بارشهای بهار امسال که بیشتر با تخریب و ویرانی در ذهن ما ماندگار شد و در کتابهای تاریخمان نقش بست، شاید تلنگری اساسی بود برای مسئولینی که به خشکسالی عادت کرده بودند. عدم آمادگی در مقابل این بحران، یعنی نباید انتظار داشته باشیم در کشورمان که چندین سال گرفتار خشکسالی است و هزاران ساعت وقت و هزینههای میلیاردی برای فرهنگسازی صرفهجویی مصرف آب در آن صورت میگیرد، از این بارشها بصورت کنترل شده استفاده شود تا حداقل برای چندسالی بحران آب را پیش رو نداشته باشیم. در واقع باید بپذیریم بخشی از منابع آبی که امروز به آن می بالیم ذخیره ای است که قبل از بارش های اخیر در سدها مانده بود و بخش بسیار بیشتر آن حاصل سخاوت آسمان و بارش های اخیر بود، در واقع در آنچه امروز داریم نشانی از اقدامات آینده نگرانه مسوولان نبوده است. حوادث شیراز و ساخت جاده و خانه در کنار مسیلهای رودخانهها نشان میدهد که علاوه بر مردم، مسؤولین هم باورشان شده که ایران قرار است خشک بماند. از این همه تخریب و عدم برنامهریزی که بگذریم سدها اگرچه به اعتقاد برخی دوستداران محیط زیست اکوسیستم را به هم میریزند، ولی قطعا در صورتی که به اندازه و براساس پیش بینی ها و ارزیابی های علمی ساخته شوند، وجودشان برای کشورهایی چون ایران که با بحران خشکسالی دست و پنجه نرم میکند، در وانفسای آماده نبودن ها و بی برنامه بودن ها، مزیتی محسوب شود. با وجود سدها و بارشهای مناسب میتوان علاوه بر تولید برق و تامین آب شرب مناطق، کشاورزی و صنعت را در "پایین دست" شکل داد. حالا که بارشها کمتر شده و استرس اهالی "پایین دست" از شکسته شدن سدها از بین رفته، منابع سرشار آبی، فرصتی است برای بهرهبرداری از تهدیدی که در چندماهه اخیر تخریب بسیاری به بار آورد. این گزارش از نحوه ذخیره سازی آب در پشت سد تا مصرف برای صنعت و کشاورزی در استان مرکزی تهیه شده است.
زنگ خطر برای ایران زمین!
«پایین دست»