به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «در این چند روز توفانی از شایعات در مورد احتمال جدایی ایرج عرب از پرسپولیس راه افتاد؛ شایعاتی چنان جدی که هر لحظه انتظار میرفت وزارت ورزش حکم نفر جانشین او را بزند. حتی رسمیترین خبرگزاریهای کشور هم موضوع را پوشش دادند و از استعفایی سخن گفتند که عرب نوشته و نزد وزیر در حال بررسی است. با این وجود مدیرعامل پرسپولیس این موضوع را از بیخ و بن تکذیب کرد. روشن نیست آیا اساسا از ابتدا بحث تغییر مدیریت پرسپولیس در میان نبوده یا مسائل دیگری باعث شده تصمیم وزارت ورزش تغییر کند. هر چه هست اما عرب در مصاحبه تلویزیونیاش گفت: «استعفای من مربوط به قدیم بود که شاید پروندهاش باز مانده و هنوز به آن رسیدگی نشده، اما من در این چند روز نه وزیر را دیدهام و نه استعفایی دادهام. نمیدانم چرا باید چنین شایعاتی راه بیفتد؟ افرادی که این شایعات را میسازند یا میزطلب هستند یا از قبل منافعی در این باشگاه داشتند. ذهن این افراد بیمار است که هر شب شایعه میسازند.»
به هر حال خود آقای عرب هم بهتر میدانند که حتما داستانی در این مورد وجود داشته، وگرنه دلیلی ندارد یک شایعه در این حجم و از چند کانال مختلف مطرح شود و حتی نام گزینههای جانشینی ایشان هم به سطح رسانهها برسد. حالا اگر به هر دلیل ورق برگشته و تصمیم نهایی معطوف به عدم تغییرات در مدیریت باشگاه شده، این یک بحث دیگر است.
سوژه این مطلب اما چیز دیگری است؛ جایی که عرب به دفاع از وزارت ورزش میپردازد و از مظلومیت این مجموعه سخن میگوید: «متاسفانه به جای این که دنبال ساختارها باشیم مرتب به مدیران میپردازیم. ۵۰درصد وقت وزیر را استقلال و پرسپولیس میگیرد. چرا؟ وزیر رئیس مجمع است اما به هیچ عنوان در هیچ موضوعی دخالت ندارد.»
همین دو جمله در کنار هم به اندازه کافی پارادوکس دارند. اگر جناب وزیر ورزش در هیچکدام از مسائل دو باشگاه دخالت نمیکند، پس چطور پرسپولیس و استقلال ۵۰ درصد وقت ایشان را گرفته است؟ این موضوع به کنار اما آن چه مسلم است این که افکار عمومی هم رضایت ندارد وزارتخانه نیمی از وقت و انرژیاش را برای سرخابیها بگذارد و برای این همه رشته و ورزشکار دیگر و تازه شاخه مهم و متفاوت «جوانان» در وزارت، فقط نیمی دیگر از وقت باقی بماند. بعد هم حاصل این همه وقت گذاشتن چه بوده؟ آیا جز این است که بهدلیل ساختارهای غلط باشگاهداری در ایران، تیمهایی مثل پرسپولیس و استقلال نه دولتی هستند و نه خصوصی؟ همین که اسم وزارت بالای سر دو تیم است باعث میشود همه موفقیتها و خوشیهای آنها به اسم همت بازیکنان و درایت مربیان و مدیران تمام شود اما تمام شکستها و ناکامیها را گردن وزارت ورزش بیندازند. خب چرا این دندان لق را نمیکشید و همه را خلاص نمیکنید؟ مگر قرار نبود واگذاری سرخابیها تا شهریور ۹۸ انجام شود؟ الان کمتر از یک هفته به این موعد مانده. واقعا چه کاری در این زمینه انجام شده است؟ تا کی قرار است فقط «وعده» به مردم داده شود؟»
انتهای پیام