طرح‌های توسعه شهری پاسخگوی زمان بحران نیست

یک کارشناس مدیریت بحران از پاسخگو نبودنِ طرح‌های توسعه شهری در هنگام بحران انتقاد کرد و گفت: باید کاستی‌های انسانی و برنامه‌ریزی در این حوزه حل شود.

به گزارش ایسنا، محمد سعدی، کارشناس مدیریت بحران در پنجمین جلسه از نشست در جستجوی مدیریت مردمی بحران که در خانه گفتمان شهر برگزار شد، با انتقاد از پاسخگو نبودنِ طرح‌های توسعه شهری در هنگام بحران گفت: باید به این مشکل، کاستی‌های مدیریت، شیوه تصویب و شیوه اجرا و تداخل با کاستی مدیریت بحران را هم اضافه کرد. فارغ از بحث درباره اقلیم، یکی از کمبودهای بحران سیل، خطاهای انسانی است که این خطاها، به مراجع تصمیم‌گیری در جایگاه کارفرما باز می‌گردد. نباید مهندسان مشاور را مقصر دانست، حتی در مقابل، معتقدم آنان مباحث توسعه شهری و مدیریت بحران را بالاتر از روزمرگی‌زدگی می‌بینند. طرح‌های جامع باید فراتر از سطحی‌بینی باشند. در این برنامه‌ها، نمی‌توان با سیل‌های با دوره بازگشت ۱۰۰ سال به بالا مقابله کرد و تنها می‌توان برای حداکثر ۵۰ سال برنامه ارائه داد.

این کارشناس مدیریت بحران تاکید کرد: آنچه اهمیت دارد این است که تا کاستی‌ها ی انسانی و برنامه‌ریزی حل نشود، این مسائل برقرار خواهد بود. طرح‌های جامع وقتی به تأیید مدیران و برنامه‌ریزان می‌رسد، سروشکل ندارد و آن چیزی که مهندس مشاور نهایی کرده نیست و تبدیل به شیرِ بی‌یال‌ودم می‌شود که طبیعتاً نتیجه‌بخش نمی‌شود. این در حالی است که مشاوران باید مدیران را مدیریت کنند اما برعکس شده است. به همین دلیل است که غالباً در جلسات، همه گزارش می‌دهند، اما کسی پیشنهاد نمی‌دهد.

محمد آنام پور، مشاور طرح جامع شهر پلدختر نیز در ادامه گفت: سیل از استان گلستان شروع شد و ابتدا ابعاد رسانه‌ای گسترده‌ای پیدا نکرد که شاید یکی از دلایل آن همزمان شدن با تعطیلات نوروزی بود اما پس از اینکه ابعاد این حادثه گسترده‌تر شد هشدارها در تلویزیون هم افزایش یافت و شاهد آن بودیم که سیل در دیگر استان‌های کشور از جمله لرستان، خوزستان و… هم جاری شد.

وی با بیان اینکه طرح جامع پلدختر حدود سه سال پیش تصویب و ابلاغ شد، گفت: در برخی از بندهای این طرح مشخصاً به موضوع حرکت آب‌های سطحی، حرکت نهرها و مسیل‌ها اشاره شده و در مطالعات طرح‌های جامع در تجزیه و تحلیل‌ها نیز پیشنهادهایی مربوط به این حوزه خواسته شده است.

آنام پور در ادامه به تشریح جلسات و فرآیند مربوط به طرح جامع شهر پلدختر پرداخت و گفت: در سال ۸۴ نیز در شهر پلدختر سیل اتفاق افتاده بود بنابراین سیل پدیده جدیدی برای این شهر نبود، زمانی که این طرح آغاز شد سال ۹۰ بود و اتفاقاً یکی از پل‌های شهر را هم آب برده بود. بنابراین ما در این طرح، با علم به سیل‌خیز بودنِ منطقه و تجربه نزدیکِ سیل سال ۱۳۸۴، پهنه‌های سکونتِ در خطرِ سیل را که در حاشیه رودخانه شهر و دو مسیل دیگر بود شناسایی کردیم و مقرر شد مکانیسم جابجاییِ ۱۵۰ واحد مسکونی این پهنه‌ها اجرایی شود که نشد. در سیل اخیر هم از هفت محله پلدختر، بیشترین آسیب متوجه محله ورودیِ شهر که از سمت جاده خرم‌آباداست، شد، تا جایی که ارتفاع لحظه‌ای آب در روز سیل، تا دوازده متر هم گزارش شد.

مشاور طرح جامع شهر پلدختر با بیان اینکه پس از حادثه سیل، در هفتم اردیبهشت، حریم و بستر رودخانه از سوی شرکت آب منطقه‌ای اعلام شد، گفت: بنیاد مسکن هم اقدام به ساخت دیوار ساحلی به ارتفاع پنج متر کرد، اما به واقع باید راهکار را در خودِ شهر پلدختر جستجو کرد. اگر در پاییز، باز هم بارش‌های اینچنینی رخ دهد و دیوار ساحلی را نابود کند چه باید کرد؟ در حال حاضر هم که چهره شهر زشت شده است و ما این نکته را به مسئولان گفته‌ایم. به‌نظر می‌رسد باید به‌جای ساخت دیوارهای ساحلی، طرح جامع، بازنگری و مشخص و مدون اجرا شود، ازجمله آنکه آب سدهای خاکی ساماندهی شود، تا دیوارهای ساحلی شاخته شود که تنها می‌تواند صورت مسأله را پاک کند.

نمی‌توان در اغلب طرح‌های جامع با سیل‌های با دوره بازگشت ۱۰۰ سال به بالا مقابله کرد


مروارید قاسمی از کارشناسان فنی و مهندسی نیز در ادامه این نشست گفت: وقتی شاهد بی‌توجهی به ویژگی‌های رودخانه و مسائل رودخانه‌ها از شاخه تا جلگه هستیم، وقتی شاهد اسکان‌های بی‌رویه در نواحیِ عشایری هستیم، وقتی شاهد طرح‌های هادیِ روستایی و شهری‌شدنِ روستاها و توسعه بی‌رویه در پهنه‌های سیلابی هستیم، وقتی شاهد جنگل‌زداییِ خارج از کنترل هستیم و موارد بسیار دیگر، جای مشاور کجاست؟ یکی از مصائب، عدم توجه به حافظه تاریخی است، آن زمان که وقتی اجزای شهر تفکیک می‌شوند، اعداد جای حافظه تاریخی ما قرار می‌گیرند.

وی با انتقاد از مقصر دانستن مشاور در همه بحران‌ها گفت: باید مهندسان مشاور را حلقه اتصالِ نهادهای دولتی، بخش خصوصی و مشارکت مدنی دانست. مشاور همیشه در کنار کارفرما است اما برخی مدیران و تصمیم‌گیران، مشاور را اپراتور و مسئول اجرای درخواست‌های خود می‌دانند درنتیجه آنچه به اجرا درمی‌آید، طرح‌های فاقد محتوا است. وقتی در سال ۱۳۶۸، شهرداری‌ها خودکفا شدند، بدون زیرساخت در حریم رودخانه‌ها به ساخت‌وساز مشغول شدند و دشت‌های سیلابی را فروختند و باید منتظر می‌بودیم که نهاد مهندسان مشاور با نیم قرن سابقه، به‌جای آنکه مغز متفکر طرح‌ها باشد، همکارِ پیمانکار تلقی شود. در این ماه‌های پس از بحران سیل، مدام شنیدیم که مشاوران طرح‌های توسعه شهری مقصر و مسببِ بحران هستند، اما جایی نشنیدیم که گفته شود اصلاً جایگاه مشاور چیست و چرا باید مطیع کارفرما باشد درصورتی‌که این کارفرما است که باید نظر فنی مشاور را اجرا و اعمال کند. واقع‌بینانه آن است که مسئله ما، توسعه پایدار و نه پیداکردنِ مقصر است.

نباید، سرمایه شهر را بسازد


ابوالفتح سپانلو، استاد معماری و شهرسازی نیز در ادامه این نشست گفت: در کشور ما، نوعی جاماندگی در همه عرصه‌ها وجود دارد که در حوزه طرح‌های توسعه شهری تیز دیده می‌شود. معتقدم دنبال مقصرگشتن یکی از نمادهای جاماندگی است اما باید پذیرفت سیستم توسعه ملیِ ما کج‌کارکرد است و تنها تلاش می‌کنیم، در قالب توسعه گام برداریم. در توسعه ملی، گرفتار اتفاقات اساسیِ دیگری هستیم. وقتی مدیران شهری، در طرح‌های توسعه، به دنبال پول درآوردن باشند، نتیجه عملی‌اش آن است که به جای توسعه و ساخت شهر با سرمایه، سرمایه است که شهر را می‌سازد و به آن جهت می‌دهد و ساختِ اینگونه شهر با مصادره قواعد و قوانینِ ناظر بر آن صورت می‌گیرد.


این استاد معماری ادامه داد» هم دانش توسعه در کشور وجود دارد و هم درکِ ضرورتِ آن اما اراده‌ای برای آن وجود ندارد. مگر می‌توان قبول کرد که وزارت نیرو نمی‌تواند برای همه رودخانه‌های ایران تعیین تکلیف کند. در نتیجه چنین رفتارهایی، قصور عمومی رخ می‌دهد چون سیستم از اساس کج‌کارکرد است.

وی با طرح این پرسش که چرا در شرایط عادی از مردم استفاده نمی‌شود و کسی سراغی از مردم نمی‌گیرد، گفت: واقعیت این است که در ساختار قدرتِ عمودی و نه هرمی قله‌هایی برای برخی وجود دارد اما مردم دره‌های آن هستند و در چنین سیستم معیوبی، تصور مشارکت عمومی شوخی است. واقعیت را باید پذیرفت که ما از جریان توسعه جهان جا مانده‌ایم و در این ساختار، طبیعی است که شهرها و روستاها، خلاف نظر مشاور ساخته شوند و توسعه یابند.
 

بهشید حسینی از اساتید معماری دانشگاه هنر نیز در این نشست با اشاره به تجربیاتش از حضور در اردوگاه‌های جنگ‌زدگانِ حلبچه، زلزله‌های رودبار و منجیل، بم و کرمانشاه و سیل اخیر در لرستان و… گفت: من در زلزله بم، همان غصه‎‌هایی را خوردم که در زلزله رودبار و منجیل خوردم. شنیده بودم ژاپنی‌ها انقدر زلزله دیده‌اند که همیشه سوتی به همراه دارند که اگر زلزله رخ داد، از میان آوار زنده‌بودنِ خود را اعلام کنند اما ما در بم سرمان را روی زمین می‌گذاشتیم تا صدای نفسی را بشنویم یا خوشحال باشیم که فرانسوی‌ها، سگ‌های زنده‌یاب خود را به بم آورده‌اند و اصلاً همین که دقیقاً نمی‌دانیم در بحران‌هایمان چند نفر کشته شده‌اند، خود، نشانه همین عدم توسعه است.


او ادامه داد: در سیل، نکته‌ای که برایم جلب توجه کرد و به فراموش‌کاربودن‌مان بیش از پیش ایمان آوردم، مهندسیِ عصرِ ساسانی بود که چگونه مکان‌یابی صورت گرفته و ابنیه بنا شده‌اند. در دوره حاضر، هیچ پلی با بیش از پنج متر ارتفاع در منطقه سیل‎‌خیزِ لرستان سراغ ندارید اما پل گاومیشان، با نزدیک به بیست متر ارتفاع و همچنین زیرساختِ سنگی‌بودنش در بستر رودخانه، در سیل اخیر تقریباً سالم ماند و یا جاده ساسانی پلدختر سالم ماند اما جاده ساخته شده در دوره پهلوی از خرم‌آباد به پلدختر نابود شد. همچنین در خوزستان را در نظر بگیرید که در شوشترِ دوره هخامنشی، با علم به اقلیم منطقه، برای رام‌کردن آب، سد احداث نمی‌کردند، کانال‌های زیرزمینی می‌ساختند و اینگونه سازه‌های آبی شوشتر روی نهرِ داریون ساخته شد. شاید نگاهی به تجربه گذشتگان و عنایت به تجربه جهانیِ امروز، بتواند مفری برای ما از بحران باشد.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۶ تیر ۱۳۹۸ / ۱۵:۳۴
  • دسته‌بندی: حوادث، انتظامی
  • کد خبر: 98041608294
  • خبرنگار : 71614