به گزارش ایسنا و به نقل از گیزمگ، فرگشت (تکامل) یک فرآیند شگفت انگیز است که حیات را با محیط و شرایط جدید سازگار میکند و اکنون دانشمندان یک واقعه نادر را کشف کردهاند.
حدود ۱۳۶ هزار سال پیش، یک پرنده ناتوان در پرواز در جزیرهای در اقیانوس هند منقرض شد و حالا هزاران سال بعد دوباره بازگشته است.
گونهها به واسطه فشارهای محیطی شکل میگیرند که میتواند فرگشت را در مواقعی قابل پیشبینی کند. این تعجب آور نیست که گاهی اوقات بعد از اینکه یک گونه از بین میرود، یک گونه جدید با ویژگیهای بسیار مشابه با گونه قبلی در همان محل ایجاد میشود.
فرگشت اساساً یک دستور العمل را دنبال میکند؛ اگر شما مواد مشابهی را در یک فرآیند مشابه قرار دهید، نتیجه نهایی باید مشابه روش قبل باشد. به این اتفاق "فرگشت تکراری" میگویند.
براساس یک مطالعه جدید از محققان دانشگاه پورتسموث، این اتفاق در جزیره آلدابرا که یک جزیره مرجانی حلقهای واقع در شمال ماداگاسکار است اتفاق افتاده است. سوابق فسیلی نشان میدهد این پرنده به نام "white-throated rail" پس از تشکیل این جزیره در ۴۰۰ هزار سال پیش به وجود آمده است. پرندهای که بومی ماداگاسکار است.
از آنجایی که هیچ شکارچی طبیعی برای شکار این پرنده وجود نداشت، این پرندگان خیلی زود دچار فرگشت شدند و قابلیت پرواز خود را از دست دادند. اما حدود ۱۳۶ هزار سال پیش سطح دریا بالا آمد و جزیره به طور کامل غرق شد و این پرندگان از بین رفتند. بنابراین تصور میشد که این گونه منقرض شده است.
خوشبختانه داستان آنجا پایان نیافت. حدود ۱۰۰ هزار سال پیش این جزیره به دلیل عصر یخبندان دوباره از زیر آب بیرون آمد. سپس یک گونه از این پرندگان از ماداگاسکار دوباره به این جزیره مهاجرت کردند و یک بار دیگر دچار فرگشت شدند و قابلیت پرواز خود را از دست دادند. نمونهای از فرگشت تکراری و یکی از قویترین مواردی که تاکنون در پرندگان دیده شده است.
فرگشت یا تکامل یا برآیش یا بهگونه ویژهتر، تکامل زیستی یا اندامی عبارت است از دگرگونی در یک یا چند ویژگی فنوتیپی موروثی که طی زمان در جمعیتهای موجودات زنده رخ میدهد. این ویژگیهای فنوتیپی که از نسلی به نسل بعد منتقل میشوند، صفات ساختاری، بیوشیمیایی و رفتاری را تعیین میکنند.
وقوع فرگشت منوط به وجود بستری از گوناگونی ژنی در جمعیت است. این بستر ممکن است از جمعیتهای دیگر تأمین شود که به "شارش ژن" شهرت دارد. همچنین ممکن است گوناگونی ژنی از درون جمعیت، با ساز و کارهایی چون جهش یا نوترکیبی پدید آید.
با توجه به اینکه ویژگیهای فنوتیپی متفاوت، احتمال بقا و تولیدمثل را تحت تأثیرات متفاوتی قرار میدهند؛ انتخاب طبیعی میتواند سبب فراگیری ژنوتیپهای جدید در خزانه ژنی شود و چهره فنوتیپی جمعیت را به تدریج تغییر دهد. انتخاب جنسی ممکن است به همهگیری ژنهایی ختم شود که نقش مثبتی در افزایش بقای جاندار نداشته باشند و دیگر ساز و کارهای تکاملی همچون همبستگی ژنی و رانش ژن، ممکن است ژنهایی را انتخاب کنند که امتیاز مستقیمی برای بقا یا تولید مثل جاندار ارائه نمیدهند.
رویداد فرگشت بدان معناست که تمام موجودات زنده با همهٔ تنوعی که دارند، از نیاکانی مشترک پدیدار گشتهاند. فرگشت علت پدیده گونهزایی است که طی آن یک گونه اجدادی منفرد به دو یا چند گونه متفاوت تقسیم میشود. گونهزایی در شباهتهای ساختاری، جنینی و ژنتیکی جانداران، پراکندگی جغرافیایی گونههای مرتبط با هم و ثبت سنگوارهای تغییرات قابل مشاهده است.
نیای مشترک جانداران امروزی تا بیش از ۳.۵ میلیارد سال پیش یعنی از زمان پیدایش حیات روی زمین قدمت دارد. تکامل چه به صورت درونجمعیتی و چه به صورت گونهزایی میان جمعیتها، از طرق گوناگونی روی میدهد. آهسته و پیوسته به نام انتخاب یا به سرعت از یک موضع ایستا تا موضع بعدی که تعادل نقطهای خوانده میشود.
مطالعه علمی فرگشت (تکامل) از نیمه قرن نوزدهم آغاز شد، زمانی که پژوهشها روی ثبت سنگوارهای و تنوع جانداران، بسیاری از دانشمندان را متقاعد کرد که میبایست گونهها به نحوی تکامل یابند. بر مبنای سنگوارهها مییابیم که جانداران امروزی متفاوت از گذشته هستند و به میزانی که به گذشتههای دورتر مینگریم، فسیلها متفاوتتر میشوند.
تا سال ۱۸۵۸ که نظریه انتخاب طبیعی، به طور مستقل توسط چارلز داروین و آلفرد راسل والاس ارائه شد، ساز و کارهای پیشبرنده تکامل همچنان نامشخص باقیمانده بودند. اوایل قرن بیستم تئوریهای داروینی تکامل با ژنتیک، دیرینشناسی و سامانهشناسی ادغام شدند که با پیوستن یافتههای بعدی چون زیستشناسی مولکولی تحت عنوان تلفیق تکاملی جدید به اوج رسید. این تلفیق به یک بنیان اصلی در زیستشناسی تبدیل شد، چنان که تبیینی منسجم و یکپارچه برای تاریخ و تنوع زیستی حیات روی زمین فراهم ساخت.
امروزه تکامل در شاخههای مختلف علوم زیستی چون زیستشناسی بقا، جنینشناسی، بومشناسی، فیزیولوژی، دیرینشناسی و پزشکی مطالعه و به کار بسته میشود. به علاوه تکامل بر دیگر حیطههای مطالعات بشری، همچون کشاورزی، انسانشناسی، فلسفه و روانشناسی نیز اثرگذار بوده است.
نظریه فرگشت پارادایم حاکم بر زیستشناسی نوین است که پایه و اساس آن را تشکیل میدهد و با شواهد بسیاری پشتیبانی میگردد. بهطوریکه به گفته دبژنسکی «هیچ چیز در زیستشناسی جز در پرتو آن معنا نمییابد.»
همزمان در جزئیات اختلاف نظر هست و پرسشهای بسیاری نیازمند پاسخ هستند که زیستشناسان تکاملی به آنها میپردازند. زیستشناسان تکاملی واقعیت وقوع تکامل را مستند کرده و همچنین نظریاتی در شرح علل آن توسعه داده و میآزمایند.
این تحقیق در مجله Zoological Society of Linnean منتشر شده است.
انتهای پیام