرده است: «درخواست‌های آمریکا برای پیوستن آلمان به ائتلاف نظامی دریایی در خلیج فارس بخشی از مذاکرات نیست و چیزی که در این مذاکرات به طور شفاف صورت می گیرد، همکاری در زمینه تشکیل ائتلاف اروپایی است».


هر چند ایده تشکیل ائتلاف اروپایی را ابتداء "جرمی هانت" وزیر امور خارجه پیشین انگلیس در مجلس این کشور مطرح ساخت و پس از مسکوت ماندن این دعوت از سوی اروپائیان، لندن اعلام کرد به ائتلاف جهانی با محوریت آمریکا خواهد پیوست اما با شکست مفتضح ایده پر طمطراق ائتلاف جهانی –با حضور صرفاً چند کشور–  و مطرح شدن امکان تشکیل ائتلاف اروپایی، بریتانیا مجدداً به تیم علاقه مندان به ائتلاف اروپایی پیوست.


به نظر می رسد انگیزه اصلی کشورهای اروپایی در مخالفت با تشکیل ائتلاف جهانی مد نظر ترامپ، بر سه محور زیر مستقر باشد:
   ۱) نقش جمهوری اسلامی در مهار تبدیل شدن ایالات متحده به عنوان کشور قدرقدرت و "آقا و ارباب" جهان آن گونه که ترامپ صدها بار در سخنان خود از آن یاد کرده و با لحن و کلمات بسیار تحقیر آمیز از سایر کشورها و حتی استراتژیک ترین همپیمانان خود از جمله اروپائیان یاد کرده و نیات و امیالی که برای سایر کشورهای جهان را در سر دارد، بی محابا بر زبان رانده است. این نگرانی از آن جایی بیشتر ملموس می شود که معلوم نیست پس از خنثی شدن نقش ایران در مهار آمریکا و احتمالاً انتخاب مجدد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا – یا هر شخص دیگری که بخواهد پیرو سیاست های جهانی وی باشد – چه بر سر سایر کشورهای جهان، اعم از دوست و غیره می‌آید.
   ۲) حمایت از برجام و کاستن از فشار حداکثری ترامپ و همکارانش به جمهوری اسلامی؛ چرا که تداوم فشارها آن هم با همکاری کشورهای امضاء کننده برجام، ایران را ناگزیر از استفاده هر چه بیشتر از اختیارات و حقوق قانونی پیش بینی شده در این معاهده و حتی خروج از آن – که به صراحت به معنی نابودی و مرگ غیر قابل احیاء برجام خواهد بود – خواهد ساخت.


   ۳) هراس از بهانه تراشی و ماجراجویی ترامپ و ایجاد درگیری نظامی گسترده با جمهوری اسلامی آن هم با بهره گیری و هزینه از ائتلاف جهانی به ظاهر حفاظت از کشتیرانی در خلیج فارس با هدف عملی کردن ساخت جهانی که نهایتاً آمریکا سرور و سرآمد آن باشد. ( بهانه تراشی و صحنه سازی از سوی ترامپ در صورت تشکیل ائتلاف اروپایی و قرار دادن این ائتلاف در دام عمل انجام شده، بلاتکلیفی و تشویش از چگونگی تبادل اطلاعات با ناوگان ایالات متحده و نیز عدم اطمینان از صحت و سقم اطلاعات دریافتی و مهم‌تر؛ تردید در توانایی ائتلاف اروپائیان در مأموریت خطیر تأمین امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز، از جمله موانع تشکیل ائتلاف اروپایی و در نتیجه صوری بودن آن است).


نتیجه این که حداقل در شرایط فعلی، کشورهای اروپایی خواهان رفع تحریم های اعمال شده از سوی ترامپ، کاهش تنش در خلیج فارس، تقویت و تثبیت برجام و الزاماً حفظ و ماندگاری جمهوری اسلامی اند. باور این استنتاج، به دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی این نوید را می دهد که کشورمان در عرصه بین الملل تنها نیست و همه دولتمردان جهان پیرو ترامپ و غلام حلقه به گوش وی نیستند و با درایت و هشیاری – آن چنان که از زمان خروج ترامپ از برجام شاهد بوده ایم – می توانیم به کارآمدترین شکل ممکن، بازیگران سیاسی جهان را با خویش و منافع حیاتی مان همگام سازیم.


دیدار روز جمعه گذشته ( اول شهریور ۱۳۹۸ ) رئیس جمهور فرانسه با وزیر امور خارجه کشورمان در پاریس با هدف کاهش تنش میان تهران و واشنگتن آن هم در آستانه میزبانی اجلاس گروه رهبران قدرت های اقتصادی جهان (جی ۷) که ۶۵ درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارند، مصداقی روشن بر اهتمام سه کشور مطرح اروپایی این گروه (و نیز سه عضو دیگر آن یعنی ایتالیا، کانادا و ژاپن) در جهت رایزنی جدی – و در صورت لزوم مقابله و مخالفت – با ایالات متحده به عنوان آخرین کشور عضو جی ۷ در حین برگزاری جلسات آن و مساعدت و همکاری حداکثری در حفظ برجام است. در این راستا هفته گذشته امانوئل مکرون حتی از پرداخت غرامت به جمهوری اسلامی ایران سخن گفت و در توضیح پیشنهادهایی که به ایران ارائه نموده است، تصریح کرد: «ما با هدف کم کردن شدت تحریم‌ها یا به نوعی پرداخت غرامت با هدف کاهش فشارها بر مردم ایران راهکارهایی طرح کرده‌ایم».

زمانی بیشتر متوجه اهمیت این موضع شفاف و علنی یکی از متنفذترین شخصیت های سیاسی عرصه بین الملل می شویم که به خاطر آوریم چندی پیش در پی نقش آفرینی شایان توجه رئیس جمهور فرانسه در تشنج زدایی از خلیج فارس، ترامپ در برخوردی به دور از شئون دیپلماتیک تأکید کرد: مکرون نماینده آمریکا برای مذاکره با ایران نیست!.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۳ شهریور ۱۳۹۸ / ۰۱:۲۷
  • دسته‌بندی: سیاست خارجی
  • کد خبر: 98060200770
  • خبرنگار :