محمدرضا گلستانی پور به خبرنگار ایسنا توضیح داده، وجود نداشتن وجهه قانونی ازدواج سفید باعث میشود که فرزندان اینگونه روابط نیز همواره در خطر سقط جنین باشند و یا بعد از تولد، مادر قادر نخواهد بود که نام پدر فرزند را در شناسنامه قید کند.
به گفته این روانشناس، شاید به نظر برسد که مفهوم خانواده از مفاهیم بسیار روشن و همه فهم است و نیازی به تعریف ندارد، اما آنقدرها هم ساده نیست و در بین نهادهای اجتماعی، "خانواده" کوچک ترین نهاد اجتماعی است که قدمتی طولانی در سرنوشت زندگی بشر دارد.
او اضافه کرده، از آنجایی که جوامع با هم برخورد دارند و این برخوردها باعث انتقال ارزشها از یک جامعه به یک جامعه دیگر می شود، میتوان گفت که به سختی می توان جامعه ای را در تاریخ مثال زد که هم از لحاظ اجتماعی-اخلاقی یکدست بوده و هم از تغییر و تحول مصون باشد و جامعه ایرانی- اسلامی ما نیز از این قانون مبرا نیست.
سبک زندگی ایرانی-اسلامی ما تعریف مشخصی از نهاد خانواده دارد و این سبک زندگی از به هم تنیدگی و پیوند و نظام وارگی و شبکه ای بودن عوامل متعددی شکل گرفته است که اگر بخواهد تغییری در آن صورت گیرد، ابتدا باید این پیوند و شبکه ها متزلزل شود و در نهایت عوامل جدیدی، نظامی جدید را شکل دهد.
اینها را این پژوهشگر گفته و البته اضافه کرده، اگر در نهاد خانواده تغییر نگرش هایی مشاهده می شود، ابتدا باید علت را در ضعیف شدن پیوند عوامل موثر در تشکیل و نگهداشت نهاد خانواده جستجو کرد و سپس به سراغ ارزش هایی رفت که از جوامع دیگر وارد سبک زندگی ما شده است.
گلستانی پور، مبنای تشکیل نهاد خانواده به معنای عرفی آن را ازدواج و به هم پیوستن دو نفر غیر همجنس دانسته و گفته، اینکه این دو نفر چگونه و بر اساس چه قراردادی زندگی مشترک خود را آغاز کنند، محل بحث واقع شده است.
یکی از مسائلی که ازدواج رسمی و قانونی را با چالش روبرو ساخته، پدیده ازدواج سفید یا "هم باشی" است. پیوندی میان زن و مرد که مدت زمان آن نامعلوم و فاقد مشروعیت قانونی، حقوقی و اجتماعی است. این پدیده بعد از انقلاب جنسی دهه ۱۹۶۰ در غرب، مطرح و در سال های اخیر-هرچند به طور خزنده وار و آرام- وارد سبک زندگی ایرانی-اسلامی ما نیز شده است.
حال باید دید اهداف تشکیل خانواده چیست و آیا امکان رسیدن به این اهداف در ازدواج سفید یا هم باشی ممکن است یا خیر؟
این پژوهشگر جامعه شناسی، کسب استقلال، رسیدن به انس و آرامش، حفظ عفت و مصونیت از گناه، تولید و تکثیر نسل، کمال و رشد طرفین، سلامت و امنیت اجتماعی و روانی و روابط جنسی سالم را از جمله آثار و نتایج اصلی ازدواج و تشکیل خانواده دانسته و گفته، با توجه به تحقیقات صورت گرفته می توان گفت کدام یک از آثار و نتایج بالا در ازدواج سفید وجود دارد یا ندارد.
یکی دیگر از آثار ازدواج، کسب استقلال است؛ تحقیقات کریمیان و همکاران در سال ۱۳۹۴ نشان می دهد که شیوع هم باشی در افراد با تحصیلات دانشگاهی بیشتر از دیگران است، چرا که در دوران تحصیل در دانشگاه فرزندان فرصت دوری از خانواده ها را تجربه میکنند و این امکان برایشان فراهم است تا دور از نظارت والدین، سبک زندگی های جدیدی از زندگی و روابط با جنس مخالف و لذت جویی های جنسی ممکن را تجربه کنند.
این محقق تاکید می کند: طبق تحقیقات، نحوه آشنایی افرادی که این سبک زندگی را برمی گزینند، بیشتر از طریق گروه دوستان و دانشجویان و فضای مجازی است و این به معنای حق انتخاب بیشتر و استقلال در انتخاب کردن است. از سوی دیگر تقسیم هزینه های زندگی و رهایی از هفت خوان ازدواج رسمی رایج در عرف دلیل دیگری برای انتخاب این سبک زندگی است که همگی استقلال در انتخاب را به همراه دارد.
گلستانی پور تاکید کرده که اگر انتخاب فرد در این نوع رابطه با شکست مواجه شود و یا چالشی جدی ای را پیش روی خود ببیند، چون نه حمایت قانون را به همراه دارد و نه اطلاع و پشتیبانی خانواده، پس همواره پتانسیل متزلزل شدن را دارد.
اصولا همین عدم وجهه قانونی ازدواج سفید باعث می شود که فرزندان اینگونه روابط نیز همواره در خطر سقط جنین باشند و یا بعد از تولد، مادر قادر نخواهد بود که نام پدر فرزند را در شناسنامه قید کند، چرا که ابتدا باید رابطه غیرقانونی خود را به اثبات برسانند که با تبعاتی برای ایشان همراه خواهد بود و این نتیجه ای جز کاهش فرزندآوری نخواهد داشت.
شاید اصلی ترین هدف ازدواج رسیدن به یک انس و آرامش و رشد پیدا کردن طرفین در کنار هم می باشد، اما در پژوهشی که کمیل احمدی با عنوان "پژوهش زندگی خارج از چارچوب ازدواج در ایران" انجام داده به این نتیجه رسیده که عمر ازدواج سفید در ایران بین یک تا سه سال است و تنها هشت درصد این گونه ازدواج ها عمر چهار سال یا بیشتر را به خود دیده است و از سوی دیگر تنها نیمی از افرادی که این سبک زندگی را برای خود برگزیده اند مایل به رسمی کردن ازدواجشان هستند، این به معنای بی ثباتی و عدم پایداری در رابطه است که چنین خصیصه ای با رسیدن به رشد و کمال و آرامش منافات دارد.
این کارشناس می گوید: شما اگر بخواهید به آرامش و رشد و کمال نائل شوید ابتدا نیاز به سلامت روانی و اجتماعی دارید که طبق آنچه آمد این امر در ازدواج سفید امکان پذیر نیست تا فرد بخواهد چشم اندازی برای خود ترسیم کند و قدم در راه آن بگذارد و همواره با تشویش روبرو خواهد شد و نتیجه آن کم شدن شادی و نشاط درونی و بیرونی به خصوص برای زنان خواهد بود.
گلستانی پور معتقد است: اگر ازدواج سفید یا هم باشی در فرهنگ ایرانی-اسلامی ما نفوذ کرده است، ابتدا به ضعیف شدن باورهای مذهبی و سنتی افراد بر میگردد که پیوندی است میان عوامل مختلف این سبک زندگی. در کنار این عامل، فشار اقتصادی، افزایش طلاق و بالا رفتن ریسک ازدواج، کم شدن حس مسئولیت پذیری و الگوبرداری از سبک زندگی غربی، همگی باعث شده جوانان مسیری را برای ادامه زندگی خود برگزینند که طبق آنچه در بالا آمد، قادر نخواهد بود آثار و نتایج یک ازدواج و تشکیل خانواده را برای آن ها به ارمغان بیاورد و تنها به مشکلات آنان خواهد افزود.
انتهای پیام