در تصاویر ارسال شده برای خبرنگار ایسنا، تخریب یکی از دیوارهای اصلی این آرامگاه آن هم به طور کامل جای سوال باقی میگذارد؛ بهخصوص وقتی بنر کارفرمایی اداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان بالای سر همان دیوار تخریب شده، نصب است!
اسفند سال ۱۳۹۶ یعقوب زلقی ـ مدیر پایگاه جندی شاپور ـ خبر از مرمت جدی این آرامگاه بعد از سالها بیتوجهی داده بود؛ اقدامی که در آستانه نورز ۱۳۹۷ این آرامگاه را به مسیرهای گردشگری نوروزی اضافه میکرد.
او گفته بود: «یعقوب لیث بنیانگذار سلسله صفاریان چون با خلفای عباسی درگیر بود از سیستان به سمت خوزستان میآید و در جنگی زخمی شده و در بیمارستان گندی شاپور بستری میشود و در همین شهر میمیرد. اکنون اقدامات خوبی درخصوص آرامگاه او انجام دادیم.»
اما حالا بعد از ۱۷ ماه، بار دیگر پروژه «مرمت و ساماندهی آرامگاه یعقوب لیث صفاری» در دستور اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خوزستان قرار گرفته و بر اساس عملکرد رخ داده تا امروز تخریب این دیوار نیز یکی از برنامهها در روند مرمت این آرامگاه بوده است؛ آرامگاه کسی که بر اساس منابع زبان فارسی، ناجی زبان فارسی بعد از حمله اعراب به ایران است.
آن هم در شرایطی که به گفته مردم محلی این منطقه، نه دچار سیل نوروز امسال شد که نمزدگی و شورهزدگی بلای جان این دیوار شده باشد و نه زلزلهای در کار بوده که به واسطهی ترک خوردگی و سستی دیوارش امکان ریزش آن روی سر بازدیدکنندگان وجود داشته باشد.
آرامگاه یعقوب لیث صفاری در روستای شاه آباد قرار دارد؛ نقطهای که فقط ۱۰ کیلومتر با دزفولِ خوزستان فاصله دارد. یعقوب لیث در سال ۲۴۷ قمری اولین شهریار ایرانی بعد از اسلام شد و سلسله صفاریان را تاسیس کرد. سلسله صفاریان در سیستان حکومت میکردند و مرکز آن در زرنج بود که امروزه در افغانستان قرار دارد. گنبد دندانهدار آرامگاه او از دور قابل مشاهده است و قبرستانی قدیمی نیز در اطراف آن قرار دارد.
گفته میشود آرامگاه یعقوب لیث صفاری تاکنون بارها بازسازی شده و بنای آن متعلق به دوران سلجوقیان تا قاجاریان است؛ یعنی بخشهای قدیمیتر متعلق به دوران سلجوقی است.
گنبد این بنا ساختاری دندانهدار دارد. بر اساس گفتههای مردم محلی ۲۰ تا ۲۵ سال پیش کتیبهای روی دیوار گنبد به خط عربی قدیم وجود داشته و در آن اسم یقعوب لیث سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی (پس از اسلام) به روشنی نوشته شده بود.
وجود گورستانی با سنگ قبرهای باستانی در اطراف آرامگاه یعقوب لیث صفاری گواهی بر قدمت این اثر دارد. گنبد مخروطی شکل آرامگاه از بهترین نوع گنبدهای مخروطی در خوزستان است. این بنا تنها یک در ورودی دارد و برای ساخت آن از خشت خام استفاده شده است. برای زیبایی آن از نقوض برجسته و ملات گچ و خاک استفاده کردهاند.
در طول سالهای گذشته، اعتراضهای زیادی نسبت به شرایط نامطلوب این اثر تاریخی مطرح شده بود؛ به گونهای که در ضریح آهنی مقبره از چوب صندوق میوه برای اتصال بخشهای مختلف استفاده شده است و روی دیوار قدیمی آرامگاه میخهای زنگ زده، سیم، تارعنکبوت، موکتهای رنگ و رو رفته و محوطه سازی نامناسب به چشم میآمد.
تا اینکه زلقی در اسفند ۹۶ اعلام کرد: «مرمت کامل قسمت داخلی و بیرونی بنا، مرمت کامل پشت بام و قسمتی از گنبد، محوطه سازی و اضافه کردن ۵۰۰ مترکف فرش آجری فضای پیرامونی آرامگاه، توسعه انشعاب آب و برق، تعمیر و بازسازی مجدد چهار چشمه سرویس بهداشتی به طور کامل، پاکسازی ورودی محوطه و شتسشوی کامل آرامگاه یعقوب لیث جهت فعالیتهای ستادی پایگاه گندی شاپور انجام شده است.
قسمت اصلی بنای یعقوب لیث که سنگی است و اثر شاخص دوره تیموری با همان شمایل تاریخی گذشته خود حفاظت و مرمت شده، رطوبت زدایی، تعویض ناودانها و درب و پنجرهها، اصلاح شیب بندی پشت بام و… احیاء دوباره فضای سبز وگلکاری محوطه هم انجام شده است.»
اما مشخص نیست چرا با تعریف پروژهی ساماندهی جدید آن هم بعد از این مدت کوتاه، یکی از دیوارهای این بنای چند صد ساله که به شماره ۲۵۵۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، تخریب شده است؟
پس از فروپاشی پادشاهی ساسانیان زبان فارسی کم کم رو به فراموشی میرفت و زبان رسمی کشور «عربی» شده بود. یعقوب لیث صفاری را اولین پادشاه پس از آنها میدانند که زبان پارسی را زبان رسمی کشور اعلام کرد. پس از این که او در نبرد با خوارج پیروز شدف شاعری بنا بر رسم زمان قصیدهای به عربی در مدح او سرود، وی او را ملامت کرد که چرا به زبانی که نمیفهمد برایش شعر سروده است (چیزی که من اندر نیابم، چرا باید گفت) پس او نخستین کسی بود که زبان پارسی را ۲۰۰ سال پس از ورود اسلام به ایران، به عنوان زبان رسمی ایران اعلام کرد.
محسن ابوالقاسمی در کتاب «تاریخ زبان فارسی» نوشته است: «در سال ۲۵۴ هجری، یعقوب لیث صفار، دولت مستقل ایران را در شهر زرنج سیستان تأسیس کرد و زبان فارسی دری را زبان رسمی کرد که این رسمیت تاکنون ادامه دارد. او کوشش کرد خلافت عباسی را سرنگون کند و حتی تا نزدیکی بغداد نیز پیش رفت ولی روزگار به او امان نداد و در ماه شوال ۲۶۵ قمری به بیماری قولنج مبتلا و در گندی شاپور درگذشت.»
انتهای پیام