"هوادار"، "فوتبال" و "رفتارهای هواداری" از نگاه یک جامعه شناس ورزشی

یک جامعه‌شناس ورزشی در تحلیل پدیده‌ هواداری در فوتبال و سنجش رفتارهای هواداران معتقد است که فوتبال به منزله یک میدان جنگ است که افراد به صورت نمادین در آن با یکدیگر می‌جنگند اما جنگی کنترل شده. او می‌گوید خشونت در فوتبال در مقایسه با سایر آمارهای خشونت اجتماعی بالا نیست.

داروین صبوری در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا در موضوع دلایل و ریشه‌های پدیده هواداری در فوتبال اظهار کرد: تیم‌های قدیمی مانند استقلال و پرسپولیس در زمان بدو ایجادشان پیوند نزدیکی با سیاست داشته‌اند. برای مثال حامیان استقلال نزدیکان به دولت بوده‌اند و طرفداران پرسپولیس مخالفان آن بوده‌اند که مخالفت خود را از طریق هواداری از تیم پرسپولیس نشان می‌دادند.

وی ادامه داد: دلیل دیگر سرمایه‌های فرهنگی، اعضای خانواده‌ها هستند که افراد به دلیل علاقه به آنها طرفدار تیم موردعلاقه آن‌ها می‌شوند. سوم بحث بومی و محلی بودن است که بعضی تیم‌ها نماینده یک جغرافیای خاص هستند که هواداری از آن‌ها به منزله هواداری از موقعیت جغرافیایی مانند تیم‌های شهرستان است. این جغرافیای خاص می‌تواند محل سکونت فرد باشد یا اینکه افراد وابستگی قومی و فرهنگی و زبانی به آن داشته باشند، هواداران با طرفداری از آن تیم از فرهنگ یا خرده فرهنگ و لهجه و گویش و مرام خاص خود حمایت کرده و آن را برجسته می‌کنند.

این کارشناس ورزشی گفت: هنگامی که هوادار یک تیم خارجی می‌شویم، خود را با یک گستره بزرگ‌تر پیوند می‌زنیم. حضور فوق ستاره در یک تیم باعث جذب هوادار برای آن تیم می‌شود، یا قهرمانی‌های مکرری که یک تیم کسب می‌کند خیال هوادار را از بابت موفقیت تیم مورد علاقه‌اش راحت می‌کند. از دیگر عوامل هواداری می‌توان به زیبا و ناب بازی کردن تیم‌ها اشاره کرد.

صبوری افزود: پیش از انقلاب، مردم از تیم پرسپولیس به عنوان رقیب دربار و سلطنت حمایت می‌کردند، پرسپولیس تنها تیم موجود در ایران بود که می‌توانست در مقابل تاج قد علم کند، پس طبیعتاً رقابت میان این دو تیم ایجاد می‌شود. این تیم می‌توانست خریدهای خوب انجام دهد و پا به پای تیم تاج به رقابت با او بپردازد. طبق آمارهای موجود در آن زمان تیم تاج بعد از رئال مادرید ثروتمندترین تیم جهان بوده است.

این جامعه شناس گفت: در استادیوم‌های فوتبال مشاهده می‌کنیم که بعضی هواداران تیم مورد علاقه‌شان را بعد از خدا و والدین، پرستش می‌کنند. این کنش‌ها را می‌توانیم خرده فرهنگ‌هایی بدانیم که در دل فرهنگ بزرگ‌تر جامعه شکل می‌گیرد. زمانی که از خداوند یا والدین سخن می‌گوئیم از کلان مفاهیمی سخن گفته‌ایم که ارزش‌هایی را برای ما یادآور می‌کنند و نگهبان آنها هستند. هنگامی که هواداران تیم، خود را هم عرض این مفاهیم قرار می‌دهند می‌توان به سخن برخی جامعه شناسان رسید که فوتبال را دین هزاره سوم می‌دانند.

صبوری افزود: هنگامی که فوتبال را بررسی می‌کنیم در حال مطالعه یک آئین هستیم که تاریخ، آداب و رسوم خاص خود را دارد. برخی معتقدند مسابقه فوتبال به مثابه روز رستاخیز است و داور مسابقه نماد نماینده‌ای از طرف خدایان آسمانی که به زمین آمده و در حال قضاوت است. بوسیدن زمین فوتبال توسط بازیکن، حامل این پیام است که ورزشگاه یک مکان مقدس است و هنگامی که ورزشکار کارت قرمز می‌گیرد یعنی حق ندارد در این زمین مقدس بماند و باید آن را ترک کند. کارت قرمز در اسطوره‌ها بیانگر این است که فرد نباید در زمین مقدس خون بریزد یا اسلحه با خود حمل کند و وارد مسجد یا کلیسا شود چون زمان و مکان هردو مقدس هستند. همه اینها نمادهایی از یک آئین هستند، هوادار ناخودآگاه حس می‌کند که وارد یک مکان قدسی شده و در حال انجام یک عمل مقدس است و این مسئله برای او به حدی مهم است که حاضر است از ارزشمندترین مسائل زندگی خود مانند جانش بگذرد، اما این مکان مقدس را از دست ندهد.

وی تصریح کرد: افراد جامعه معمولاً عضو گروه‌هایی هستند که در آن‌ها بازسازی می‌شوند مانند گروه خبرنگاران یا دانشجویان. گروه دیگری که افراد می‌توانند فارغ از جنس و سواد و دیگر اِلمان‌ها عضو آن باشند تیم‌های فوتبال است. هنگامی که شخص خود را عضو هواداران یک تیم می‌داند یعنی خود را به یک گروه بزرگ‌تر متصل کرده و به عبارتی به خود هویت می‌دهد.

این جامعه شناس افزود: تعصب هواداران را در قالب‌های مختلف از جمله خشونت و پرخاشگری یا انسجام درون گروهی می‌توان مشاهده کرد. مثلاً زمانی که همه با هم در حال شعار دادن هستند. باید توجه کرد که میدان ورزش جدا شده از میدان اصلی جامعه نیست، به عنوان یک جامعه شناس نمی‌توان تشخیص داد که هوادار تنها برای حمایت از تیم مور علاقه‌اش به ورزشگاه می‌آید یا اینک جای دیگری را برای گذراندن اوقات فراغت خود پیدا نکرده است.

صبوری ادامه داد: اگر میدان‌های موازی دیگری برای گذراندن اوقات فراغت وجود داشت شاید این شادی‌های خیابانی به بهانه دیگری بود و می‌توانستیم این پرسش را مطرح کنیم که «آیا می‌توانیم بعد از مسابقه فوتبال شاهد چنین شادی‌های خیابانی باشیم؟». پاسخ این پرسش در صورتی داده می‌شود که ما میدان‌های تفریحی موازی ورزش داشته باشیم و بعد بررسی کنیم که کنشگر روی استقبال به کدام سمت قرار می‌دهد.

وی اظهار کرد: نهاد ورزش مانند دیگر نهادهای اجتماعی حاصل جهان مدرنیته است و عمر آن بیش از ۲۵۰ سال نیست. در ورزش انسان‌ها به صورت نمادین به جنگ یکدیگر می‌روند و قرار نیست چند سال یک بار شاهد جنگ جهانی باشیم چرا که قرار است یک جنگ کنترل شده نمادین شکل بگیرد.

این جامعه شناس ورزشی گفت: هنگامی که همه آمارهای خشونت اجتماعی را کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، در میدان ورزش در مقایسه با دیگر میدان‌ها خشونت بیشتری مشاهده نمی‌شود.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۴ خرداد ۱۳۹۸ / ۰۷:۴۷
  • دسته‌بندی: فوتبال، فوتسال
  • کد خبر: 98030401171
  • خبرنگار :