نگاهی به تاریخ پر فراز و نشیب منازعه فلسطین و رژیم صهیونیستی

منازعه فلسطین و رژیم صهیونیستی که جان کری، وزیر خارجه پیشین آمریکا از آن به‌ عنوان "رام‌نشدنی‌ترین منازعه" جهان یاد کرده، اواسط قرن بیستم آغاز شد و با وجود تلاش دراز مدت برای صلح میان فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها اما آنها به دلیل ادامه سیاست تجاوزگری اسرائیل نتوانسته‌اند به یک توافقنامه نهایی برای صلح دست یابند.

به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه فرامنطقه‌ای الشرق الأوسط، ریشه منازعه فلسطین و اسرائیل و یا آنچه معروف به "مسأله خاورمیانه" است به سال ۱۹۱۶ بازمی‌گردد که در آن سال توافقی محرمانه میان بریتانیا و فرانسه مبنی بر تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان این دو کشور صورت گرفت و طبق توافق انجام شده بخشی که شامل فلسطین می‌شد تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت.

یک سال بعد و در سال ۱۹۱۷ بریتانیا بیانیه بالفور را صادر کرد که شامل "ایجاد یک رژیم سیاسی یهودی در سرزمین فلسطین" بود. در همین سال حکم قیمومیت بریتانیا بر فلسطین امضا شد، طوری که ارتش این کشور توانست بر فلسطین و شرق اردن تسلط یابد.

در نهایت در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه‌ای را تصویب کرد که طبق آن قیمومیت بریتانیا بر فلسطین پایان یافت و اراضی آن به سه بخش جدید تقسیم شد.

طبق این قطعنامه یک کشور عربی و یک کشور یهودی در خاک فلسطین تأسیس می‌شد و دو شهر قدس و بیت لحم نیز به عنوان یک منطقه ویژه تحت نظارت بین‌المللی قرار می‌گرفتند. در ۱۵ مه ۱۹۴۸ نیز تشکیل دولت اسرائیل در اراضی فلسطین اعلام شد.

در سال ۱۹۶۷ جنگی میان اسرائیل و کشورهای عربی مصر، سوریه، اردن و عراق روی داد که به جنگ شش روزه معروف است. این جنگ از پنج ژوئن آغاز شد و تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ ادامه یافت. این نبرد منجر به کشته شدن ۱۵ تا ۲۵ هزار عرب شد و در نهایت تل‌آویو "قدس، نوار غزه، کرانه باختری، بلندی‌های جولان و صحرای سیناء" را اشغال کرد.

در ۱۱ ژوئن معاهده آتش‌بسی به پیشنهاد اعراب با اسرائیل به امضا رسید که به این ترتیب با شکست اعراب مساحت سرزمین‌های تحت تصرف اسرائیل سه برابر شد و در حدود یک میلیون عرب که در مناطق اشغال‌شده زندگی می‌کردند به کنترل مستقیم اسرائیل درآمدند.

پس از جنگ ژوئن که به "نکسه" (شکست) معروف است جهان عرب و اسرائیل بارها با یکدیگر جنگ و مذاکره کردند اما این اقدامات مسأله فلسطین را حل و فصل نکرد.

مهمترین طرح‌های صلحی که توسط سازمان ملل در این زمینه تصویب شد پس از جنگ ژوئن ۱۹۶۷ مطرح شد که در آن هنگام شورای امنیت قطعنامه ۲۴۲ خود را نوامبر ۱۹۶۷ تصویب کرد که بر اصل "زمین در مقابل صلح" تأکید دارد.

به موجب این قطعنامه، سازمان ملل از اسرائیل خواست به مرزهای قبل از جنگ ۱۹۶۷ عقب نشینی کند و بلندی‌های جولان همراه با کرانه باختری رود اردن و نوار غزه را به سوریه، اردن و فلسطین بازگرداند.

پس از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ قطعنامه ۳۳۸ شورای امنیت صادر شد که آن نیز بر اجرای قطعنامه ۲۴۲ تأکید داشت.

چهار سال بعد یعنی در نوامبر ۱۹۷۷ انور سادات، رئیس‌ جمهوری وقت مصر به قدس سفر کرد و در سال ۱۹۷۹ پیمان کمپ دیوید توسط انور سادات و مناخیم بگین، نخست‌وزیر وقت اسرائیل به امضا رسید.

به دنبال آن و در سال ۱۹۹۱ کنفرانس صلح خاورمیانه به ریاست آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی با هدف سازش میان اعراب و اسرائیل در مادرید برگزار شد.

پیمان اسلو نخستین موافقتنامه مستقیم دولت اسرائیل و سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) بود که در سال ۱۹۹۳ به امضای دو طرف رسید. پیمان اسلو تلاشی برای تعیین یک چارچوب مشخص بود که به حل‌ و فصل کامل منازعه اسرائیل و فلسطین می‌انجامید. مذاکراتی که منجر به امضای این پیمان شد به طور مخفیانه در اسلو پایتخت نروژ انجام شده و در ۲۰ اوت ۱۹۹۳ به پایان رسید و این پیمان به طور رسمی در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ در واشنگتن دی‌سی با حضور یاسر عرفات، رئیس فقید تشکیلات خودگردان فلسطین، اسحاق رابین، نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی و بیل کلینتون، رئیس جمهوری پیشین آمریکا به امضا رسید.

متن پیمان اسلو شامل خروج تدریجی نیروهای رژیم صهیونیستی از کرانه باختری و غزه بود. این پیمان تشکیل حکومت خودگردان فلسطین را به عنوان یک نهاد اداری موقت مقرر کرد. قرار بر این بود که پیمان اسلو فقط برای یک دوره پنج ساله اعتبار داشته باشد و سپس طبق قطعنامه‌های شماره ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت جای خود را به یک توافق دائمی بدهد. در سال ۱۹۹۴ نیز معاهده صلحی میان اردن و اسرائیل امضا شد.

مذاکرات دیگری با هدف حل و فصل منازعه فلسطین و رژیم صهیونیستی انجام شد و در مراحل بعدی برای تشکیل یک حکومت خودگردان تلاش شد. از جمله این تلاش‌ها می‌توان به توافقنامه‌های "طابا" در سال ۱۹۹۵، "وای ریور" در ۱۹۹۸، "شرم الشیخ" در سال ۱۹۹۹ و گفت‌وگوهای کمپ دیوید در سال ۲۰۰۰ اشاره کرد.

پس از شکست مذاکرات دو جانبه و از سرگیری مناقشات، در اجلاس سران عرب در مارس ۲۰۰۲ در بیروت، عربستان سعودی طرح صلح تازه‌ای را پیشنهاد کرد. به موجب این طرح که ابتکار صلح عربی، خوانده می‌شد اسرائیل به مرزهای ژوئن سال ۱۹۶۷ بازمی‌گشت، یک کشور فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه تاسیس و"راه حل عادلانه‌ای" برای مشکل پناهندگان در نظر گرفته می‌شد و در مقابل، تمام کشورهای خاورمیانه، "کشور اسرائیل" را به رسمیت می شناختند.

در ژوئن ۲۰۰۲ نقشه راهی برای صلح توسط گروه چهار جانبه شامل آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل تهیه شد. در سال ۲۰۰۷ جورج بوش در دومین دوره ریاست جمهوری خود میزبان کنفرانسی در شهر آناپلیس در ایالت مریلند بود که با هدف از سرگیری روند مذاکرات صلح میان فلسطینی‌ها و رژیم صهیونیستی تشکیل شد و ایهود المرت، نخست وزیر اسرائیل، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینیان و مقامات گروه چهار جانبه و چند کشور عربی در این کنفرانس حضور داشتند.

پس از جورج بوش و روی کار آمدن باراک اوباما وی خواستار مذاکره مستقیم میان محمود عباس و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی شد و تلاش کرد تا مذاکرات صلح خاورمیانه را از سر بگیرد. در نهایت نوزدهم ژوئیه ۲۰۱۲ جان کری، وزیر خارجه وقت آمریکا از دستیابی به یک توافقنامه برای ازسرگیری گفت‌وگو میان فلسطین و اسرائیل خبر داد.

اما پس از اوباما دونالد ترامپ، رئیس جمهوری کنونی آمریکا در سال ۲۰۱۶ روی کار آمد که از همان ابتدا با جانبداری از رژیم صهیونیستی برای از بین بردن مسأله فلسطین تلاش کرده و طرح صلحی را برای فلسطین و اسرائیل موسوم به "معامله قرن" مطرح کرد که مورد قبول مقامات فلسطین نیست و هم اکنون در منامه به دنبال اجرای بخش اقتصادی آن است.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۵ تیر ۱۳۹۸ / ۱۵:۱۶
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 98040503098
  • خبرنگار : 71610