به گزارش ایسنا، عبدالباری عطوان، تحلیلگر معروف عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقهای رای الیوم درباره دلایل تصمیم اخیر ابوظبی برای عقبنشینی تدریجی از یمن و بازتاب این تصمیم بر روابط ائتلافی عربستان-امارات و نیز تاثیر آن بر یمن نوشت: "کشور امارات و به طور مشخص شیخنشین ابوظبی در حمایت از همپیمان عربستانی خود و با این باور وارد جنگ یمن شد که پیروزی در جنگ به این شکل سریعتر محقق خواهد شد و به دلیل نبود تعادل در قوای دو طرف و ضعف طرف مقابل و نیز برتری هوایی امارات، عربستان و قطر (قطر پیش از خروج از ائتلاف عربی عضوی موثر در آن بود) هزینه کمتری خواهد داشت. اما نبود تصمیمگیری قاطع و سریع، تشدید مقاومت یمن، ضعف دولت مستعفی یمن و نبود شایستگی در میان رهبران این دولت همگی عواملی بودند که موجب وخامت اوضاع شده و اشتباه و ضعف طرف دیگر را برملا کردند.
گزارشهای غربی حاکی از آن هستند که امارات بخشی از نیروهای خود از جمله جنگندهها، تانکها، هلیکوپترهای جنگی را به صورت تدریجی و بی سروصدا از این عملیات خارج کرد، این اقدام نشاندهنده تاکید آشکار ابوظبی بر دوری از جنجال رسانهای است که انصارالله و همپیمان آن به پا کردند و موجب انزوای شریک عربستانی این کشور شدند، اکنون ریاض به عنوان زیانکار بزرگ این اقدام امارات شناخته میشود و در عمق خاک خود متحمل شکستهایی نظامی میشود که از مهمترین آنها حملات پیاپی پهپادهای انصارالله علیه فرودگاههای أبها، نجران و جیزان و کنترل این نیروها بر اراضی عربستان در مرز جنوبی است، هرچند که نظرات مختلفی درباره عمق و میزان این نفوذ نیروهای انصارالله وجود دارند اما همه طرفها بر صحت آن تاکید دارند.
دلایل مختلفی وجود دارند که امارات را به عقبنشینی تدریجی از یمن و تسریع در این روند در دوره اخیر تشویق میکنند، در ادامه به صورت خلاصه ۱۰ دلیل را ذکر میکنیم:
۱_ انتقال جنگ توسط جنبش انصارالله و همپیمانان داخلی و خارجی آن از خاک یمن به عمق خاک کشورهای عضو ائتلاف عربی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم جهت افزایش سرزنش مردمی، نگرانیها و در نهایت افزایش سوالات مردم این کشورها درباره مشروعیت این جنگ و نگرانی آنها از گسترش جنگ و طرح سوالاتی درباره اینکه آیا اساساً این جنگ فایدهای دارد یا نه، عملیات خرابکارانه علیه شش فروند نفتکش در آبهای منطقهای امارات بخش اول این پیام بود و بمباران فرودگاه أبها به عنوان یکی از بزرگترین فرودگاههای عربستان و تعطیلی پروازها در آنجا، آن هم در فصل گردشگری داخلی این کشور بخش دوم این پیام بود.
۲_ افزایش قدرت انصارالله و همپیمانان آن و دستیابی آنها به سلاحهایی پیشرفته به ویژه در زمینه موشک و پهپاد و موفقیت آنها در اجرای عملیاتهای بازدارنده به شکلی که سامانههای پدافندی ائتلاف عربی به طور کلی خنثی شده و عملیاتهای آن ناکام ماند.
۳_ به پایان رسیدن لیست اهداف غیرنظامی و نظامی ائتلاف عربستانی – اماراتی و در مقابل وجود بیش از ۴۰۰ هدف برای انصارالله که اکنون در تیررس موشکهای بالستیک و هدایتشونده و پهپادهای آن قرار دارند.
۴_ فروپاشی چشمگیر توانمندیهای دفاعی زمینی و هوایی کشورهای ائتلاف عربی که برای آن دهها میلیارد هزینه کرده بودند. موشکهای پاتریوت به ارزش شش میلیون دلار اکنون در برابر موشکهای انصارالله که قیمت آنها کمتر از ۱۵۰۰ دلار است ناکارآمد هستند و این موشکهای ارزان اکنون اگر نگوییم تمام فرودگاههای عربستان اما بیشتر آنها را تهدید میکنند.
۵_ وجود کانالهای ارتباطی سری که میان امارات و انصارالله فعال هستند. این کانالها در دستیابی به توافقهایی غیرعلنی از جمله عقبنشینی نیروهای اماراتی و مهمات سنگین آن از شمال یمن و ماندن آنها در جنوب در مقابل توقف حملات موشکی انصارالله علیه فرودگاههای ابوظبی و دبی به دلیل پیامدهای منفی هر کدام از این حملات برای اقتصاد امارات موفق بودند. قطعاً موشکهایی که به فرودگاه أبها، ریاض و جده رسیدهاند، میتوانند فرودگاههای دبی و ابوظبی را هدف قرار دهند و همان طرف میتواند اهداف حیاتی و استراتژیک در هر جای دیگری در امارات را هم بزند.
۶_ گسترش احساس بیتفاوتی به صورت گسترده و رو به فزونی در امارات، مناطقی همانند شارجه، دبی و راس الخیمه برای ورود به این جنگ از ابتدا اشتیاقی نداشتند با این حال این مساله را علنی نمیکردند اما با ورود به سال پنجم جنگ یمن بدون دستیابی به نتیجهای مشخص و یا راهحلهای سیاسی موجب شد که این نارضایتی علنی شود.
۷_ افزایش خسارتها و تلفات در میان نیروهای اماراتی و کشته و زخمی شدن برخی از اعضای خاندان حاکم و خانوادههای بزرگ آن برای اولینبار در تاریخ این کشور.
۸_ کاهش سطح هماهنگیهای نظامی میان دو همپیمان اماراتی و عربستانی در میادین جنگ و نکته قابل توجه اینکه حضور عربستان در منطقهای مثل المهره، خروج امارات از آنجا را به دنبال دارد. علاوه بر این عربستان درگیر جنگ در مرز جنوبی خود و مقابله با پیشروی ارتش یمن و نیروهای مقاوت این کشور از سمت جیزان، نجران و عسیر است.
۹_ شکایت بسیاری از مسؤولان نظامی امارات از آمادگی پایین ارتش عربستان در میادین نبرد با وجود داشتن تجهیزات نظامی پیشرفته. یک مسؤول برجسته در منطقه خلیج فارس طی نشستی ویژه با همتایان عرب خود گفت: ما متوجه شدیم ارتش عربستان به آن معنایی که گفته میشود، وجود ندارد.
۱۰_ توسعه دخالتهای سیاسی و نظامی امارات به ویژه در لیبی و منطقه شاخ آفریقا و حتی در افغانستان و کوزوو باعث شد که فشارها بر این کشور افزایش یافته و همزمان تعهدات مالی، نظامی و سیاسی این کشور چند برابر شوند.
عبدالباری عطوان در ادامه نوشت، اینکه خبرها درباره خروج تدریجی امارات از یمن نتیجه بازنگریهای سیاسی در سطوح عالی این کشور باشد را بعید نمیدانیم و چه بسا ما به ویژه در پرونده یمن شاهد بازتاب نتایج این تصمیم در میادین دیگر باشیم که از جمله مهمترین نتایج آن سرد شدن روابط مستحکم و پیمانی با عربستان است. عربستان نیز نیازمند بازنگریهای مشابهی حتی با عمق و وضوح بیشتر است چرا که ادامه دادن به برخی سیاستها و مشارکت در جنگ طی پنج سال گذشته هزینههای مالی و معنوی بسیاری را به این کشور وارد کرده و بر چهره آن در جهان اسلام و در میان کشورهای عربی تاثیر گذاشته است.
باید بگویم سیاست جنگ نیابتی در یمن شکست خورده و سیاست مذاکره نیابتی نیز هرگز موفق نبوده است و چارهای نیست جز اینکه طرف مقابل به رسمیت شناخته شده و گفتوگوی مستقیم با آن آغاز شود. آمریکا به عنوان یک کشور بزرگ مجبور شد با طالبان وارد گفتوگو شود همچنین دونالد ترامپ، رئیس جمهوری این کشور مجبور شد برای دیدار با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی به سنگاپور و هانوی سفر کند. پس ایرادی ندارد عربستان و امارات نیز چنین بازنگریهایی را انجام دهند، چرا که ادامه دادن به سیاستهایی که هدف مورد نظر را محقق نمیکنند، نتایج کاملاً معکوسی به بار میآورند به ویژه در پرونده یمن که اکنون به زخمی بزرگ و خونینی تبدیل شده و هر روز درمان آن از روز قبل و هر سال از سال قبل دشوارتر میشود.
انتهای پیام