ارکستر فیلارمونیک شهر تهران، شامگاه شنبه (۱۲ مرداد ماه) با رهبری آرش امینی در مرکز همایشهای برج میلاد تهران به روی صحنه رفت. همچنین لوریس چکناواریان رهبر مهمان این کنسرت بود.
هدف این ارکستر از همان ابتدا، ترویج موسیقی فاخر ایرانی عنوان شده است؛ بر این اساس در کنسرت افتتاحیه، اغلب قطعاتی از هنرمندان ایرانی همچون محمد سریر و یا فرهاد فخرالدینی اجرا و درواقع تنها سه اثر کلاسیک غربی در این کنسرت نواخته شد.
در ادامه گزارش خبرنگار ایسنا از اجرای شب گذشته را میخوانید:
تماشاچیان پشت سر هم وارد سالن و صندلیها یکی یکی پر میشوند. از بزرگ تا کوچک به برج میلاد آمدهاند تا به تماشای این اجرا بنشینند. با پر شدن سالن و حضور نوازندگان، مخاطبان منتظر حضور رهبر روی صحنه هستند.
پیش از آغاز اجرا، نوازندگان بنا بر رسم معمول، دقایقی را به کوک کردن ساز خود مشغولند، سپس سرود ملی را نواخته و حاضران در سالن به احترام از جای برمیخیزند.
رهبر مهمان وارد سالن میشود و با تشویق حضار در جایگاه خود قرار میگیرد. چکناواریان در این اجرا دو بار در اول و آخر کنسرت به روی صحنه میآید و گزیدهای از کارهای خود را رهبری میکند.
قطعه اول «سوئیت آرارات» نام دارد. این اثر در ابتدای کار شروعی پرقدرت دارد. این بخش با ریتم تند آغاز و در همان حالت پایان مییابد.
بخش دوم در حالی آغاز میشود که با ریتمهایی خلاف جهت اثر قبلی، ملودی آرامی را دنبال میکند. احساس گروه نوازندگان در این قطعه در سالن پراکنده میشود و فضای آرامی را برای مخاطبان ایجاد میکند. بخش دوم کماکان اوج میگیرد و در نهایت در اوج به پایان میرسد. این اثر به موضوع به گل نشستن کشتی حضرت نوح در کوه آرارات اشاره دارد.
پس از اجرای بخش اول، لوریس چکناواریان صحنه را ترک کرده و آرش امینی جایگزین او میشود.
قطعه دوم که اثری معروف از جواکینو روسینی است، ریتمهای مختلفی دارد که مدام در حال تغییر هستند و هر بار فضای متفاوتی را در سالن ایجاد میکنند.
یکی از مخاطبان که از اجرای این قطعه راضی است و میگوید که اجرای آن حس خوبی را به او منتقل کرده، درباره آکوستیک سالن اضافه میکند: من قبلا هم چنین اجراهایی را در این سالن دیده بودم ولی این بار به نظر میرسید که در صداگذاری آن مشکلاتی وجود داشت و صداها به گونهای برایم گنگ بودند.
از نکاتی که باعث سردرگمی برخی مخاطبان شده، نحوه تعیین آثاری است که اجرا میشود. به نظر میرسد این آثار بدون ترتیب خاصی اجرا میشوند و یا حداقل پیشزمینه ذهنی درباره ترتیب اجراها به مخاطب داده نشده است؛ بر این اساس ارکستر لحظاتی را موسیقی کلاسیک ایرانی مینواخت و به یک باره شروع به اجرای قطعات بیکلام پاپ میکرد.
قطعه سوم سوئیت شرقی اثری از محمد سریر است که همراه با تم شرقی اجرا میشود. این اثر ریتم ثابتی را دنبال میکند و گاهی فراز و نشیبهایی را به همراه دارد.
با پایان یافتن قطعه سوم، فواد حجازی به روی صحنه میآید و یکی از آثار او نواخته میشود. این آهنگساز و نوازنده ترومپت که در سبک پاپ فعالیت دارد، اثری را اجرا میکند که فضای پاپ آن مشهود است؛ فضایی که تم موسیقیهای فارسی را به همراه دارد و ارکستر را از فضای موسیقی کلاسیک و یا ایرانی خارج میکند.
یکی از مخاطبان در این راستا اظهار میکند: شاید بهتر بود آثار پاپ در ابتدا یا انتهای کنسرت اجرا میشدند و فضا را به هم نمیزدند.
در اجرای این قطعه بخش اصلی اجرا را خود حجازی دنبال میکند و صدای درامز به وضوح همراه با ترومپت شنیده میشود. این اثر نیز تقریبا فضایی ثابت به همراه دارد و با استقبال تماشاچیان همراه است. پس از آن نیز اثری از علی باکان نواخته میشود. این اثر هم فضایی از موسیقی ایرانی را به همراه دارد.
قطعه بعدی به نام «بیژن و منیژه» متعلق به حسین دهلوی است. این اثر نیز همانند دیگر قطعات ایرانی که نواخته شد ریتمی ثابت را به همراه دارد و در بعضی نتها با تغییراتی همراه میشود.
پس از اجرای این قطعه ایرانی، حجازی باری دیگر روی صحنه میآید و یکی دیگر از قطعات پاپ خود را با همان روال آشنای موسیقی پاپ در ایران، اجرا میکند. در این قطعه نیز درامز یکی از بخشهای اصلی کار است؛ البته این بار ترومپت نقش کمرنگتری دارد.
یکی از مخاطبان به چیدمان نوازندگان روی صحنه اشاره میکند و میگوید: چیدمان ارکستر از لحاظ بصری دید خوبی ندارد و به نوعی شلوغ به نظر میرسد. به نظرم بهتر بود کمی فضا را برای آنها بازتر میکردند.
اثر «سربداران» که موسیقی سریالی به همین نام است، با حضور فرهاد فخرالدینی سازنده اثر نواخته شد. این اثر که حالتی نوستالژیک برای مخاطبان دارد، آنها را در سکوت فرو میبرد.
در پایان اجرای آن، فخرالدینی از جا بر میخیزد و تماشاچیان او را تشویق میکنند.
قطعه بعدی، اثری کلاسیک از یوهانس برامس است. برخی از مخاطبان نظر مثبت و برخی نیز نظر منفی درباره آن دارند. یکی از مخاطبان اظهار میکند: اثر به طور کلی بد نواخته نشد ولی گاهی حس میکردم حس خاصی در آن موج نمیزند؛ البته این امر گاهی در کار تغییر میکرد ولی به طور کلی احساسی که باید در کار وجود نداشت. شاید هم این مشکل، به آکوستیک سالن مربوط باشد.
سپس یکی از آثار باخ نواخته میشود. عدهای در سالن حین نواختن این قطعه فیلمبرداری میکنند. حتی شنیده میشود که فردی با خنده میگوید که اصلا برای شنیدن این قطعه به این کنسرت آمده است.
چند تن از مخاطبان درباره اجرای این کنسرت اظهار رضایت کرده و معتقدند که نوازندگان کار خوبی را ارائه دادند.
فرد دیگری نیز بیان میکند: خیلی نمیتوانم نظر بدهم چون تخصصی ندارم ولی در کل بد نبود.
قطعه یکی مانده به آخر که توسط حجازی تنظیم شده بود به خوبی اجرا شده و بار دیگر با استقبال تماشاچیان همراه است.
در پایان امینی با تشویق حضار سالن را ترک کرده و چکناواریان برای رهبری قطعه آخر به روی صحنه میآید.
این بخش از رپرتوار این کنسرت به عاشقانههای لوریس چکناواریان اختصاص دارد که با عنوان «love songs» شناخته میشوند. در اجرای آن احساس موجود در قطعات و هماهنگی بین اعضا به خوبی دیده میشود که در نهایت با تشویق تماشاچیان همراه است.
انتهای پیام