به گزارش ایسنا، سعید محمدی، کارشناس مسائل بینالملل در یادداشتی در این باره مینویسد: تحلیلگران و کارشناسان نظامی مطلعند که انجام چنین عملیاتی نیاز به اطلاعات دقیق به منظور برنامه ریزی های عملیاتی دارد. خصوصاً هدف قرار دادن کشتیهای نفتکش در حال حرکت نیازمند ابزار پیشرفته است. از این رو کارشناسان معتقدند دولت، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و شخص آقای ترامپ بخوبی میدانند که عامل اصلی پشت صحنه، طراحان و برنامه ریزان عملیات اخیر در دریای عمان و نحوه انفجارهای کشتیها در بندر فجیره امارات و همزمان انفجار دو نفت کش سعودی در ماه گذشته کار چه کسانی است.
آقای ترامپ بخوبی از اهداف و نیات تیم "ب" و مشاوران ارشد امنیتی خود نیز آگاه است. وی میداند که آقای جان بولتون با چه هدفی و دستور العملی قبل از تحقق سناریوی بحران سازی در خلیج فارس به منطقه سفر کرد و با مقامات ذیربط و شرکای عملیاتی خود دیدار کرده است.
رئیس جمهور آمریکا علاوه بر این میداند که کدام طرف و بنا به چه اهدافی خواستار شعله ور ساختن جنگی جنون آمیز در منطقه است و با استفاده از تمام وسایل و ابزارها برای مشتعل نمودن آتش تنش و درگیری در منطقه تلاش میکند.
ترامپ این امر را هم بخوبی میدانند که کدام جریان از سفر آقای آبه شینزو نخست وزیر ژپن به ایران نگران بود. در نتیجه برنامه ناشیانه عملیاتهای اخیر را با فوریت و عجله سازماندهی و به اجرا گذارد تا شاید بتوانند نتایج سفر نخست وزیر ژاپن را خنثی و میان اعضا اروپایی عضو برجام و تروئیکا نسبت به ایران شکاف و اختلاف نظر ایجاد و در نتیجه امر از آب گل آلود ماهی بزرگ صید نماید.
بر این اساس بود که احتمالاً ترامپ عملیات در خلیج فارس را بی اهمیت ارزیابی و تصریح کرد که خواهان جنگ با ایران هم نیست.
در عین حال وزیر دفاع ایران و قبل از آن سرلشگر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران با توجه به شانتاژهای رسانهای و فضا سازی های انجام یافته توسط تیم "ب"، در خصوص متهم نمودن ایران به دخالت در انفجارهای اخیر نیز صراحتاً دخالت تهران در این واقعه را که با ارائه ادله غیر مستند و آدرسهای غلط انجام پذیرفته، تکذیب و افزودند چنانچه ایران "ارادهای" برای جلوگیری از صدور نفت از خلیج فارس داشته باشد، آن اراده را به طور کامل و آشکارا اعلام خواهد کرد. اشاره این مقامهای عالیرتبه نظامی مبنی بر اینکه؛ ایران هیچ ملاحظهای در قالب پنهان کاری و فریبکاری نخواهد داشت، بسیار مهم و حاوی صراحت لهجه و بیانی روش است. چرا که مشخص نموده جمهوری اسلامی ایران «علیرغم همه فشارهای آمریکا برای تحریک و آتش افروزی در منطقه و خصوصاً تشدید تحریمهای ظالمانه، تصمیمی برای ورود به اقدام نظامی جهت نا امن نمودن آبراه خلیج فارس و یا بستن تنگه هرمز اتخاذ ننموده و در عملیاتهای اخیر نیز به هیچ وجه دخالتی نداشته است.
حال طراحان اصلی عملیات و فاعلین مجهول با برنامه ریزی مقاصد دیگری هم داشتهاند از جمله اینکه؛
۱- هنگامی که حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی با نخست وزیر ژاپن به طور صریح و بی پرده گفتگو مینمایند، عملیات انفجار در دو کشتی مرتبط با ژاپن توسط طراحان تحت امر تیم "ب" انجام میشود تا در نتیجه مسیر هرگونه گفتگو، تفاهم و توافقی را پیشاپیش خنثی و مسدود نمایند.
۲- با تبلیغات یک سویه اهداف و برنامه ایران را جنگ طلبانه تعریف و تعبیر نمایند.
۳- منفعت اصلی این حوادث را در حساب خود (تیم "ب") منظور سازند. در واقع فاعلین مجهول تحت امر تیم "ب" بر خلاف آنچه ترامپ اظهار نمود که خواهان جنگ با ایران نیست، تلاش نمودند مسیر اقدام دیپلماسی را کاملاً مسدود و در نتیجه ترامپ را به سوی جنگ و در نهایت به سمت باتلاقی ژرف و بی بازگشت هدایت نمایند.
با توجه به وضعیت کنونی هنوز برای تصمیم سازی و تصمیم گیری از سوی ترامپ دیر نیست، به نظر میرسد بازگشت ترامپ به واقع گرایی، از طریق بازنگری برای بازگشت به توافق برجام بسیاری از معادلات را تغییر خواهد داد. خصوصاً اینکه حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن تاکید و تصریح نمودند «شریعت و قوانین در جمهوری اسلامی ایران بنحوی است که به ما اجازه ساخت سلاح هستهای و کشتار جمعی را نمی دهد». این امر همان خواستهای است که ترامپ نیز بارها در سخنان خود نسبت به آن تاکید کرده است. لذا چنانچه ایران سلاح هستهای نمیخواهد پس ادامه فشار بر ایران هم بی مورد است و میتوان از طریق بازگشت به برجام تعامل را بجای تخاصم بی مورد نشاند و اهداف شوم جنگ طلبان حاضر در میدان را کاملاً از طریق دیپلماسی و میز مذاکره، از طریق همان مسیر برد -برد، خنثی کرد.
انتهای پیام