این بازیگر که در سریالهایی چون «اغماء» و «عروج» ایفای نقش کرده است، در گفتوگو با ایسنا با اعتقاد بر رواج نقشفروشی در تلویزیون، درباره آثار مخرب این اتفاق اظهار کرد: متاسفانه حضور نابازیگران در آثار تلویزیونی به خاطر عدم آگاهی و عدم ایفای نقش حرفهای موجب افت سریالها میشود و از طرفی جلوی این ماجرا را گرفتن کمی سخت است؛ چرا که حتی کارگردانان بزرگ ما گاه بخاطر اینکه نقشی به یک فرد میخورد که نه سواد آن را داشته نه درس آن را خوانده و صرفاً به خاطر ظاهر بوده است، او را انتخاب کردهاند؛ بنابراین برخی فاکتورها را نمیشود کاری کرد.
او در پاسخ به اینکه آیا کمبود بودجه عامل نقشفروشی و ورود نابازیگران به تلویزیون بوده است؟ اظهار کرد: متاسفانه در این چندساله یکی از اتفاقاتی که افتاد تلهفیلمها بود که ضررهای زیادی به آثار سینمایی و تلویزیونی زد و همه چیزها را راحتتر و ارزانتر کرد. فیلمهایی که در طول چند روز آماده میشد. متاسفانه الان نیز برخی آثار سینمایی و تلویزیونی به همین تلهفیلم تبدیل شده است و در سبد فرهنگی خانوادهها قرار میگیرد؛ از طرفی موضوعات تکراری، قصهها و سلیقههای شخصی در این قصهها اعصاب و روان مخاطب را به هم زده است. در حالی که تلویزیون نباید ربطی به جیب کسی داشته باشد چراکه تلویزیون اسپانسر دارد و باید طبق آن قوانینی که وجود دارد آثارش را تولید کند.
این بازیگر در ادامه درباره آثار نقشفروشی بر کیفیت کارها، چنین مطرح کرد: فرض کنید پدر یکی نویسنده، کارگردان و تهیهکننده است و یک فیلمنامه آماده دارد. اولین کسی که به نظرش میرسد که در آن به عنوان بازیگر استفاده کند، دخترش، پدرش، اقوام و بستگانش است. یک نقش دوم هم از بازیگران صاحب نام کنارش می گذارند تا دیده شود. چه کسی موظف است جلوی این کار را بگیرد و چه کسی میتواند بگیرد. اگر قوانینی می گذاشتند و میگفتند نقش فقط به افرادی داده میشود که اولاً تحصیلات آن را داشته باشد و ثانیاً تجربه کار را داشته باشد و عضو انجمنها و صنوف رشتههای بازیگری باشد، از بروز نقش فروشی جلوگیری میشد. در سالهای گذشته بخشی از تقسیم نقشها رفاقتی بود و چیزی به نام کستینگ و روانشناسی در انتخاب بازیگران وجود نداشت؛ در حالی که بازیگر باید کنار بازیگر جور باشد مثل بازی فوتبال که اگر به هم نخورد هیچ گاه نمی توانند پاس کاری های خوبی داشته باشند. به همین دلیل در عالم هنر این اتفاقات رواج دارد. اگر قبلاً انتخاب نقشها رفاقتی بود، حالا نقش فروشی جایگزین آن شده است. اینکه فقط باید تیپ و ظاهرت خوب باشد چرا که معتقدند این نابازیگران، الفبای بازیگری را در کار کم کم یاد می گیرند. حضور نابازیگران در تلویزیون باعث بی انگیزگی برای بازیگران می شود و اکثر بازیگران دچار مشکلات روحی می شوند.
اکبری در بخش پایانی گفتوگوی خود درباره رواج سلبریتی محوری در تلویزیون نیز اظهار کرد: به نظرم هر کسی باید سر جای خودش استفاده شود. مجری باید مجریگری کند، ورزشکار باید در زمین فوتبال و بعد مربیگری کند، اینها ربطی به این ندارد که مخاطب به خاطر صرفاً حضور یک سلبریتی جذب شود. الان قصه، کیفیت اجرا، طراحی صحنه و… مهم است. این روزها می بینید افراد چهره را وارد هر حوزه ای می کنند که لطمه به سوابق خودش می زند. کسی که تجربه کار تصویر دارد متفاوت است با کسی که کار روی صحنه و تئاتر انجام میدهد. در تلویزیون هم که از این جابجاییها انجام میدهند. فوتبالیست میآورند، مجری می شود، بازیگر، مجری میشود و مجری بازیگر می شود؛ اینها راهکار خوبی برای جذب مخاطب در تلویزیون نیست چراکه راه چاره چیز دیگری است. چه معنی دارد بازیگر مجریگری کند! چه معنی دارد مجری بازیگر شود، مگر ما بازیگر کم داریم؟
انتهای پیام